تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

دانلود و خرید کتاب صوتی آن چنان که بودیم
معرفی کتاب صوتی آن چنان که بودیم
کتاب صوتی «آنچنان که بودیم» نوشتهٔ «لیلی گلستان» و با گویندگی خود او، توسط نشر صوتی رادیو گوشه منتشر شده است. این اثر مجموعهای از تأملات، یادداشتها، سفرنامهها و روایتهای شخصی نویسنده است که در قالب ناداستان و خاطرهنویسی ارائه شدهاند. «نشر چشمه» نسخهٔ چاپی این کتاب را منتشر کرده است. در این کتاب، «لیلی گلستان» با نگاهی صریح و بیپرده به زندگی حرفهای، دغدغههای اجتماعی، تجربههای زیسته و خاطراتش از چهرههای فرهنگی و هنری ایران میپردازد. نسخهی صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آن چنان که بودیم
«آنچنان که بودیم» اثری در قالب ناداستان و خاطرهنویسی است که به قلم «لیلی گلستان» نوشته شده و روایتگر بخشهایی از زندگی، دغدغهها و تجربههای شخصی و حرفهای اوست. این کتاب مجموعهای از یادداشتها، مقالهها، سفرنامهها و روایتهای کوتاه است که طی سالها در نشریات مختلف منتشر شده یا بهصورت مستقل نوشته شدهاند. ساختار کتاب بهگونهای است که هر بخش، موضوع یا رویدادی خاص را روایت میکند؛ از خاطرات خانوادگی و حرفهای گرفته تا نقدهای اجتماعی و فرهنگی، سفرنامههای جذاب و تأملات دربارهٔ هنر و ادبیات. نویسنده با زبانی صریح و بیپرده، از فرازونشیبهای زندگی خود، چالشهای کار ترجمه، گالریداری، سانسور، وضعیت نشر و تجربههای زیسته در مواجهه با جامعه و فرهنگ ایران سخن گفته است. این کتاب نهتنها بازتابی از زندگی فردی «لیلی گلستان» است، بلکه تصویری از تحولات اجتماعی و فرهنگی چند دههٔ اخیر ایران را نیز ارائه میدهد. قالب صوتی این اثر، با صدای خود نویسنده، به فضای صمیمی و شخصی روایتها افزوده است.
خلاصه کتاب آن چنان که بودیم
در «آنچنان که بودیم»، «لیلی گلستان» با روایتی صریح و گاه طنزآمیز، بخشهایی از زندگی شخصی و حرفهای خود را مرور میکند. کتاب با مقدمهای آغاز میشود که نویسنده از نخستین تجربههای مطبوعاتیاش و جمعآوری بریدههای جراید دربارهٔ خود و آثارش میگوید. در ادامه، یادداشتها و روایتهایی از خاطرات خانوادگی، تجربههای ترجمه، گالریداری، سفرها و مواجهه با چهرههای فرهنگی و هنری ایران آمده است. نویسنده به دشواریهای کار ترجمه، سانسور، توقیف کتابها و چالشهای نشر خصوصی اشاره کرده و از فرازونشیبهای حرفهای خود سخن گفته است. بخشهایی از کتاب به نقدهای اجتماعی و فرهنگی اختصاص دارد؛ از جمله نقد بر سطحینگری در مصاحبهها با همسران هنرمندان یا تأملاتی دربارهٔ وضعیت زنان در جامعه و ادبیات. سفرنامههایی از طالقان، کامبوج و ویتنام نیز در کتاب آمده که با جزئیات و توصیفهای زنده، تجربههای نویسنده از مواجهه با طبیعت، تاریخ و فرهنگ این مناطق را بازتاب میدهد. در بخشهایی دیگر، گلستان به یاد دوستان و همکارانش، مانند سیروس طاهباز و علی حاتمی، میپردازد و نقش آنها را در زندگی و فرهنگ معاصر ایران مرور میکند. در مجموع، کتاب مجموعهای از روایتهای پراکنده اما پیوسته است که دغدغههای فردی و جمعی نویسنده را در بستر تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران به تصویر میکشد.
چرا باید کتاب آن چنان که بودیم را بشنویم؟
این کتاب فرصتی است برای آشنایی با تجربههای زیستهٔ یک زن فعال در عرصهٔ فرهنگ و هنر ایران که هم مترجم، هم نویسنده و هم گالریدار بوده است. روایتهای صریح و بیپردهٔ «لیلی گلستان» از فرازونشیبهای زندگی حرفهای، چالشهای سانسور، وضعیت نشر، و تجربههای شخصی، تصویری واقعی و بیواسطه از فضای فرهنگی و اجتماعی چند دههٔ اخیر ایران ارائه میدهد. شنیدن این کتاب، نهتنها برای شناخت زندگی و دغدغههای یک چهرهٔ فرهنگی، بلکه برای درک بهتر تحولات اجتماعی، جایگاه زنان، و مسائل هنر و ادبیات در ایران معاصر ارزشمند است. قالب صوتی اثر، با صدای نویسنده، به روایتها عمق و صمیمیت بیشتری میبخشد.
شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به خاطرهنویسی، ناداستان، تاریخ شفاهی، و روایتهای شخصی از زندگی فرهنگی و هنری ایران مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ مسائل زنان، سانسور، نشر، ترجمه و هنر معاصر ایران را دارند، شنیدن این اثر میتواند الهامبخش و آموزنده باشد. دانشجویان و پژوهشگران حوزههای ادبیات، هنر و مطالعات فرهنگی نیز میتوانند از روایتهای این کتاب بهره ببرند.
بخشی از کتاب آن چنان که بودیم
«تابستانها به شیراز میروند؛ به خانهٔ آقاجان که مدیر روزنامهٔ گلستان است، یعنی یکی از دو روزنامهٔ شهرِ شیراز. باغچهٔ خانهٔ آقاججان پر از بوتهٔ گل سرخ و گل محمدی است، با درختچههای نارنج و پرتقال و پیچهای امینالدوله. آقاجان همیشه بعد از ناهار به حوضخانه میرود و دخترکِ ششساله تنها بچهای است که اجازهٔ ورود به حریم حوضخانه را دارد. حوضخانه اتاق چهارگوشهای است با کف و دیوارهای آجری، با حوضی از کاشی آبی، با پاشویه و فواره و چند ماهی قرمز. دو سه نارنجِ خوشرنگ هم در آن آب زلال انداختهاند تا منظره رنگینتر شود. بالای اتاق مخدهای از مخمل عنابی با پشتیهای ترمه قرار دارد. آقاجان روی مخده مینشیند و دخترک را، که گیسهای بلندش را با روبانِ تافتهٔ چهارخانه بافتهاند، با مهربانی در کنار خود مینشاند. بعد رادیو را روشن میکند و منتظر میماند تا اخبار شروع شود. کاغذ و مداد همیشه کنار رادیوست و آقاجان از حرفهای گویندهٔ اخبار یادداشت برمیدارد. دختر تماشای این صحنه را دوست میدارد. تمام روز را به امید و انتظارِ این ساعت گذرانده است. شوروشوق شنیدن خبر، سریع یادداشت برداشتن، چرکنویس با مداد، پاکنویس با قلم پارکر جوهری، دسته کردن و مرتب کردن نوشتهها، مچاله کردن چرکنویسها… اینها، همه برای دختر پر شور و هیجان است.»
زمان
۱۱ ساعت
حجم
۱ گیگابایت, ۴۸۸٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۱ ساعت
حجم
۱ گیگابایت, ۴۸۸٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد