لیلی گلستان | بیوگرافی، دانلود و خرید کتاب‌های الکترونیکی و صوتی

لیلی گلستان

زندگینامه و معرفی آثار لیلی گلستان

لیلی گلستان (Lili Golestan) در ۲۳ تیرماه ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد. او مترجم ایرانی و نگارخانه‌دار است. ترجمه «زندگی در پیش رو»، «بیگانه»، «مردی با کبوتر» ازجمله آثار اوست.

بیوگرافی و خانواده لیلی گلستان

خانواده‌ی گلستان از جهات بسیاری در تاریخ معاصر ایران اهمیت دارند. پدر لیلی گلستان، ابراهیم گلستان است که یکی از مهم‌ترین داستان‌نویسان ایرانی قلمداد می‌شود و از دیگرسو فیلم‌ساز بنامی است که بسیاری از منتقدین او را یکی از تاثیرگذارترین کارگردانان موج نوی سینمای ایران می‌دانند. برادر لیلی گلستان، کاوه گلستان نیز عکاس و مستندسازی تاثیرگذار در تاریخ عکاسی ایران به حساب می‌آید. مادر او نیز فخری گلستان، معلم بوده و پیش از انقلاب در حزب توده فعالیت داشته است. خانواده‌‌ای که لیلی گلستان در آن کودکی و نوجوانی‌اش را گذراند، علاوه بر نزدیکی همیشگی به ادبیات و هنر، محیطی برای رفت‌وآمد هنرمندان و روشنگران بسیاری بوده است که باب گفت‌وگو درباره‌ی جریان‌های روز و بحران‌های تاریخی را همواره باز گذاشته و جریانی را در تاریخ ایران پیش می‌بردند. ابراهیم گلستان در ابتدا کارمند شرکت نفت بود و اگرچه بخش کوتاهی از زندگی لیلی گلستان در آبادان گذشت، بعد از چندسال آن‌ها به تهران آمدند و شرایط تحصیل در پایتخت برایش فراهم شد.

سایه‌ی حضور پدری چون ابراهیم گلستان در زندگی فرزندانش تاثیر ویژه‌ای گذاشته است، لیلی گلستان اشاره داشته که با به‌شهرت‌رسیدن پدرش، چاپ کتاب‌ها و ساخت آثار سینمایی و... محیط خانه‌ی آن‌ها همواره با چالش‌های بسیاری همراه بوده، حضور مهم‌ترین نویسندگان و روشنفکران آن دوره و رویکردهای سیاسی اجتماعی آن عصر، علاقه‌مندی لیلی گلستان به این فضا را نیز موجب شده و با وجود ارتباط سخت و پیچیده‌ای که با پدرش داشته تا امروز هم به شکلی ملموس در جایگاهی ویژه در مترجمی، نقاشی و نگارخانه‌داری وی نمایان شده است.

مهاجرت و یادگیری زبان فرانسه

لیلی گلستان بعد از کلاس نهم، به فرانسه رفت و تحصیلاتش را آنجا ادامه داد. با وجود تحمل غربت و دوری بسیار از خانواده و دوستان، حضور در جشنواره‌های مهم سینمایی و دیدار با آرتیست‌های برجسته‌ی اروپایی هم‌چون ژان لوک گدار، آندره تارکوفسکی و فرانسوا تروفو برای او اتفاق مهمی در زندگی‌اش محسوب می‌شود.

پس از به‌اتمام‌رساندن تحصیل از فرانسه به ایران آمد و مدتی به‌عنوان طراح پارچه در کارخانجات پارچه‌بافی فعالیت داشت که پس از مدتی انصراف داد و به‌عنوان مدیر برنامه‌های کودک و نوجوان شروع به کار کرد. این فعالیت رسانه‌ای موجب آشنایی و ازدواج وی با نعمت حقیقی، فیلم‌بردار مطرح تلویزیونی شد و حاصل این ازدواج که دیری نپایید، مانی حقیقی فیلمساز جریان‌ساز ایرانی‌ است و صنم و محمود حقیقی. مدتی پس از این لیلی گلستان کار در تلوزیون را نیز رها کرد و به ترجمه و نوشتن مقالاتی متعدد در روزنامه‌ها و نشریات روز پرداخت.

فعالیت‌ها و آثار لیلی گلستان در ترجمه ادبیات و هنرهای تجسمی

یکی از مهم‌ترین چهره‌های فعال در زمینه‌ی ادبیات، فمینیسم و روزنامه‌نگاری در آن دوران اوریانا فالاچی بود که لیلی گلستان اثری معروف از وی را با عنوان «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» به فارسی ترجمه کرده است، کتابی تلخ و تکان‌دهنده از وقایع جنگ ویتنام که فالاچی در آن به بطن رویدادهای زندگی مردمی پرداخته است که چگونه زیر بار خفقان و خشونت، همه چیز خویش را از دست می‌دهند. لیلی گلستان درباره‌ی ترجمه‌ی این کتاب فالاچی آورده که خیلی دوست داشتم خبرنگار شوم، وقتی کتاب را خواندم بسیار تحت تاثیر جنگ بودم، بنابراین شیفته‌ی این کتاب شدم. سپس تصمیم گرفتم آن را ترجمه کنم تا در لذت نوشتنش شریک شده باشم.

گلستان هم‌زمان با تجربه‌هایی در زمینه‌ی ترجمه، مدیریت خانه‌ی صادق هدایت را پذیرفت و پس از مدتی نیز از آنجا استعفا داد. اثری دیگر که او از فرانسه به فارسی ترجمه کرده است، اثری شهیر با عنوان «میرا» از کریستوفر فرانک است. رمانی فراواقع‌گرایانه که آرمان‌های جامعه‌ی انسانی را ضدآرمان مطرح کرده و ارزش‌های زندگی را در شمایل ضدارزش‌ها توصیف کرده است.

«زندگی در پیش رو» از رومن گاری در سال ۱۳۸۰ ترجمه شد، این اثر یکی از مهم‌ترین کتاب‌های رومن گاری‌ است که وقایعی اجتماعی و بسیار تلخ از زندگی طبقه‌ی فرودست جامعه را بازنمایی می‌کند. کتابی که در سال ۱۹۷۷ جایزه‌ی گنکور، مهم‌ترین جایزه‌ی ادبیات فرانسه را برای نویسنده‌اش در پی داشت. روایتی از زندگی پسربچه‌ای عرب و یتیم به نام مومو که به زنی در حال احتضار سپرده می‌شود، زنی سن و سال گذشته که از آشویتس زنده بیرون آمده و سپس تن‌فروشی تنها و بازنشسته شده است. با گذر زمان رابطه‌ای عمیق و پیچیده میان مومو و این زن شکل می‌گیرد که برای خواننده جذاب و تکان‌دهنده است. لیلی گلستان با حساسیتی ویژه این رمان را ترجمه کرده تا تمام فضای تلخی که از آن محیط روایت می‌شود، به شکلی تاثیرگذار بدون کم و کاست به مخاطب برسد. «بیگانه» از آلبر کامو نیز جزو مهم‌ترین آثاری هستند که وی به فارسی به چاپ رسانده است. آثار دیگری چون «شبی از شب‌های زمستان مسافری»، اثر مشهور ایتالو کالوینو و همچنین قصه‌ها و افسانه‌ها از لئوناردو داوینچی از آثار مهمی هستند که لیلی گلستان برای مخاطب ایرانی ترجمه کرده است.

این مترجم علاوه بر گزینش‌ بهترین آثار برای برگرداندن به زبان فارسی، کتاب‌های مهمی را نیز به تالیف رسانده است که بخشی از تاریخ شفاهی ایران به حساب می‌آیند، یکی از مهم‌ترین آن‌ها کتاب «حکایت حال» است که حاصل چندین سال گفت‌وگو با احمد محمود گردآوری شده است. لیلی گلستان در این کتاب به دیدگاه‌ها و خاطرات این نویسنده پرداخته و درباره‌ی آثار وی نوشته است.

فعالیت لیلی گلستان در هنرهای تجسمی از دیرباز با ترجمه‌ی مقالاتی مهم هم‌چون «درباره‌ی رنگ‌ها» از ویتگنشتاین، «پیکاسو» از دیوید هاکنی و مصاحبه‌ای بلند با «مارسل دوشان» از پیرکابان شکل گرفته است. کتاب «سهراب سپهری شاعر- نقاش» اثری جامع و خواندنی درباره‌ی این هنرمند مهم ایرانی است. گلستان در این کتاب به جزئیات زیست سهراب سپهری و لحظات ظریفی از زندگی او پرداخته که به همراه دست‌نوشته‌ها، نقاشی‌ها و اشعاری از وی به چاپ رسیده است.

تاسیس نگارخانه گلستان

پس از انقلاب و از سر گذراندن دورانی ناآرام و پرهیاهو، در سال ۱۳۶۰ لیلی گلستان در گاراژ خانه‌اش کتابفروشی گلستان را دایر کرد و در واقع این مکان به مرور معروف شده و محفلی گرم برای اهالی ادب را شکل داد. احمد شاملو، علی اکبر سعیدی سیرجانی، محمد زهری و بسیارانی دیگر از شاعران و نویسندگان به آنجا رفته و فضایی را برای گفت‌وگو شکل می‌دادند. پس از جنگ در اواخر دهه‌ی شصت، آن کتابفروشی به نگارخانه‌ای برای هنرهای تجسمی تبدیل شد. از آن پس نگارخانه‌ی گلستان با نمایش آثاری ارزشمند از سهراب سپهری با استقبال زیادی از بازدیدکنندگان همراه شد. با توجه به محدودیت‌های آن دوره بر فعالیت هنرمندان، گاهی برپایی نمایشگاه‌هایی هم‌چون آثار نصرالله کسراییان و پرستو فروهر با چالش روبه‌رو می‌شد. در یکی از برپایی نمایشگاه‌ها از آثار پرستو فروهر به دلیل عدم مجوز برای به‌نمایش‌گذاردن آثار او، لیلی گلستان تصمیم گرفت ۳۵ قاب خالی به دیوار نگارخانه بیاویزد و به شکلی نمادین نیز تمام آن تابلوهای خالی در حمایت از این هنرمند به فروش رسیدند. نمایشگاه‌های مهمی از برجسته‌ترین هنرمندان تجسمی هم‌چون هانیبال الخاص، فرح اصولی و ژاله اخلاقی نیز در نگارخانه‌ی ارزشمند گلستان رونمایی شده‌اند.

زمانی که در سال ۱۳۸۲ کاوه گلستان در عراق از دنیا رفت، لیلی گلستان به همراه چند تن دیگر از نزدیکان برادرش بنیادی را با عنوان بنیاد کاوه گلستان تاسیس کردند که جایزه‌ای را نیز برای عکس خبری وضع کردند که هرسال این رویداد برگزار شود.

تاثیر خانواده و سایه پدر

یکی از چالش‌برانگیزترین سخنرانی‌های لیلی گلستان در سال ۱۳۹۵ در کنفرانس تِدِاکس شکل گرفت، سخنرانی‌ای که میلیون‌ها بار در اینترنت مورد بازدید قرار گرفت. او درباره‌ی زندگی‌اش در کودکی زیر سایه‌ی پدری که نویسنده‌ای بزرگ با اخلاقیاتی ویژه بود صحبت کرد، تلخی این رابطه که فقدان فضایی عاطفی میان خود و پدرش بود را مطرح کرد و از همین رو از منظرهای گوناگون مسیر رشد و تعالی‌اش در زمینه‌ی هنر، دغدغه‌ها و وجه تمایزهایش از دیگر هم‌نسلانش را چالش‌برانگیز بیان کرد. او بارها به حواشی زندگی پدرش، هم‌نشینی و رابطه‌ی عاطفی‌ ابراهیم گلستان با فروغ فرخزاد، این شاعر نامدار نیز اشاره کرده و تاثیر این موضوع را بر زندگی شخصی‌ خود و برادرش توصیف کرده است. از همین رو مخاطبان بسیاری را برای این برخورد نزدیک با درونیات و فضای شخصی تجارب زیسته‌اش به خود جلب کرده و موجب شده بقیه نیز در این مورد قضاوت کنند.

انتخاب هوشمندانه بهترین آثار برای ترجمه

لیلی گلستان که مترجمی گزیده‌کار، مسلط به زبان فرانسه و تطبیق آن به فارسی بوده و ترجمه را از زمانی که تنها ۲۲ سال داشت آغاز کرده، در این زمینه بسیار مورد توجه قرار گرفته، از همین رو، جزو مترجمین مهمی قلمداد می‌شود که آثار برجسته‌ای را به فرهنگ ایران وارد کرده است. در مصاحبه‌های گوناگونی که با این مترجم به چاپ رسیده است، او را همواره پیگیر ادبیات و دغدغه‌مند در حوزه‌ی داستان نویسی و ترجمه می‌بینیم. وی معتقد است که کاملا جریان تالیفی ادبیات را در ایران امروز و نسل جوان دنبال می‌کند و از این بابت مسرور و خرسند است که استعدادهایی شگفت را پیدا می‌کند اما در زمینه‌ی ترجمه معتقد است چنان که باید آثار با کیفیتی بیرون نمی‌آید، بخش زیادی از مترجمان جوان ما آن‌قدر که لازم است زبان مادری خود را نمی‌شناسند و با اتکا به آشنایی با زبان دوم سراغ ترجمه رفته‌اند. همین موضوع باعث می‌شود که در انتقال بطن اثر ادبی، چنان موفق نباشند و این ضعف از دیگرسو می‌تواند بر دوش ناشرینی باشد که بی‌توجهِ کافی و لازم آثار را منتشر کرده و سخت‌گیری مطلوبی در زمینه‌ی کیفیت ترجمه‌ها ندارند. این مترجم همچنین به این موضوع اشاره داشته که هر نویسنده را نمی‌توان با شکل و شمایلی از ترجمه که پیش‌تر آن را انجام داده بودیم امتحان کنیم، طبیعتا فرق عمده‌ای است میان ترجمه‌ای از رومن گاری و اثری از گابریل گارسیا مارکز، اگر که ما صرفا بر توامندی‌مان از زبان اتکا کنیم در انتقال معنای اصلی کوتاهی کرده‌ایم و وفاداری به نویسنده و اثرش را تحت‌الشعاع قرار داده‌ایم. لیلی گلستان معتقد است وفاداری به نویسنده یعنی ساز نویسنده را بزنی نه ساز دل خودت را.

دریافت جایزه‌ی شوالیه‌‌ی ادب و هنر

او که از دیرباز فعالیت ادبی داشته و جزئی از کانون نویسندگان ایران بوده، در آبان‌ماه سال ۱۳۹۳ جایزه‌‌ی شوالیه‌ی ادب و هنر فرانسه را تحت عنوان (نخل آکادمیک) دریافت کرد؛ زیرا بیش از چهل عنوان کتاب فرانسوی را به فارسی برگردانده است. جایگاه مطرح این زن، به‌عنوان قدیمی‌ترین نگارخانه‌دار ایرانی در بستر فضای هنرهای تجسمی ایران بسیار ارزشمند بوده و این بینش گسترده‌ی وی را در زمینه‌ی هنر که با پیوندی میان نقاشی و ادبیات صورت گرفته نمایان می‌سازد.