کتاب مقدمه چرخش زبانی
معرفی کتاب مقدمه چرخش زبانی
کتاب الکترونیکی «مقدمه چرخش زبانی» اثری از ریچارد رورتی با ترجمهٔ سیدمحمدحسن آیت الله زاده شیرازی و پوریا پناهی در نشر شبخیز چاپ شده است. این کتاب نخستینبار سال ۱۹۶۷ به چاپ رسید.
درباره کتاب مقدمه چرخش زبانی
چرخش زبانی یک رویداد و حقیقتی تاریخی است در حالیکه فلسفهٔ زبانی نحوهای از فلسفهورزی است از این رو نباید فلسفهٔ زبانی را با چرخش زبانی یکی دانست. کتاب مقدمهٔ چرخش زبانی در ۵ بخش به شرح زیر به این موضوع میپردازد:
۱. امور مقدماتی
۲. در جستوجوی نظرگاهی بیطرف
۳. فلسفهٔ زبان ایدئال در مقابل فلسفهٔ زبان روزمره
۴. معیارهای توفیق در فلسفهٔ تحلیلی
۵. دور نمایی برای آینده: کشف در برابر پیشنهاد
کتاب مقدمه چرخش زبانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دوستداران مطالعه در موضوعات زبانشناسی و فلسفهٔ زبان پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب مقدمه چرخش زبانی
«تاریخ فلسفه به سبب انقلابها علیه عملکردِ فیلسوفان گذشته و تلاشها برای تبدیل فلسفه به علم _ یعنی رشتهای که در آن، فرآیندهای تصمیمگیری عموماً پذیرفتهشده برای آزمودن تزهای فلسفی یافت میشود _ تاریخی است پر از وقفه و گسست. در دکارت، در کانت، در هگل، در هوسرل، در تراکتاتوس ویتگنشتاین و دوباره در پژوهشهای فلسفی ویتگنشتاین، از صحنهٔ نزاع بیپایان فیلسوفان بر سر همان مسائل همیشگی حس بیزاری یکسانی به انسان دست میدهد. چارهٔ پیشنهادشده برای این وضعیت نوعاً عبارت است از اتخاذ روشی جدید: برای مثال، روش «ایدههای واضح و متمایز» که در کتاب قواعد دکارت طرح آن ترسیم شده است، «روش استعلایی» کانت، «تعلیق» هوسرل، تلاش ویتگنشتاین اول برای نشان دادنِ بیمعنایی تزهای فلسفی سنتی از راه توجه به صورت منطقی، و تلاش ویتگنشتاین دوم برای نشان دادنِ بیهودگی این تزها از راه تشخیص عللِ مطرح شدن آنها. در همهٔ این انقلابها، هدفِ فرد انقلابی این است که معرفت را به جای آرای ظنی بنشاند، و این ایده را مطرح کند که معنای حقیقی «فلسفه» ادای وظیفهای تحققپذیر از راه بکارگیری مجموعهای معین از دستورالعملهای روشیست.
در گذشته، همهٔ انقلابهایی از این دست به شکست انجامیدهاند، و همیشه به یک دلیل واحد. افراد انقلابی، هم در نقد اسلافشان و هم در دستورالعملهایشان برای آینده، صدق برخی تزهای فلسفی بنیادین و بحثبرانگیز را مفروض میگرفتند. روش پیشنهادی جدیدِ هر کدام از این افرادِ انقلابی را فقط کسانی میتوانستند با وجدانی آسوده اتخاذ کنند که آن تزها را تأیید میکردند. همهٔ فیلسوفان شورشی کوشیدهاند «بیپیشفرض» باشند، اما هیچیک موفق نشدهاند. این عجیب نیست، زیرا حقیقت این است که بدون دانستن چیزی در مورد ماهیت موضوع موردِ بحث یک فیلسوف یا ماهیت معرفت انسانی، دانستن این که فیلسوف چه روشهایی را باید پی بگیرد مشکل خواهد بود. برای دانستن این که کدام روش را اتخاذ کنیم باید قبلاً به نتایجی متافیزیکی و معرفتشناختی رسیده باشیم. اگر کسی بخواهد با استفاده از روش مختار خود از این نتایج دفاع کند، در معرض اتهام دور خواهد بود. اگر کسی این گونه از آن نتایج دفاع نکند، بلکه ادعا کند که با فرض این نتایج اتخاذ روش مختار او لازم میآید، آنگاه در معرض این اتهام خواهد بود که روشاش کفایت ندارد، زیرا برای استوار کردن تزهای متافیزیکی و معرفت شناختی حیاتیای که مورد نزاعاند نمیتوان از آن استفاده کرد. از آنجا که خودِ روش فلسفی موضوعی فلسفی است (یا به عبارت دیگر، از آنجا که مکتبهای فلسفی متفاوت در مورد راهحل قانعکنندهٔ مسائل فلسفی معیارهای متفاوتی را اخذ و به سودشان استدلال میکنند)، هر فیلسوف انقلابی در معرض اتهامِ دور یا مصادره به مطلوب است.»
حجم
۱۲۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۱۲۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه