دانلود و خرید کتاب اسب من معین دهاز
تصویر جلد کتاب اسب من

کتاب اسب من

نویسنده:معین دهاز
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۴۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اسب من

کتاب اسب من، مجموعه اشعار نو سروده‌ی معین دهاز است. اشعار کتاب اسب من، حول محور مرگ، نیستی، عدم و از بین رفتن می‌چرخند.

درباره‌ی کتاب اسب من

اسب من، نام مجموعه اشعار نو، سروده‌ی معین دهاز است. اشعاری عجیب و متفاوت که یک ویژگی مشترک دارند و آن پرداختن به مرگ است. در حقیقت در کلمه کلمه‌ی کتاب اسب من، مرگ را می‌توان دید. گویی که معین دهاز می‌خواسته با شعرهایش از امیدهای از دست رفته بنویسد. از جهانی که نزدیک به انتها است و از زندگی که برباد رفته می‌پنداردش. معین دهاز برای اسب من، مقدمه‌ای کوتاه و خواندنی نوشته است. مقدمه‌ای که در نگاه اول شاید عجیب به نظر برسد اما انگار چکیده‌ی کل کتاب را در خود دارد. 

کتاب اسب من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر از خواندن شعرهای شاعران ایرانی لذت می‌برید و به شعر معاصر علاقه دارید، بدون شک خواندن کتاب اسب من لذتی عمیق به شما هدیه می‌کند.

بخشی از کتاب اسب من

تنها نقطهٔ روشنْ سنگم می‌زند

سطل می‌اندازد،

چیزی از من بیرون می‌کشد

دوست دارم همین حالا گریه کنم

برای همه‌چیز

برای همین حالا

اما

رنجْ رمقی برای ابراز ندارد

سرانجام ناشناسی را می‌بینم. دختری کوچک به سویم می‌آید. گفتم «... با من بازی می‌کنی؟» گفت «سردمه... خیلی... بابا.»

پس حق داشت برف

که بی‌امان ببارد و

آینده را بپوشاند

می‌ترسم از اندوهش

می‌ترسم پیراهنم را بگیرد

و مرا به جهانِ روبه‌رویم وصل کند

هنوز بلد نیستم بنویسم: دخترم، نترس...

حالا که قصه‌ها شروع نشده‌اند

کجاست کلمه‌ای

تا برایت نامی انتخاب کنم؟

حالا که صداها نوشته نشده‌اند

چگونه حرف بزنیم؟

حالا که آخرین دریچه هم پُر شد

تاریک است

سرد است

آذر
۱۳۹۹/۰۹/۰۵

منصفانه نیست .. که در برابر هر آنچه دوست داریم، آسیب پذیرتریم... خوندن این کتاب رو برای همه تجویز می کنم ..

𝙛𝙯𝙞𝙖𝙖𝙙𝙙𝙞𝙣𝙞
۱۴۰۱/۰۵/۰۵

عمیق و زیبا همین :) درد یعنی زنده ایم رنج یعنی خواهیم مُرد خواهیم مُرد یعنی زنده ایم.

مریم سمیعی
۱۳۹۹/۰۷/۱۲

نگاه شاعر ستودنی بود:)

JİLA
۱۳۹۹/۰۹/۰۴

برای این قصه هرپایانی زیباست..

Raya
۱۴۰۱/۰۹/۲۲

-درخت رشد می‌کند تا فاصله‌اش با زمین سال‌ها باشد با ریشه‌ها چه خواهد کرد؟ در غمی بزرگ ریشه پراکنده‌ایم و از اندوه آب میخوریم. بسیار دوستش داشتم. عمیق و زیبا بود.

Faeze
۱۴۰۲/۰۶/۱۱

"کاش پسری از چوب بودم تا سوختنم آخری داشت" واقعا خیلی کتاب زیبایی بود...

شیلا در جستجوی خوشبختی
۱۴۰۱/۱۲/۲۹

خوشم اومد از شعرات معین دهاز، تموم‌شعرا حالمو توصیف می‌کرد. 105_

یلدا روشن
۱۴۰۲/۰۵/۲۵

۴۹_«آقا ساعت چند است؟» «سه.» «شب یا روز؟» «... آفتاب حال‌تان را بد کرده.» «روز بودن ربطی به آفتاب ندارد.» «شاعرید؟» «پیاده می‌شوم.» «این‌جای صحرا؟» «جای غلط، با آدمِ غلط سوار شدم هر کجا پیاده شوم درست است.» معین دهاز تو چنین خوب چرایی؟🌠💙

khazar
۱۴۰۲/۰۱/۳۰

(چهار) انقدر دوسش داشتم‌ که کاش می‌تونستم همه‌‌شو هایلایت کنم. به‌شدت جذاب و شیرین و دوست‌داشتنی.

کاربر 3999412
۱۴۰۳/۰۷/۰۶

گفتم آزادی اما آن ها گرسنه بودند...

«جای غلط، با آدمِ غلط سوار شدم. هر کجا پیاده شوم درست است.»
آفتاب
می‌خندم همین‌طور می‌خندم اما دلم شاد نمی‌شود چون شب که این‌همه ستاره روشنش نمی‌کند
sama
لبخند بزن ‫و امیدوار بمان ‫به روزی که نخواهد آمد
کاربر mhmd.merikhi
چگونه بمانم؟ وقتی هر که مرا در آغوش گرفت، کارد به پهلویم زد
(لایق تنهایی)
از دفن ما سال‌هاست که می‌گذرد، فقط کاش کسی می‌دانست چرا نمی‌میریم؟
AmirHossein
تنها نگرانِ این بودم که به جست‌وجوی تو در دورترین کوچهٔ دنیا به خانه‌ات برسم و تو به جست‌وجویم رفته باشی چه غم‌بار وقتی نمی‌دانی گم کرده‌ای یا گم شده‌ای
AmirHossein
دلم گرفته و روی شانه‌های خودم گریه می‌کنم
Raya
هرگز نترس قایقِ من! موجی که غرق نکند بالاترمان می‌برد
AmirHossein
لبخند بزن و امیدوار بمان به روزی که نخواهد آمد
AmirHossein
خیره‌ام به قاصدک این گیاه غریب که پس از مرگ به راه می‌افتد
مرضیه
چیزی بگو حرفی بزن از فردا اما نه آن‌قدر تلخ که دلم بلرزد و نه آن‌چنان زیبا که باورم نشود
khazar
وداع کوچک نیست که دست تکان بدهیم در هوا پراکنده‌اش کنیم
AmirHossein
احساس می‌کنم همه‌چیز می‌خواهد بمیرد کوه روی صورت خودش گدازه می‌پاشد قطار روی ریل دراز کشیده درخت رشد می‌کند تا فاصله‌اش با زمین سال‌ها باشد با ریشه‌ها چه خواهد کرد؟
آفتاب
تنها نگرانِ این بودم که به جست‌وجوی تو در دورترین کوچهٔ دنیا به خانه‌ات برسم و تو به جست‌وجویم رفته باشی چه غم‌بار وقتی نمی‌دانی گم کرده‌ای یا گم شده‌ای
sama
لبخند بزن و امیدوار بمان به روزی که نخواهد آمد
عسل
از دفن ما سال‌هاست که می‌گذرد، فقط کاش کسی می‌دانست چرا نمی‌میریم؟
مهتاب اقدم
از دفن ما سال‌هاست که می‌گذرد، فقط کاش کسی می‌دانست چرا نمی‌میریم؟
*𝐻𝑒𝒾𝓇𝒶𝓃
می‌خندم همین‌طور می‌خندم اما دلم شاد نمی‌شود چون شب که این‌همه ستاره روشنش نمی‌کند
بهراد
شعری که دوست دارم، چرا مرا می‌گریاند؟ نه، منصفانه نیست که در برابر هر آن‌چه دوست داریم، آسیب‌پذیرتریم
مریم صادقی
وقتی مُردنم هیچ‌کس را تنها نمی‌کند، زندگی غم‌انگیزتر است
Faeze

حجم

۷۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

حجم

۷۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۷ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۵۰%
تومان