دانلود و خرید کتاب تماشاچی محکوم به اعدام ماتئی ویسنی یک ترجمه تینوش نظم جو
تصویر جلد کتاب تماشاچی محکوم به اعدام

کتاب تماشاچی محکوم به اعدام

انتشارات:نشر نی
امتیاز:
۵.۰از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تماشاچی محکوم به اعدام

کتاب تماشاچی محکوم به اعدام نمایشنامه‌ای در دو پرده نوشتهٔ ماتئی ویسنی یک و ترجمهٔ تینوش نظم جو است و نشر نی آن را منتشر کرده است. تماشای محکوم به اعدام نمایشنامه‌ای است که در آن صحنهٔ دادگاه پیش روی بیننده قرار می‌گیرد، با این توضیح که بیننده در جایگاه متهم/محکوم قرار دارد. دیدن صحنهٔ دادگاه از روبه‌رو، مضحک‌بودن و منطقی‌نبودن آن را به بیننده نشان می‌دهد. این نمایشنامه طنزی سیاه دربارهٔ عدالت و سقوط آرمان‌های یک ملت است.

درباره کتاب تماشاچی محکوم به اعدام

ماتئی ویسنی‌یک در سال ۱۹۵۶ در رومانی به دنیا آمده. رشته تحصیلی او تاریخ و فلسفه است. اولین کتاب مجموعه اشعارش در سال ۱۹۷۲ به چاپ می‌رسد. سپس نمایشنامه‌نویسی را شروع می‌کند اما رژیم کمونیست رومانی کلیه آثار نمایشی او را توقیف می‌کند. سال ۱۹۸۷ در سن ۳۱ سالگی رومانی را به قصد فرانسه ترک می‌کند و درخواست پناهندگی سیاسی می‌کند. سال ۱۹۹۳ تبعه فرانسه می‌شود. او هنوز در پاریس زندگی می‌کند و به عنوان خبرنگار در رادیوی بین‌المللی فرانسه مشغول به کار است.

عشقش به‌ادبیات، او را در کشوری کمونیست و استبدادگر با مفهوم آزادی آشنا می‌کند. نویسندگان مورد علاقه او کافکا، داستایوسکی، ادگار آلن‌پو، لوترِآمون و بورخس هستند. سبک سوررئالیست‌ها، دادائیست‌ها، تئاتر آبسورد و گروتسک، شعرهای رؤیایی، ادبیات تخیلی، رئالیسم جادویی رمان‌های امریکای لاتین و تئاتر رئالیست انگلیسی را دوست دارد. اما هرگز طرفدار رئالیسم سوسیالیست نمی‌شود.

پس از تحصیل در رشته فلسفه، مائتی ویسنی‌یک یکی از مهم‌ترین نویسنده‌های نسل سال‌های ۸۰ میلادی می‌شود که چشم‌انداز ادبی و شاعرانه رومانی را دگرگون کردند. به عنوان مبارز فرهنگی، ماتئی ایمان دارد که تئاتر و شعر می‌توانند شستشوی مغزی رژیم‌های دیکتاتوری را افشا نمایند.

وی در رومانی چهل نمایشنامه و یک رمان نوشته بود و تمامی کتاب‌هایش سانسور شده بودند. ماتئی از سال‌های ۹۰ نمایشنامه‌هایش را مستقیماً به زبان فرانسه می‌نویسد. زبان نمایشنامه‌های ویسنی‌یک، ظریف و دقیق هستند.

بیش از بیست نمایشنامه به زبان فرانسوی نوشته که اکثرشان در بیست کشور جهان اجرا شده‌اند. پس از سقوط رژیم کمونیست رومانی، او مهم‌ترین نمایشنامه‌نویس کشورش به حساب می‌آید.

در ایران مجموعه آثار ماتئی ویسنی‌یک نخستین‌بار در ۱۳۸۰ شمسی با چاپ نمایشنامه داستان خرس‌های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد و سه شب با مادوکس در انتشارات ماهریز معرفی شد و سایر نمایشنامه‌های او توسط نشر نی، در مجموعه تئاتری «دورتادور دنیا» چاپ می‌شوند.

داستان خرس‌های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد در بیست‌ویکمین جشنوارهٔ فجر سال ۱۳۸۱ و پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی در بیست‌وچهارمین جشنواره فجر سال ۱۳۸۴ توسط گروه نمایشی اوتوپیا و به کارگردانی تینوش نظم‌جو اجرا شده‌اند.

خواندن کتاب تماشاچی محکوم به اعدام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران نمایشنامه‌های مدرن پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تماشاچی محکوم به اعدام

«دادستان:خانم‌ها و آقایان، امشب یک جنایتکار در میان ماست!

قاضی: آقای دادستان! من توجه شما رو به آیین دادرسی جلب می‌کنم. تا هنگامی که جنایت ثابت نشده هیچ‌کس جنایتکار نیست.

دادستان:مدرکی لازم نیست. جنایت رو توی صورت جنایتکار می‌شه خوند.

قاضی (با چکشی کوچک روی میز می‌زند.)

من بهتون تذکر می‌دم که رعایت آیین دادرسی الزامی‌یه.

دادستان (تماشاچی محکوم را نشان می‌دهد.)

جنایتکار اینه!

قاضی: من به شما اجازه نمی‌دم جلو حضار این‌جوری صحبت کنین!

دادستان (به حضار.)

نگاه‌ش کنید، خوب صورتش رو نگاه کنین... این مرد باید همین‌جا، همین امشب بمیره. باید مثل یه پشه له‌ش کنیم! آقایان، هشیار باشین، گولش رو نخورین!

قاضی (محکم‌تر می‌زند.)

ساکت!

دادستان (دیوانه‌وار.)

چرا وقت‌مون رو تلف کنیم؟ بکشیمش و پاشیم بریم خونه‌هامون!

قاضی (به منشی دادگاه.)

این چرا داره همه‌چی رو به هم می‌ریزه؟

دادستان (به حضار.)

ازتون تمنا می‌کنم، تمومش کنیم! اصلا معنی نمی‌ده تمام شب با هم سر این موضوع بحث کنیم.

(به تماشاچی محکوم.)

پاشو، مرتیکه حیوان!

منشی دادگاه (به قاضی.)

نمی‌دونم. عقلش رو از دست داده.

دادستان (با عضلات منقبض.)

***

وکیل مدافع (به تماشاچی متهم): آقا، واسه‌ی یه بار هم که شده توی زندگی‌تون نشون بدین که یه مردین… این تفنگ رو بردارین، برین پشت صحنه و یه گلوله توی مخ‌تون خالی کنین. دادستان: فقط یه گلوله، درد نمی‌گیره، هیچی حس نمی‌کنین… همه هم براتون کف می‌زنن، برای همچین پایان درخشانی، ما هم می‌تونیم بریم خونه‌هامون… اگه این کار رو بکنین یعنی همه‌چیز از بین نرفته، یعنی یه چیزی هنوز توی اون بالا خونه‌تون تپش داره… یه جرقه… در آخرین ثانیه‌ی زندگی‌تون، عمق جنایت‌تون رو فهمیدین… .»

Mohammad Solshad
۱۴۰۲/۰۹/۱۷

به جرأت می گویم یکی از بهترین در عین حال عجیب ترین نمایشنامه ها است که تا به حال خوانده ام ! فضای نمایشنامه یک فضای ابزود و سورئال است و برای علاقمندان به این سبک از آثار می تواند

- بیشتر
قاضی:شاید ما نتونیم بکشیمش، ولی می‌تونیم تا لحظه مرگش محاکمه‌ش کنیم.
Mohammad Solshad

حجم

۵۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۵۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان