دانلود و خرید کتاب مجمع الجزایر رویا توماس ترانسترومر ترجمه مرتضا ثقفیان
تصویر جلد کتاب مجمع الجزایر رویا

کتاب مجمع الجزایر رویا

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۵از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مجمع الجزایر رویا

کتاب جمع الجزایر رویا چند شعر از توماس ترانسترومر است که از زبان سوئدی مرتضی ثقفیان ترجمه کرده است. کتاب مجمع الجزایر رویا  مجموعه‌ی ۱۷ شعر است.

در این کتاب شعرهای رازها در راه، آسمان نیمه کاره، طنین‌ها ونشانه‌ها، دیدن در تاریکی، کوره راه‌ها، بالتیک، مانع حقیقت، میدان وحشی، برای زندگان و مردگان، زروق عزا و معمای بزرگ آورده شده است. اگر طرفدار شعر جهان هستید این کتاب به شما تصویر تازه‌ای از ادبیات اروپا می‌دهد.

خواندن کتاب مجمع الجزایر رویا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به شعر جهان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مجمع الجزایر رویا

تابلوِ جَوی

دريای اکتبر می‌درخشد سرد

با گُرده ـ باله‌ی سراب‌هايش.

بر جا نمانده چيزی که به ياد آوَرَد

سرگيجه‌ی سفيدِ مسابقه‌های قايق‌رانی را.

هاله‌ای کهربايی بر فراز روستا.

و صداها همه در گريزی آرام.

هيروگليف کله‌ی سگی‌ست منقوش

در فضای بالای باغچه.

جايی که ميوه‌ی زرد

می‌فريبد درخت را و فرو می‌افتد.

ازميرِ ساعتِ سه

کمی جلوتر در آن خيابانِ تقريباً خالی

دو گدا، يکی بی‌پا ـ

که قلم‌دوشِ آن یکی به این‌سو و آن‌سو می‌رفت.

آن‌ها ايستادند

ـ مانندِ جانوری که برای لحظه‌ای در جاده‌های نيمه‌شب خیره می‌ماند در نورِ ماشین‌ها ـ

و باز به راه افتادند.

و تند و چابک مانند بچه‌ها در حياطِ مدرسه

از خيابان گذشتند.

درحالی‌که تيک‌تاک می‌کرد در فضا ساعت‌های بی‌شمارِ گرمای نیم‌روز.

آبی لغزيد بر فرازِ آب، سوسوزنان.




Mohammad
۱۴۰۱/۰۹/۰۷

(۹-۷-[۲۱۵]) ترانسترومر در اکثر شعرهاش به دنیای درون سفر میکنه و سعی داره تا با ایجاد پلی بین دنیای درون و برون به آرامشی پایدار دست پیدا کنه؛ به نظرم فضای سورئال شعرهاش به شعرهای مارگارت اتوود خیلی شبیهه.

در ميانه‌ی زندگی مرگ می‌آيد و اندازه‌ی آدمی را می‌گيرد. اين ملاقات از ياد می‌رود و زندگی ادامه می‌يابد. اما آن جامه در سکوت دوخته می‌شود.
Mohammad
«نزدِ من آی، زيرا من نيز چون تو لبريز از تناقضم.»
Mohammad
«شرمسار مباش که انسانی، مغرور باش! در تو تاق‌ها باز خواهد شد، تاق از پیِ تاقْ بی‌پايان. تو هیچ‌وقت کامل نخواهی شد، و جز اين هم قراری نيست.»
Mohammad
او هرگز به پشت‌سر نگاه نکرد اما درست به‌ اين خاطر توانست آن‌چه را که تازه بود ببيند و در آن چنگ بيندازد.
Mohammad
حکم می‌راندند. مردمی که در عوضِ چهره آينده داشتند.
Mohammad
درياچه‌ پنجره‌ای‌ست رو به زمين.
knight moho
او قلم را به کناری نهاد.
knight moho

حجم

۴۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۳۹ صفحه

حجم

۴۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۳۹ صفحه

قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰
۵۰%
تومان