دانلود و خرید کتاب تنگناها ژاک دریدا ترجمه رؤیا منجم
تصویر جلد کتاب تنگناها

کتاب تنگناها

نویسنده:ژاک دریدا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۶از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تنگناها

ژاک دریدا فیلسوف الجزایری‌تبار فرانسوی در کتاب «تنگناها» درباره تنگناهای زندگی بشر سخن می‌گوید، تنگناهایی مانند لحظه‌های ایمان و شک، تناقض‌های درونی و به ویژه مرگ.

«همه مانند هم نمی‌میرند، البته اگر بتوان چنین چیزی گفت. در سراسر زمان، آنها هیچ‌وقت به یک شکل نمرده‌اند. در اینجا تنها تکنیه‌ها را نداریم، بلکه مشترکات هم وجود دارد. آیا به خاطر دارید که فرهنگ‌های مرگ وجود دارد؟ و مرگ در گذر از مرزها، از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر، تغییر سیما، معنا، زبان یا حتی کالبد می‌دهد؟فیلیپ ارییه در مقالاتی دربارهٔ تاریخ مرگ در باختر زمین در سده‌های میانی می‌نویسد: «مرگ تغییر کرده است.» عقل سلیم این‌را می‌گوید. بی‌تردید باید فراتر رفت و گفت: خود فرهنگ، فرهنگ در کل، از لحاظ جوهری، پیش از هر چیز، حتی مقدم بر همه چیز فرهنگِ مرگ است. پس در نتیجه، تاریخِ مرگ است. بدون مناسک نیاکان، آیین‌سازی از عزاداری و قربانی، مکان‌های نهادی و شیوه‌های به خاک‌سپاری، فرهنگی وجود ندارد، حتی اگر برای خاکسترهای سوزانده شده باشد. بدون پزشکی هم فرهنگی وجود ندارد، و پزشکی‌ای بدون این افق، این افق بسیار تکنینه که از زمان یونانیان «افق» نامیده می‌شود، و مرگ را، اگر بتوان گفت، بیماری تضمین می‌کند. خود مفهومِ فرهنگ می‌تواند با فرهنگ مرگ هم‌معنا بنماید، گویی فرهنگ مرگ در نهایت درازگویی یا همان‌گویی است. اما تنها این زیاده‌گویی می‌تواند تفاوت فرهنگی و شبکهٔ مرزها را خوانا کند.»

s sam
۱۳۹۹/۰۱/۰۱

یعنی خود مترجم رو هم بیاری بگی دوباره از روش بخون، فک نمی کنم بتونه. متن: کاملا نا مفهوم

پویا پانا
۱۴۰۰/۰۴/۰۲

کتاب اصلاً ترجمه نشده که... خیلی آماتور ترجمه کرده.‌.. در واقع مفهوم مشخص نیست... و قابل خواندن نیست...

Hesam
۱۴۰۱/۰۹/۲۰

واقعاً ترجمه ضعیف و غیر‌قابل‌فهمیه. اصلاً پیشنهاد نمیشه.

فرهنگ‌هایی برای مرگ وجود دارد. در گذر از مرز، فرد مرگ را تغیر می‌دهد. مرگ را تغیر می‌دهد، زیرا دیگر نمی‌توان آنجا از همان مرگ سخن گفت، یا نمی‌توان به همان زبان سخن گفت. رابطه با مرگ در این سوی کوه‌های پییرنه مانند آن سوی آن نیست؛
پویا پانا
همه مانند هم نمی‌میرند، البته اگر بتوان چنین چیزی گفت. در سراسر زمان، آنها هیچ‌وقت به یک شکل نمرده‌اند. در اینجا تنها تکنیه‌ها را نداریم، بلکه مشترکات هم وجود دارد. آیا به خاطر دارید که فرهنگ‌های مرگ وجود دارد؟ و مرگ در گذر از مرزها، از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر، تغییر سیما، معنا، زبان یا حتی کالبد می‌دهد؟ فیلیپ ارییه در مقالاتی دربارهٔ تاریخ مرگ در باختر زمین در سده‌های میانی می‌نویسد: «مرگ تغییر کرده است.» عقل سلیم این‌را می‌گوید. بی‌تردید باید فراتر رفت و گفت: خود فرهنگ، فرهنگ در کل، از لحاظ جوهری، پیش از هر چیز، حتی مقدم بر همه چیز فرهنگِ مرگ است. پس در نتیجه، تاریخِ مرگ است. بدون مناسک نیاکان، آیین‌سازی از عزاداری و قربانی، مکان‌های نهادی و شیوه‌های به خاک‌سپاری، فرهنگی وجود ندارد، حتی اگر برای خاکسترهای سوزانده شده باشد. بدون پزشکی هم فرهنگی وجود ندارد، و پزشکی‌ای بدون این افق، این افق بسیار تکنینه که از زمان یونانیان «افق» نامیده می‌شود، و مرگ را، اگر بتوان گفت، بیماری تضمین می‌کند. خود مفهومِ فرهنگ می‌تواند با فرهنگ مرگ هم‌معنا بنماید، گویی فرهنگ مرگ در نهایت درازگویی یا همان‌گویی است.
esrafil aslani
«طوری زندگی می‌کنید که انگار برای همیشه زندگی خواهید کرد، اندیشهٔ ناپایداری هرگز از سرتان نمی‌گذرد، توجه‌ای به زمانی نمی‌کنید که دیگر سپری شده؛ آن را چنان از دست می‌دهید که انگار خودتان به اختیار آن‌را به دور افکنده‌اید، درعین حال همان روزی را که به کسی یا کاروفعالیتی هدیه می‌دهید، می‌تواند آخرین روز زندگی‌تان باشد. تمام ترس‌هایتان، ترس‌های میرایان است، تمام آرزوهایتان، اما آرزوهای نامیرایان (...) این فراموشی ابلهانهٔ میرایی است که تصمیم‌گیری‌های خردمندانه را به سال‌های پنجاه یا شصت بیندازد و بخواهد زندگی خود را از سن‌وسالی آغاز کند که شمار اندکی به آن رسیده‌اند.!»
پویا پانا
چه وقت در «تنگنا» نیستیم؟ اگر مرگ تنگناست، زندگی هم همان نیست؟
پویا پانا

حجم

۱۴۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

حجم

۱۴۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان