دانلود و خرید کتاب صوتی ویولن دیوانه
معرفی کتاب صوتی ویولن دیوانه
کتاب صوتی ویولن دیوانه نوشتهٔ سلما لاگرلوف و ترجمهٔ سروش حبیبی است. نسیم رفیعی گویندگی این رمان صوتی سوئدی را انجام داده و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی ویولن دیوانه
سلما لاگرلوف را یکی از بزرگترین و نامآورترین داستانسرایان سوئد دانستهاند که کتاب صوتی ویولن دیوانه از آثار اوست. این رمان حاوی روایت پسر جوانی است که می خواهد برای ویولنش همهچیز را رها کند، اما نمیتواند و زندگیاش دستخوش تغییر میشود. این رمان تلفیقی از یک رمان روانشناختی و یک قصهٔ فولکلور است. لاگرلوف داستانی عاشقانه و ملودرامی گوتیک از رابطهٔ «هده» و «اینگرید» را برای ما روایت میکند. هده و اینگرید، دو شخصیت جوان کتاب صوتی «ویولن دیوانه» دچار سرنوشت عجیبی میشوند. هده بهدلیل از دست دادن باقیماندهٔ ثروت خانوادگیاش تن به جنون میدهد و اینگرید از غم فقدان خانوادهای که دوستش داشته باشند، در خلسهای مرگبار فرو میرود. داستانی که سلما لاگرلوف برای ما روایت میکند تلاش این شخصیتها برای نجات دیگری از چنین وضعیتی است. هر بار که هر کدام از این شخصیتها در ورطهٔ سیاهی فرو میروند، دیگری برای نجات فرا میرسد و این رفتوآمد آونگوار بین هده و اینگرید، بین ناامیدی و امید ادامه پیدا میکند. برای سلما لاگرلوف این عشق است که میتواند انسانها را بهسمت روشنایی هدایت کند. او با استفاده از نمادگرایی اسطورهای در کتاب صوتی ویولن دیوانه ما را درگیر روایتی چندلایه از قدرت عشق و ناتوانی عقلانیت میکند.
کتاب گویای حاضر شنونده را به سفری بین ناتورالیسم و دنیای فانتزی میبرد. از طرفی تأثیر عمیق داستانهای فولکلور در وقایعی که برای هده و اینگرید اتفاق افتادهاند قابلِمشاهده است و از طرف دیگر تصویر واقعگرایانه از شرایط، ایدهها و زندگی اجتماعی سوئد در قرن نوزدهم توصیف میشود. سلما لاگرلوف را در ایران با نویسندگی انیمیشن «ماجراهای نیلز» میشناسند، اما او نویسندهای قدرتمند و نامآشنا در جهان است؛ یکی از زنان داستاننویس و مطرح جهان که توانسته است در زمینههای مختلف داستانسرایی کند.
شنیدن کتاب صوتی ویولن دیوانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر سوئد و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره سلما لاگرلوف
سلما اوتیلیا لوویسا لاگرلوف (Selma Ottilia Lovisa Lagerlöf) اولین نویسندهٔ زن برندهٔ جایزهٔ نوبل در نوامبر ۱۸۵۸ میلادی در مرباکا در سوئد به دنیا آمد. تا پیش از مرگش در ۱۶ مارس ۱۹۴۰ در همان منطقه زندگی کرد. آثار او به بیش از ۴۰ زبان مختلف ترجمه شده است. اولین رمان او «داستان گوستا برلینگ» نقطهٔ عطفی در ادبیات سوئد بود. سلما لاگرلوف در سال ۱۹۰۹ میلادی جایزهٔ نوبل ادبیات را به خود اختصاص داد و در سال ۱۹۱۴ به اولین زنی تبدیل شد که به عضویت انجمن نوبل درآمده است. در سال ۱۸۹۵ حمایت مالی خانوادهٔ سلطنتی و آکادمی سوئد سلما لاگرلوف را تشویق کرد تا تدریس را کنار بگذارد و بیشتر وقت خود را صرف نوشتن کند. او برای نوشتن رمان «معجزههای دجال» که در سیسیل جریان دارد، به ایتالیا سفر کرد. اثر دیگر سلما لاگرلوف رمان «اورشلیم»، داستان دهقانان سوئدی است که به سرزمین مقدس مهاجرت کردهاند. رمان «ویولن دیوانه» یکی دیگر از آثار اوست. کتاب «ماجراهای نیلز» کتاب دیگری از او است که به سفارش سازمان مدارس سوئد برای آموزش تاریخ و جغرافیای سوئد به کودکان دورهٔ ابتدائی نوشته شده است. این کتاب از موفقیتهای بینالمللی چشمگیری برخوردار و در ایران نیز شناخته شد. او را در ایران با نویسندگی انیمیشن «ماجراهای نیلز» میشناسند.
در سال ۱۹۱۹ سلما لاگرلوف تمام حقوق سینمایی آثارش را به سازمان سینمایی سوئد فروخت؛ بنابراین در طول سالها نسخههای سینمایی بسیاری از آثار او ساخته شده است. در دوران سینمای صامت سوئد، آثار او توسط ویکتور شوستروم (Victor Sjöström) و موریتز استیلر (Mauritz Stiller) و دیگر فیلمسازان سوئدی مورد استفاده قرار گرفت. کارهای این نویسنده بیشتر از افسانهها و داستانهای محلی منطقه ورملاند مایه میگیرد که از برکت توان کمنظیر داستانسراییِ او در کتابهایش ماندنی شدهاند.
درباره سروش حبیبی
سروش حبیبی در ۷ خرداد ۱۳۱۲ در تهران به دنیا آمد. او مترجم معاصر ایرانی است که دهها کتاب از زبانهای فرانسه، روسی، آلمانی و انگلیسی را به فارسی برگردانده است. حبیبی تحصیلات دبیرستانی خود را در تهران و در دبیرستان «فیروز بهرام» به پایان رساند. او از سال ۱۳۲۹ در مدرسۀ عالی پست و تلگراف ادامه تحصیل داد و سپس به خدمت وزارت پست، تلگراف و تلفن درآمد. در سال ۱۳۳۹ برای ادامۀ تحصیل به دانشکده فنی دارمشتات در آلمان رفت و ۳ سال به تحصیل در رشتۀ الکترونیک و همچنین یادگیری زبان آلمانی پرداخت. این مترجم ایرانی، سپس، در وزارت پست و تلگراف، رئیس دروس دانشکدۀ مخابرات شد و در تغییر برنامه و تبدیل آن به دانشگاه مخابرات سهم عمدهای داشت. از او بهعنوان مجری طرح تشکیل مرکز تحقیقات مخابرات نیز یاد میشود. فعالیت سروش حبیبی در زمینۀ ترجمه، از همکاری منظم او با مجلهٔ سخن آغاز شد. او طی بیش از ۴ دهه فعالیت خود در عرصهٔ ترجمهٔ آثار ادبی، دریچۀ تازهای به روی خوانندگان ایرانی گشود. آشنایی فارسیزبانان با نویسندگانی چون رومن گاری، آلخو کارپانتیه و الیاس کانتی از راه ترجمههای او بوده است. اثر نویسندۀ مشهور روسی، واسیلی گرُسمان، با عنوان «پیکار با سرنوشت» یکی از برجستهترین ترجمههای سروش حبیبی است.
از دیگر آثار ترجمهشدۀ این مترجم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
«گلهای معرفت» (اریک امانوئل اشمیت)، «ژرمینال» (امیل زولا)، «زمین انسانها» (آنتوان دو سنت اگزوپری)، «دایی وانیا» (آنتون چخوف)، «بیابان» (آنتون چخوف)، «میدان ایتالیا» (آنتونیو تابوکی)، «شبهای هند» (آنتونیو تابوکی)، «پرتغال و دیکتاتور آن» (آنتونیو دو فیگردو)، «ما مردم (داستان آمریکا)» (لئو هیوبرمن)، «هائیتی و دیکتاتور آن» (برنارد دیدریش و آل برت)، «تاریخ اجتماعی سیاهان آمریکا» (بنجامین براولی)، «قرن روشنفکری» (آلخو کارپانتیه)، «بیابان تاتارها» (دینو بوتزاتی)، «خداحافظ گاری کوپر» (رومن گاری)، «سگ سفید» (رومن گاری)، «نیروی پیام» (ژان لویی سروان شرایبر)، «طبل حلبی» (گونتر گراس)، «جنگ و صلح» (لئو تولستوی)، «آناکارنینا» (لئو تولستوی)،«پدر سرگی» (لئو تولستوی)،«مرگ ایوان ایلیچ» (لئو تولستوی)،«ژان دو فلورت و دختر چشمه» (مارسل پانیول)، «اربابها» (ماریانو آزوئلا)، «روزنامه مقاومت» (میکیس تئودوراکیس)، «چشمان بازمانده در گور» (میگل آنخل آستوریاس)،«هنر و اجتماع» (هربرت رید)، «هنر امروز» (هربرت رید)، «ژاپن» (هرمان کان)، «نارتسیس و گلدموند» (هرمان هسه)، «سیدارتها» (هرمان هسه)، «داستان دوست من» (هرمان هسه)، «گورزاد و دیگر قصهها» (هرمان هسه)، «سفر شرق» (هرمان هسه)،«قصهها» (هرمان هسه)، «زندگی و سرنوشت» (واسیلی گروسمان)، «ابلوموف» (ایوان گنچاروف)، «کیفر آتش (برج بابل)» (الیاس کانتی)، «ابله» (داستایوسکی)، «قمارباز» (داستایوسکی)، «شیاطین» (داستایوسکی)، «شبهای روشن» (داستایوسکی)،«همزاد» (داستایوفسکی)، «بانوی میزبان» (داستایوسکی)، «موشها و آدمها» (جان اشتاین بک)، «زنگبار یا دلیل آخر» (آلفرد آندرش)، «مروارید» (جان اشتاین بک)، «سعادت زناشویی» (لئو تولستوی)، «رستاخیز» (لئو تولستوی) و «شیطان» (لئو تولستوی).
اعتماد خوانندگان ایرانی به شیوهٔ ترجمهٔ او چنان است که هر یک از ترجمههای تازهٔ او از آثار نویسندگان مشهوری چون داستایوسکی که سالها پیش به فارسی ترجمه شده بودهاند با استقبال خوانندگان آثار ادبی روبهرو میشود. سروش حبیبی در سال ۱۳۵۶ به آمریکا رفت. او از سال ۱۳۵۸ در فرانسه ساکن است.
بخشی از کتاب صوتی ویولن دیوانه
«آلین گفت «بله، میدانی؟ من بابت تو خیلی نگرانم. شنیدهام که تو درس و کار دانشگاهت را واگذاشتهای. شنیدهام این چهار ترمی که اینجایی و به دانشگاه میروی حتا لای یک کتاب را باز نکردهای و جز ویولن زدن کاری نداری. صبحتاشب ویولن میزنی و من گمان میکنم دروغ هم نمیگویند. چون آن وقتها هم که در فالون به مدرسه میرفتی جز به همین ویولن زدن به کاری علاقه نداشتی. گرچه آن وقتها هم میبایست کار میکردی.»
هده، که از حرفهای دوستش خوشش نیامده بود، روی صندلیاش کمی جابهجا شد و راست نشست. آلین ناراحتتر از پیش، اما با تصمیمی استوارتر، ادامه داد «لابد میگویی صاحب ملکی به بزرگی مونکوتان باید آزاد باشد که هر کاری دلش خواست بکند. اگر در امتحان قبول شد چه بهتر. اما اگر نشد هم به جایی برنمیخورد. امسال نشد، سال بعد. عجله برای چه؟ چون بههرحال خیال نداری غیر از ادارهٔ ملکت کار دیگری بکنی و میخواهی تمام عمرت را در مونکوتان بگذرانی. اگر هم اینطور باشد هیچ تعجبی ندارد!»
هده جوابی نداد و ساکت ماند و آلین چشم به او دوخته، خود را در حصار بزرگمنشی او محصور میدید. با نگاهی همه احترام و تحسین چشم دوخته بود، همانگونه که زمانی به پدرش، صنعتمرد بزرگ، و نیز همسر او، مادر هده، نگاه کرده بود.»
زمان
۴ ساعت و ۵۶ دقیقه
حجم
۶۷۹٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴ ساعت و ۵۶ دقیقه
حجم
۶۷۹٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد