دانلود و خرید کتاب روح پراگ ایوان کلیما ترجمه فروغ پوریاوری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب روح پراگ اثر ایوان  کلیما

کتاب روح پراگ

نویسنده:ایوان کلیما
انتشارات:انتشارات آگه
امتیاز:
۳.۳از ۱۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب روح پراگ

کتاب روح پراگ مجموعه مقالاتی از ایوان کلیما است. او در این مقالات زندگی‌نامه و  رویکردش را به فرهنگ، هنر و ادبیات نوشته است. 

درباره کتاب روح پراگ

نویسنده مقالات این کتاب را در خلال یک دورهٔ پانزده ساله نوشته‌ است. این کتاب مجموعه‌ بیست مقاله از نویسنده معاصر جمهوری چک است.

بخش اول حاوی متن‌هایی است که بیشتر ماهیتی شخصی دارند. از بخشی از زندگی‌ام، از آن‌چه موجب شد شروع به نوشتن کنم، و از رابطه‌ام با سرزمین زادگاهم پرده برمی‌دارند. بخش دوم حاوی برخی پاورقی‌ها است، نوعی ادبی که به‌طور گسترده در سرزمین‌های کوچک توسعه‌یافته و مورد علاقهٔ خوانندگان است. همین پاورقی‌ها بود که به‌طور مرتب توسط لودویک واتسولیک، واتسلاو هاول، پاول کوهوت، و بسیاری دیگر از نویسندگان نوشته می‌شد و میان خوانندگان چک می‌گشت. بخش سوم دربردارندهٔ مقاله‌هایی است که ماهیتی بیش و کم سیاسی دارند.

خواندن کتاب روح پراگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب شما را به پراگ دهه ۵۰ می‌برد. 

درباره ایوان کلیما

ایوان کلیما ۱۴ سپتامبر ۱۹۳۱ همزمان با حمله آلمان به چک در پراگ متولد شد. او نویسنده، مقاله‌نویس، روزنامه‌نگار و نمایش‌نامه‌ نویس است. ایوان کلیما یکی از نویسندگانی بود که چاپ و انتشار آثارش در پراگ ممنوع بود. با اینحال او از کشورش خارج نشد. تنها یک بار در سال ۱۹۶۹ برای تدریس به دانشگاه میشیگان آمریکا رفت و بعد از یک سال دوباره به کشورش بازگشت. از میان آثار ایوان کلیما می‌توان به در انتظار تاریکی _ در انتظار روشنایی، در میانه امنیت و ناامنی، کار گل، نه فرشته نه قدیس، وقتی به خانه آمدم، عشق‌های اول من و... اشاره کرد. کلیما در سال ۲۰۰۲ جایزه فرانتس کافکا را از ان خود کرد.

بخشی از کتاب روح پراگ

دارم سعی می‌کنم، در حافظه‌ام، به زمانی برسم که جنگ هنوز شروع نشده بود. آن موقع چه‌طوری بودم؟ گمان می‌کنم میل مادرم به‌تنهایی را به ارث برده‌ام. ما در یک ویلای کوچک بَرِ جاده‌ای که به بیرون پراگ منتهی می‌شد، در شمال بخش صنعتی شهر، زندگی می‌کردیم؛ پدرم به عنوان مهندس در یکی از کارخانه‌ها کار می‌کرد. در پایین دست جاده خانهٔ دیگری هم بود، و در بالادست جاده میخانه‌ای بود که برای آن‌هایی که نمی‌خواستند تشنه‌لب به مرکز شهر بروند، جایی که می‌توانستند توقع داشته باشند بابت مشروب پول بیشتری بپردازند، سیورسات تهیه می‌کرد. من در آن زمان هیچ خواهر یا برادری نداشتم؛ برادرم تا وقتی هفت ساله شدم به دنیا نیامد. در ویلای ما یک دختر هم‌سن و سال خودم زندگی می‌کرد، و پسر دیگری هم بود که کمی از من بزرگ‌تر بود و در خانهٔ پایین دست جاده زندگی می‌کرد. من با هیچ‌کدام‌شان صمیمی نبودم، و با این‌که در پارک با بچه‌های دیگر بازی می‌کردم، اما هیچ دوست واقعی‌ای نداشتم، و بیشتر وقتم را تنها با اسباب‌بازی‌هایم می‌گذراندم. بچه‌ها آن روزها مثل امروز در محاصرهٔ اسباب‌بازی‌ها نبودند، در نتیجه هنوز می‌توانم بیشتر اسباب‌بازی‌هایم را به یاد بیاورم. آن‌چه از همه محکم‌تر به حافظه‌ام چسبیده، پردهٔ بزرگی است که با یک ملافهٔ کهنه درست شده بود، و مادرم رویش سه خوک کوچولوی والت دیسنی را نقاشی کرده بود. ما پشت این پرده برای تماشاچیانی که به‌ندرت سر و کله‌شان پیدا می‌شد، با چندین حیوان شکم‌پُر نمایش‌هایی تهیه می‌کردیم. از آن به بعد نمایش عروسکی بدل به عشق و شور شد، و پیش از آن‌که بزرگ شوم چند نمایش عروسکی، و یکی هم در اردوگاه کار اجباری ترژین، درست کردم.

من هم مثل بسیاری از بچه‌ها از تنها بودن در تاریکی می‌ترسیدم، و شب‌ها پیش از آن‌که خوابم ببرد خواهش می‌کردم درِ منتهی به راهرو روشن را باز بگذارند. هر از گاهی، وقتی پدر و مادرم شب از خانه بیرون می‌رفتند، الم‌شنگهٔ عجیبی به‌پا می‌کردم، گرچه هیچ‌وقت در خانه تنهایم نمی‌گذاشتند؛ معمولا خدمتکاری در خانه بود.

روزی که مادرم مرا برای اولین بار به مدرسه برد (هنوز دو هفته مانده بود که شش سالم بشود) یکی از وحشتناک‌ترین تجربه‌های زندگی‌ام بود. آن روز اجازه دادند والدین در کلاس، کنار در، بمانند و من تمام درس اول را در حالی گذراندم که مدام مادرم را می‌پاییدم تا خاطرجمع شوم که مرا به دست آن همه بچهٔ غریبه و زن کاملا ناشناسی که مدام به زور توجهم را به خود جلب می‌کرد رها نکرده است.

نظرات کاربران

کاربر 3727600
۱۴۰۱/۰۳/۱۸

لطفا به طاقچه بی نهایت اضافه کنید این کتاب رو🙏🏼🙏🏼

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱)
من با نوعی فاصله‌گیری به این نتیجه رسیده‌ام که هر نوع تعصب و خشک‌مغزی یک پیش‌شرط روان‌شناختی، و طلیعهٔ خشونت و وحشت است، و در دنیا هیچ اندیشه‌ای وجود ندارد که آن‌قدر خوب باشد که مبادرت به تحقق بخشیدن به یک اقدام تعصب‌آمیز را توجیه کند. در زمانهٔ ما، تنها امید برای رستگاری دنیا تحمل و رواداری است.
saeedeh

حجم

۲۲۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۲۲۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان