
کتاب اگر شبی از شب های زمستان مسافری
معرفی کتاب اگر شبی از شب های زمستان مسافری
کتاب الکترونیکی «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» نوشتهٔ ایتالو کالوینو و با ترجمهٔ لیلی گلستان، توسط نشر آگه منتشر شده است. این اثر در دستهٔ رمانهای پستمدرن قرار میگیرد و با ساختاری غیرمعمول و روایتی چندلایه، تجربهٔ خواندن را به موضوع اصلی خود بدل میکند. کالوینو در این کتاب، مرز میان خواننده و داستان را از میان برمیدارد و با بازیهای روایی، مخاطب را به سفری در دل روایتهای ناتمام و پیدرپی میبرد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اگر شبی از شب های زمستان مسافری
«اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» اثری داستانی و رمانگونه است که در قالبی پستمدرن نوشته شده و ساختار آن با رمانهای کلاسیک تفاوت چشمگیری دارد. ایتالو کالوینو، نویسندهٔ ایتالیایی، در این کتاب با روایتی چندپاره و متداخل، خواننده را به مرکز ماجرا میکشاند و او را بهعنوان شخصیت اصلی وارد داستان میکند. روایت کتاب بهگونهای است که خواننده، خود را در جایگاه شخصیت اصلی مییابد و با هر فصل، وارد داستانی تازه و ناتمام میشود. این ساختار، تجربهٔ خواندن را به موضوع اصلی بدل میکند و مرز میان واقعیت و خیال، نویسنده و خواننده، و داستان و زندگی را به چالش میکشد. کتاب با زبانی توصیفی و گاه طنزآمیز، به دغدغههای خواندن، هویت، و جستوجوی معنا در جهان معاصر میپردازد. کالوینو با بهرهگیری از فرمهای روایی متنوع، اثری خلق کرده که همزمان هم دربارهٔ داستانگویی است و هم دربارهٔ تجربهٔ خواندن و مواجهه با متن.
خلاصه داستان اگر شبی از شب های زمستان مسافری
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» با خوانندهای آغاز میشود که تصمیم گرفته رمان جدید ایتالو کالوینو را بخواند. او کتاب را میخرد و در همان صفحات ابتدایی متوجه میشود که نسخهٔ او ناقص است و داستان ناگهان قطع میشود. این اتفاق، او را به کتابفروشی میکشاند تا نسخهٔ سالمی تهیه کند. در کتابفروشی با خوانندهای دیگر (یک زن) آشنا میشود که او هم با همین مشکل روبهرو شده است. این دو، در جستوجوی ادامهٔ داستان، وارد زنجیرهای از روایتهای ناتمام و کتابهای مختلف میشوند که هرکدام با سبکی متفاوت آغاز میشوند اما هیچکدام به پایان نمیرسند. هر فصل، شروع داستانی تازه است که ناگهان قطع میشود و خواننده را به ماجرای اصلی بازمیگرداند. در این میان، رابطهای میان دو خواننده شکل میگیرد و جستوجوی آنها برای یافتن پایان داستانها، به سفری ذهنی و عاطفی بدل میشود. کالوینو با این ساختار، تجربهٔ خواندن، هویت خواننده و نویسنده، و مرزهای واقعیت و خیال را به بازی میگیرد و مخاطب را درگیر پرسشهایی دربارهٔ معنا و سرانجام روایتها میکند.
چرا باید کتاب اگر شبی از شب های زمستان مسافری را بخوانیم؟
این کتاب با ساختار روایی منحصربهفردش، تجربهای متفاوت از خواندن رمان ارائه میدهد. کالوینو در «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» نهتنها داستانی روایت میکند، بلکه خودِ فرایند خواندن و ارتباط میان خواننده و متن را به موضوع اصلی بدل میسازد. روایتهای ناتمام و پیدرپی، خواننده را به چالش میکشند تا معنای داستان و نقش خود را در آن بازتعریف کند. این اثر برای کسانی که به تجربههای نو در ادبیات علاقه دارند و دوست دارند با مرزهای روایت و هویت بازی کنند، جذابیت ویژهای دارد. همچنین، کتاب فرصتی است برای تأمل دربارهٔ ماهیت داستان، نقش خواننده، و جستوجوی معنا در جهان معاصر.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان ادبیات پستمدرن، دوستداران روایتهای چندلایه و کسانی که به تجربههای متفاوت در خواندن رمان علاقه دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ هویت، معنا و نقش خواننده در داستان را دارند، این اثر میتواند الهامبخش باشد.
بخشی از کتاب اگر شبی از شب های زمستان مسافری
«تو داری شروع به خواندن داستان جدید ایتالو کالوینو «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» میکنی. آرام بگیر. حواست را جمع کن. تمام افکار دیگر را از سر دورکن. بگذار دنیایی که تو را احاطه کرده در پس ابر نهان شود. از آن سو مثل هميشه تلویزیون روشن است. پس بهتر است در را ببندی. فوراً به همه بگو: «نه. نمیخواهم تلویزیون تماشا کنم!» اگر صدایت را نمیشنوند بلندتر بگو: «دارم کتاب میخوانم» نمیخواهم کسی مزاحم شود.» با این سرو صداها شاید حرفهایت را نشنیده باشند: بلندتر بگو فریاد بزن: «دارم داستان جدید ایتالو کالوینو را میخوانم!» يا اگر ترجیح میدهی؛ هیچ نگو, امیدوار باشیم که تو را به حال خود بگذارند. راحتترین حالت را انتخاب کن: نشسته لمیده چمباتمه. درازکش, به پشت خوابیده به پهلو خوابیده. دمرو توی مبل نیمکت. مبل متحرک راحتی. عسلی يا توی یک ننو اگر داشته باشی و البته يا روی تخت يا توی تخت. حتی میتوانی در یک حرکت یوگاء سرت را زمین بگذاری و البته کتاب را هم وارونه بگیری. راست است. پیداکردن حالت مطلوب برای خواندن. اسان نیست. آنوقتها مقابل یک رحل, ایستاده کتاب میخواندند. ایستاده عادت بود. همچنین وقتی از اسبسواری خسته میشدند. اینطوری استراحت میکردند. به فکر هیچکس نرسیده که سواره کتاب بخواند. بههر حال باید صاف روی زین بنشینی و پاکتاب را روی یال اسب بگذاری و یا اينکه با زین و پراق خاصی کتاب را به گوشهای اسب وصل کنی. فکر بامزهای است. برای خواندن, بهتر است پا را توی رکاب بکنی. پاهای بالا گرفته اولین شرط لذت بردن از خواندن است. خب. منتظر چه هستی؟ پاهایت را دراز کن, آنها را روی بالشتک بگذا یا دو بالشتک» یا روی دسته نیمکت. با روی بالای مبل. روی میز چای» روی میز تحریر» روی پیانو يا روی نقشهي پنج قاره. اما اگر میخواهی پاهایت را روی بلندی بگذاری. کفشهایت را در بیاون وگرنه دوباره آنها را به پا کن. ولی همینطوری به یک دست کفش و به یک دست کتاب نمان.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۱
تعداد صفحهها
۳۱۷ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۱
تعداد صفحهها
۳۱۷ صفحه