کتاب هنرمندی از دنیای شناور
معرفی کتاب هنرمندی از دنیای شناور
هنرمندی از دنیای شناور داستانی نوشته کازوئو ایشیگورو نویسنده موفق ژاپنی است. ایشیگورو برای این اثر در سال ۱۹۸۹ برنده جایزه وایتبرد شده است.
ایشیگورو نام این کتاب را از اصطلاح هنری جهان شناور انتخاب کرده است که یک سبک نقاشی سنتی ژاپنی و به معنای تصویر دنیای گذران است. دنیای شناور در واقع نام جنبشی در مردمنگاری ژاپنی است که در آن تصاویری از گیشاها، بازیگران معروف، صحنه های سیرک، شعبدهبازی مردم کوچه و بازار آن روزگار ژاپن به صورت باسمههای چاپی کشیده میشد.
درباره کتاب هنرمندی از دنیای شناور
هنرمندی از دنیای شناور مانند بسیاری از آثار ایشیگورو به حسرتهایی از گذشته ازدسترفته در دنیای محدود انسانی میپردازد. شخصیتهای این کتاب هم مدام گذشته را میکاوند تا بفهمند چه اتفاقها و فاجعههایی رخ داده است و چه چیزهای دیگری در انتظارشان است.
روایت داستان، سیال است و زمان در آن گم میشود. این اثر خواننده را با خود به دنیاهای شناوری می برد و ما همراه راوی جهانهای گذران را تجربه میکنیم جهانهایی که هرکدام روایاتی در خود دارند و لایه هایی از زندگی یک هنرمند به نام اوکی یوکاری در سال های دهه ۵۰ ژاپن و در جریان جنگ جهانی و پس ازآن را به تصویر میکشند.
یوکاری در زمان جنگ هنر را رها میکند و به فعالیت جنگی میپردازد. او در جریان سنت و مدرنیسیم آمریکایی که جنگ با خود به همراه آورده، دست و پا میزند. تضادی که نه تنها در جامعهاش، که در دل خانواده یوکاری سر باز کرده و در خصوصیترین مکانها هم دست از سر او برنمیدارد.
ایشیگورو در این اثر با هنرمندی تمام تضادها، نگرانیها و سرگردانیهای آن نسل از مردم ژاپن را به تصویر میکشد که در جریان جنگ جهانی و بعد از آن دچار حیرانی و سرگشتگی و گنگی هویت اجتماعی شده بودند.
ایشیگورو در گفت وگویی درباره رمان هنرمندی از دنیای شناورگفته است که شخصیت اصلی رمان را از دل یکی از شخصیتهای اولین رمانش «منظره پریده رنگ تپهها» بیرون کشیده و همان شخصیت معلم آن رمان را بسط داده تا به شخصیت یوکاری برسد چراکه فکر میکرده باید درباره هنرمندی بنویسد که به هنرش آلوده شده و همه جهان را از دریچه هنرش به تماشا نشسته و نیاز دارد که به ارزشهایش نگاهی بیندازد.
خواندن کتاب هنرمندی از دنیای شناور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به ادبیات جهان به ویزه دوستداران رمانهایی درباره انسان و هویت انسانی را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
بخشی از کتاب هنرمندی از دنیای شناور
یادم میآید موری- سان هرازگاهی یکی از نقاشیهایش را کامل میکرد و همهٔ شاگردانش را- که ده نفری میشدیم- در آنجا جمع میکرد. یادم میآید که چطور قبل از وارد شدنمان به آنجا، هرکدام از ما در آستانهٔ در میایستادیم و با دیدن تصویری که وسط اتاق برپا شده بود نفسهامان از ستایشش بند میآمد. موری- سان هم، در آن لحظه، احتمالاً یا داشت به یکی از گلهایش رسیدگی میکرد و یا از پنجره بیرون را نگاه میکرد، و ظاهراً از ورود ما بیاطلاع بود. طولی نمیکشید که همگی کف اتاق دور نقاشی مینشستیم و با پچپچ نکاتی را به همدیگر میگفتیم: «ببین چطور استاد اون رو اون گوشه گذاشته. فوقالعاده است!» ولی کسی در واقع نمیگفت که: «سنسی، عجب نقاشی باشکوهی!» چون در اینگونه مواقع رسم بود طوری رفتار کنیم که انگار استاد در آنجا حضور ندارد.
هر نقاشی جدیدی اغلب ابداعات فوقالعادهای در خودش داشت و بحث پرتبوتابی بین ما به وجود میآورد؛ مثلاً، یک بار، یادم هست هنگام وارد شدن به اتاق با نقاشیای مواجه شدیم که در آن زنی زانو زده بود و از زاویهٔ دید فوقالعاده پایینی کشیده شده بود، بهقدری پایین که احساس میکردیم داریم از کف اتاق به آن نگاه میکنیم.
یادم هست که یکی میگفت: «واضحه که زاویهٔ دید پایین شأن و منزلتی به این زن بخشیده که از زاویهٔ دیگهای این شأن و منزلت رو پیدا نمیکرد. این کار واقعاً شگفتانگیزه. چون از سایر جنبههای دیگه میشه گفت این زن ظاهراً احساس بدبختی میکنه. همین تضاده که به این نقاشی قدرت ماهرانهای بخشیده.»
دیگری گفت: «شاید هم اینطور باشه. این زن بدون شک دارای شأن خاصیه، ولی این شأن و منزلت رو نمیشه از پایین بودن زاویهٔ دید استنباط کرد. واضحه که سنسی قصد داشته چیز مهمتری رو به ما بگه. میخواد بگه که زاویهٔ دید به نظر پایین میآد چون ما به سطح خاصی از زاویهٔ دید عادت کردیم. بدون شک منظور استاد این بوده که ما رو از دست این نوع عادت های قراردادی و محدود آزاد کنه. استاد به ما میگه که «نیازی نیست که همیشه از زوایای قدیمی و همیشگی به چیزها نگاه کنیم. به همین خاطره که این نقاشی انقدر الهامبخشه.»
حجم
۲۲۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۵ صفحه
حجم
۲۲۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۵ صفحه
نظرات کاربران
هنرمندی از دنیای شناور داستان مردی نقاش در سال های بعد از جنگ جهانی دوم و تغییر اقبال عمومی مردم از سنت های وطن پرستانه به سبک غربی و بیشتر آمریکاییست. از همان ابتدای داستان متوجه میشویم که نقاش در
معمولا هر کسی توان خوندن و لذت بردن از کتابهای نویسندگان ژاپنی رو نداره. این کتابها معمولا پر از توصیفات ریز هستند مثل کتابهای روسی. منتها با این تفاوت که این توصیفات به بهتر منتقل شدن حس داستان به خواننده
خیلی خوب بود. امیدوارم کار بازمانده روز، از همین نویسنده، هم بیاد رو طاقچه.
اگر کنجکاوید که بدونید نسل بعد از جنگ ژاپن چه نظری در مورد جنگ جهانی دارند، و ابنکه چه اتفاقی برای نسل قدیم ژاپن افتاده، بهترین کتابه، کتاب داستان جذابی داره، با اینکه راوی یک شخص پیره، اما آدم رو
ریتم داستان کند بود اما حوصلهسربر نه. من اصولا خوندن همچین داستانهایی رو میپسندم. اینکه با آرامش بشینی، چاییتو بخوری و گوش بدی به حوادثی از زندگی یه پیرِ هنرمند.
کتاب خصوصا در مکالمههایش لفاظی بسیار دارد. ریتم کتاب بسیار کند است و هدفی خاص یا معما و رازی به همراه ندارد. تنها تقابل نظرات نسل جدید و قدیم ژاپن پس از جنگ دوم جهانی و تبعات این جنگ بر