دانلود و خرید کتاب صوتی فهرست حسرت ‌ها

فهرست حسرت‌‌ ها رمانی نوشته شهلا حائری، نویسنده و پژوهشگر برجسته ایرانی، داستانی درباره یک زندگی است که از ناگفته‌ها و حسرت‌ها سخن می‌گوید.

 درباره کتاب فهرست حسرت ها

 رمان فهرست حسرت ها یک زندگی را از دو زاویه می‌بیند و روایت می‌کند. زندگی با خوشی‌ها و خاطره‌ها و زندگی با حسرت‌ها و سوءتفاهم هایش. حائری در این رمان از سکوت کردن‌ها نگفتن‌ها و حسرت‌های برجای مانده سخن گفته و از عشق و روزمرگی و تنهایی و امید حرف زده است. 

یک حادثه در این رمان از دیدگاه دو راوی روایت می‌شود، در یک مادر و پسری که پدر خانواده را از دست ،اتفاقات پس از این مرگ و فقدارن را از دیدگاه خود روایت می‌کنند. همسر زن فوت کرده و او تنها شده است و باید زندگی را به شکلی دیگر ادامه دهد و به پسرش هم توجه بیشتری داشته باشد. پسر پدرش را از دست داده و حالا باید مراقب مادر باشد او زندگی و حال و روز مادرش را میبیند و از دیدگاه خود تفسیر می‌کند.

 حائری درباره این اثر گفته است: 

«من قبل از شروع کار فکر می‌کردم که در بخش دوم کار به مشکل بخورم. این که از زاویه دید یک مرد بنویسم. اما این‌گونه نشد و درطول نوشتن خودبه خود ماجرا پیش می‌رفت و خوشبختانه پیش نیامد».

 شنیدن کتاب فهرست حسرت ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به ادبیات داستانی به ویژه رمان‌های فارسی علاقه دارید و دوست دارید داستان‌هایی از جنس زندگی روزمره آدم‌های عادی بخوانید، از شنیدن این داستان جذاب لذت خواهید برد.

 درباره شهلا حائری

دکتر شهلا حائری مدرس رشته انسان شناسی فرهنگی دانشگاه بوستون آمریکا است. او همچنین مدیر برنامه مطالعات زنان این دانشگاه است. حائری پژوهش‌های گسترده‌ای دربارهٔ دین، حقوق و هویت جنسی در جهان انجام داده است. او پژوهش‌های انسان‌شناختی خود را در سه کشور ایران، هند و پاکستان انجام داده و در سال ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد، در سال ۱۹۸۶تا ۱۹۸۷ در مرکز پمبروک برای تدریس و تحقیق دربارهٔ زنان، در سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۸ در شورای پژوهش علوم اجتماعی فعالیت داشته است. او در سال ۱۹۹۶ نیز در کالج سنت آنتونی در دانشگاه آکسفورد فعالیت پژوهشی داشته است. حائری تاکنون سخنرانی ها و سمینارهای زیادی در داخل و خارج از ایرانب رگزار کرده است. رمان بیخود و بی‌جهت نیز یکی دیگر از رمان‌های جذاب شهلا حائری است که با استقبال خوب مخاطبان در ایران روبه‌رو شده است.

بخشی از کتاب فهرست حسرت ها

باران هم‌چنان به جان درختان برهنه افتاده و تازیانه‌شان می‌زند. باد نیز هم‌دست باران شده و تا آن‌جا که در توان دارد می‌تازد. خیابان را مه گرفته، چترهایی به سرعت به این سو و آن سو می‌دوند. چترش را به سختی باز می‌کند و راه می‌افتد. باد، چتر را پس می‌زند و به عقب می‌راند. یک آن احساس می‌کند که چترش با باد بلند می‌شود و به هوا می‌رود. اگر باد شدیدتر می‌وزید، شاید تمام آدم‌های کوچه با چترهای‌شان بلند می‌شدند و پرواز می‌کردند. یاد نقاشی سورآلیستی رنه ماگریت می‌افتد: قطرات باران به شکل انسان‌هایی سیاه‌پوش در آمده‌اند که بر زمین می‌بارند.