کتاب گفته ها
معرفی کتاب گفته ها
کتاب گفته ها نوشتهٔ ابراهیم گلستان است. انتشارات کلاغ این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این کتاب بهیاد «مجتبی مینوی» و «مسعود فرزاد» پیشکش شده است.
درباره کتاب گفته ها
کتاب گفته ها مجموعهای است از مقالهها و گفتارهای ابراهیم گلستان بر چند فیلم مستند بهکارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز (در چند روز و شب در اسفند ۱۳۴۸) و گفتوگوی بلند «قاسم هاشمینژاد» با او دربارهٔ داستانهایش. این کتاب میتواند شما را با آرا، روش و منش این نویسندهٔ معاصر ایرانی آشنا کند.
خواندن کتاب گفته ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به افرادی که میخواهند با آرا، روش و منش هنری ابراهیم گلستان بیشتر آشنا شوند، پیشنهاد میکنیم.
درباره ابراهیم گلستان
سیدابراهیم گلستان (با نام اصلی سیدابراهیم تقوی شیرازی) در ۲۶ مهر ۱۳۰۱ در شیرازبه دنیا آمد. او کارگردان، داستاننویس، مترجم، روزنامهنگار و عکاسی ایرانی است. ابراهیم گلستان در سال ۱۳۴۰ برای فیلم «یک آتش» موفق به دریافت مدال برنز جشنوارهٔ فیلم کوتاه ونیز شد. این جایزه، اولین جایزهٔ بینالمللی برای یک کارگردان ایرانی به شمار میرود. سبک ویژهٔ آثار مکتوب داستانی او در سیر پیشرفتِ داستان معاصر فارسی قابلتوجه دانسته شده است. از میان آثار مکتوب او میتوان به کتابهای «آذر، ماه آخر پاییز»، «خروس»، «گفتهها»، «برخوردها در زمانهٔ برخورد»، «از روزگار رفته حکایت»، «نامه به سیمین» و «مختار در روزگار» اشاره کرد.
آثار مکتوب ابراهیم گلستان دارای سبکی خاص است و بسیاری سبک نویسندگی او را تأثیرپذیرفته از داستانهای کوتاه «ارنست همینگوی» میدانند. گرچه او تأثیرپذیری از هیچ نویسندهای را نمیپذیرد؛ همچنین او از زمرهٔ نخستین نویسندگان معاصر ایرانی معرفی میشود که برای زبان داستانی و استفاده از نثر آهنگین در قالبهای داستانی نوین، اهمیت قائل شد و به آن پرداخت. از این جهت نقش او در سیر پیشرفت داستان معاصر فارسی قابلتوجه است. از دیگر ویژگیهای داستاننویسی ابراهیم گلستان، خلق مجموعه داستانهای بههممرتبط است. درحالیکه چنین سبکی در غرب سابقهٔ طولانیتری دارد، این نوع داستاننویسی در ایران با گلستان آغاز میشود. نکتهٔ مهم در این نوع آثار گلستان، خلق نوعی جدید از داستاننویسی است که در ادبیات کلاسیک ایران، مانند «منطق الطیر» ریشه دارد. این نوع داستانها نه بر اساس درونمایه یا شخصیتهای داستانی، بلکه بر اساس ساختارهای مشابه به یکدیگر مرتبط میشوند.
بخشی از کتاب گفته ها
«در گفتگویی، شاید تصوری، راجع به شعر نو، آقای فرامرزی به سائلی که کاش مدعی میبود پاسخهایی نوشته است نمایانکنندهٔ دو دشواری در کار ارزیابی شعری ۱) تعریف شعری ۲) نیروی سنتها.
واکنشهای آقای فرامرزی در برابر هر یک از این دو دشواری یکسان و سازگار به هم نیست. زیرا یکی نشانهٔ اندیشه است و دانش آزاده، و دیگری نمونهٔ تسلیم نابهخود به عادتها. همدوشبودن این ناسازگارها در گفتههای فرامرزی هم منطقی است و هم مغتنم. منطقی، زیرا فرامرزی با بستگی که به فرهنگ منعقد دارد، و سلطهاش به حیطهٔ ادب دیرین، همچنین مردیست سرشناس به آزادگی و هوش جوینده. مغتنم، زیرا این خود مسبب یک بحث میتواند بود با هوشمند آگاهی که گفتگو با او بیهوده نیست. او مردی عمیق و سالم و قرص است. در حد کوشش فکری، هرچیز اگر درست گفته شود، یا درستیش صریح نمایان شود، او لج نخواهد کرد چون لج کارِ مردم قشریست. از هرچه بگذریم، کشف از برخورد هوش جوینده به سد محکم ذهنیات میآید. درهرحال، این بار اولیست که مردی به رتبهٔ فرامرزی در کار شعر نو قلمی میزند، بیغیظ و بیمرض، بیکوشش برای نفی بزرگی به قصد حفظ حقارت.
اینها عقیدههای آقای فرامرزی درباره شعر است:
۱- شعر با زن، نسیم، و گل همخانواده است.
۲- شعر یک چیز تازه نیست که حدی و تعریفی از نو برای آن آورد.
۳- شعر در وزن و قافیه هم نیست، زیرا اگر که بود اشعار مردمی که بدون عروض و قافیههایی که ما داریم شعر میگویند یک چیز دیگر بود.
این تعریف راحت و آرام، این منطق درست روان را بسیاری نمیفهمند. اینها کسانیاند که با خانوادهٔ نسیم و گل و زن غریبهاند، ول معطلاند. البته شعر همخون با چیزهای دیگر هم هست، در خود به جز گل و زن چیزهای دیگری دارد. از جمله رنج، تنهایی. از جمله اندیشه، از جمله خون که میجوشد، خون که میریزد، و خون که اوج میگیرد. مفهوم شعر اگر که منحصر به وصف گل باشد، تاریخ طبیعی است. شعر وقتی که منحصراً وصف زن باشد، یا گل و نسیم، یکجور علمالاشیاء است. یک عده شعر را تابوتی گرفتهاند که در آن باید یک جنازه را خواباند. حالا فرقی نمیکند که نعش یک مدح باشد، یا وصف، یا حتی ادای درد درآوردن. خوب، این شعر نیست. یکجور ورورهٔ قالبیست. این زورکیبودن، این خودنمایی سالوس حتی در انحصار آن قوالب دیرین نیست. آنقدر سیلهای فصلی از این پرتبودنها در درههای قالب نو راه افتاده است، آنقدر مهملات در رختهای تازه به بازار رفته است که کهنگی را در انحصار شعر کهنه شمردن یکجور بیلطفیست. نه شعر کهنه منحصراً کهنه است نه یاوهبودن و هذیان مختص به شعرِ نو. شعر وقتی شعر باشد نه کهنه است نه یاوه. شعر یک حرف حق جوان است. شعر یک نظم کلمه نیست، شعر یک اشتباه مطنطن نیست. شعر یک حس زنده است. آگاهی است. شعر یا شعر هست، یا نیست. وقتی که شعر بود علیرغم وزن و قافیه شعر است. وقتی نبود با زور وزن و قافیه هم شعر نیست، با انقلاب بیوزنی یا با جسارت تبعید قافیه هم نیست. وقتی که نیست، نیست. همین. نقطه، سر سطر.»
حجم
۲۹۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه
حجم
۲۹۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب رابه اعتبار نام مصاحبه کننده آن مرحوم قاسم هاشمی نژاد که ادیب نویسنده ای بی ادعا ولی با سواد بود باید خواند.خدارحمتش کند.اوهم قدرناشناخته ماند.