دانلود و خرید کتاب هربرت مارکوزه و روشن‌بینی جوانان و جنبش دانشجویی هربرت مارکوزه
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب هربرت مارکوزه و روشن‌بینی جوانان و جنبش دانشجویی اثر هربرت مارکوزه

کتاب هربرت مارکوزه و روشن‌بینی جوانان و جنبش دانشجویی

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هربرت مارکوزه و روشن‌بینی جوانان و جنبش دانشجویی

کتاب هربرت مارکوزه و روشن‌بینی جوانان و جنبش دانشجویی اثر عبدالرسول خلیلی به بررسی عقاید مارکوزه در خصوص جنبش‌های دانشجویی می‌پردازد و زمینه‌های تاثیرگذار جنبش بر دموکراسی غربی را بررسی می‌کند.  

درباره کتاب هربرت مارکوزه و روشن‌بینی جوانان و جنبش دانشجویی

هربرت مارکوزه، یکی از نظریه پردازان اصلی مکتب فرانکفورت، نسبت به جنبش‌های دانشجویی  دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ نظر مثبتی داشت. او این جنبش دانشجویی را نشانه‌ای تغییر شکل در ذهنیت و حساسیت و تخیل و عقل و خرد آدمیان می‌دانست. او معتقد بود این جنبش چشم‌انداز تازه‌ای را عرضه نمود و نفوذ روبنا به زیربنا را نشان داد. نفوذی که به‌واقع تأثیر زیادی بر تجدید حیات فکری و سیاسی مکتب فرانکفورت از خود برجای گذارد و احتمال تولد دوباره و رنسانس جدیدی را براساس نگرش مارکوزه در عصر جهانی پسامارکوزه، بیش از پیش هویدا می‌سازد.

عبدالرسول خلیلی در کتاب هربرت مارکوزه و روشن‌بینی جوانان و جنبش دانشجویی در تلاش است تا با رمزگشایی زمینه‌های رشد تأثیرگذار جنبش دانشجویی در تقویت دموکراسی در غرب، زمینه مناسبی برای پژوهشگران و نسل جوان فراهم کند. 

کتاب هربرت مارکوزه و روشن‌بینی جوانان و جنبش دانشجویی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر از مطالعه کتاب‌های جامعه‌شناسی لذت می‌برید، خواندن کتاب هربرت مارکوزه و روشن‌بینی جوانان و جنبش دانشجویی را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

درباره هربرت مارکوزه

هربرت مارکوزه  ۱۹ ژوئیه ۱۸۹۸ در برلین متولد شد. او فیلسوف، جامعه‌شناس و از اعضای اصلی مکتب فرانکفورت بود. و در بین نظریه پردازان اصلی مکتب فرانکفورت فقط مارکوزه بود که نسبت به اهمیت و مرکزیت فرهنگ توده‌ای برای زندگی روزمره در جامعه سرمایه‌داری اخیر تا حدی خوش‌بینی نشان می‌داد. مارکوزه در جنگ جهان اول در ارتش آلمان خدمت کرد و بعد از آن آثاری مانند اروس و تمدن، انسان تک‌ساختی، خرد و انقلاب و مارکسیسم شوروی را منتشر کرد. مارکوزه در ۲۹ ژوئیه ۱۹۷۹ چشم از جهان فروبست. 

بخشی از کتاب هربرت مارکوزه و روشن‌بینی جوانان و جنبش دانشجویی

در کتاب ایدئولوژی آلمانی این گوهر را پدیدهٔ غیرمجرد توصیف می‌کند. در کتاب سرمایه طبع آدمی به‌طور کلی را جایگزین جوهر می‌کند تا از طبع آدمی توصیف‌شده در ادوار تاریخ متمایز شود. به‌نظر آنان این در حقیقت یک پالایش مهم در مفهوم طبع آدمی است ولی هرگز نشانهٔ کنار گذاشتن آن نیست.

آنان با مثبت دانستن تعریف مارکس از جوهر طبع آدمی و طبع آدمی به‌طور کلی می‌گویند مارکس در نوشته‌های فلسفی، طبیعت نوع بشر را آزاد، آگاه‌وفعال توصیف می‌کند که نقطهٔ مقابل طبیعت حیوان است که نمی‌تواند بین فعالیت و وجود خود تمایزی قائل شود... و حیوان خود فعالیت خویش است. مارکس در نوشته‌های بعدی خود طبیعت نوع بشر را حذف می‌کند اما تکیه و تأکید بر آن هنوز باقی است. یعنی فعالیت را خصوصیت طبیعت انسان فلج‌نشده می‌داند. مارکس در کتاب سرمایه، انسان را حیوان اجتماعی می‌نامد و از ارسطو و که انسان را حیوان سیاسی و حیوان ابزارساز می‌نامند انتقاد می‌کند. این دسته از متفکران بر این باورند که روان‌شناسی و فلسفهٔ مارکس دربارهٔ فعالیت انسان است و با اصطلاح موجود عمل‌گرای وی در مقابل نظریه کاملا موافق هستند.

آنان به‌کار بردن طبع آدمی مارکس را مستلزم نکات تشریح‌کنندهٔ تئوری روان‌شناسی مارکس می‌دانند. مارکس بشر را موجودی می‌بیند که به‌وسیلهٔ اشتیاق یا سائق‌ها به‌حرکت درمی‌آید، گرچه خود از این نیروهای محرک آگاه نیست. به‌نظر آنان روان‌شناسی مارکس روان‌شناسی پویا است. این امر از طرفی در وابستگی آن با روان‌شناسی اسپینوزا و ادامهٔ آن به مکتب فروید بوده و از طرف دیگر در تناقض با هر نوع روان‌شناسی مکانیستیک و رفتارگرایانه است. از این میان نظر اریک فروم جالب توجه است. وی روان‌شناسی پویای مارکس را بر فضیلت وابستگی انسان به جهان، به همنوعان و طبیعت استوار می‌داند. در صورتی که روان‌شناسی فروید، برعکس، به نمونهٔ یک انسان ـ ماشین تک‌افتاده و منزوی متکی است.

این نگرش مارکسیسم باعث شد تا بعضی از مارکسیست‌ها تحت‌تأثیر ایدهٔ هگلی دیالکتیک، توجه‌شان را به فرهنگ متمرکز کنند. بدین‌ترتیب این افراد به مخالفت با ابعاد اقتصادی سرمایه‌داری برخاستند. این موضع با کشف دست‌نوشته‌های اقتصادی و فلسفی ۱۸۸۴ مارکس جوان و همچنین دیدگاه گئورک لوکاچ فیلسوف مجاری که با جایگزین ساختن آگاهی طبقاتی به‌جای روح به‌عنوان ابزاری برای خرد دیالکتیکی، روش دیالکتیکی هگل را خط‌مشی خود قرار داد، رونق زیادی گرفت. بنابراین در رأی لوکاچ، حقانیت ماتریالیسم تاریخی و خیر کمونیسم، از طریق آگاهی طبقاتی پرولتاریای انقلابی به‌صورت دیالکتیکی بنا شده است.

گرته‌برداری لوکاچ از دیالکتیک، توسط فیلسوفان مکتب فرانکفورت به‌کار گرفته شد و رشد یافت. آنان به پیروی از لوکاچ و با الهام از کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی او به ایجاد یک جابه‌جایی و بازسازی فکری و تغییر محل تأکید از نوشته‌های دوران پختگی کارل مارکس به آثار جوانی او و به‌طور کلی ایجاد نهضتی به‌منظور بررسی مجدد مفاهیم مارکسیستی، کمک کردند. آثار دورهٔ جوانی مارکس شدیدآ تحت‌تأثیر هگل قرار داشت. در این آثار از تأکید جزمی و تک‌بعدی بر عوامل اقتصادی و مادی اجتناب می‌شد. به این‌ترتیب، دامنهٔ بررسی و تحلیل در افکار مارکس از زیربنا به روبنا کشانده شد.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۷۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۱ صفحه

حجم

۲۷۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۱ صفحه

قیمت:
۶۳,۰۰۰
تومان