سید علی صالحی | زندگی نامه، دانلود و خرید کتاب‌های الکترونیکی و صوتی

سیدعلی صالحی

زندگینامه و معرفی کتاب‌های سیدعلی صالحی

سید علی صالحی (Seyed Ali Salehi) شاعر و نویسنده‌ی مطرح ایرانی و پایه‌گذار جریان شعر گفتار در دهه‌ی هفتاد است. او از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های شعر و ادب فارسی است. آثار او سال‌هاست موردتوجه شعردوستان و اهالی ادبیات است.

بیوگرافی سید علی صالحی

سیدعلی صالحی در یک فروردین سال ۱۳۴۴ در روستای مرغاب از توابع ایذه در خوزستان متولد شد. او فرزند سوم زن‌وشوهری روستایی، ولی اهل شعر بود. پدرش کشاورزی شاهنامه‌خوان و مادرش زنی ساده و روستایی بود، اما در او نیز شعر رسوخ پیدا کرده بود. صالحی می‌گوید: «من پسر سوم مادری بودم که چپ و راست از حفظ، شعر مثال می‌آورد در مکالمات روزمره‌ی خود.»

سید علی صالحی سال‌های زیادی در مرغاب نماند. شیوع بیماری حصبه خانواده را ناگزیر کرد به مسجدسلیمان کوچ کنند. او تا گرفتن مدرک دیپلم در این شهر ماند. خاطراتی که از این شهر دارد را بسیار تیره‌وتار بیان می‌کند. او از مردمی می‌گوید که در فقر و تنگدستی گرفتار بودند، غیر از افراد مشغول در شرکت نفت که جایگاه اجتماعی بالایی داشتند و محل زندگی‌شان از مردم عادی جدا بود، باقی در شهری تاریک و فراموش‌شده روزگار می‌گذراندند. صالحی درباره‌ی مسجدسلیمان می‌گوید: «تبعیدگاهی تاریک در محاصره‌ی شعله‌های روشن گاز.» جایی که از نظر او نه شهر بود، نه روستا. شبیه به پادگانی که مردم فقیر را در خود جای‌ داده بود. او می‌گوید: «مسجدسلیمان برای من شبیه زنی ستمدیده بود که انگار هر لحظه در حال خودسوزی است.» شهری که صالحی در دهه‌ی پنجاه در آن زندگی کرد گرفتار مصیبت‌های متعددی بود. از تبعیض‌های فراوان و نگاه‌های بالابه‌پایین جماعتی پول‌دار، تا ظلم بیگانگان که چشم طمع به منابع این شهر داشتند. همه‌ی این‌ها باز همان داستان تکراری را تداعی می‌کند؛ شهری غنی از منابع طبیعی با مردمی فقیر. شهری که می‌توانست مردمانی در رفاه و آسایش داشته باشد، پر از امکانات باشد، جوانانش آواره و بیکار نباشند و روزگار به بطالت نگذرانند، زنانش دل‌شاد باشند و مردان هم غم به‌دست‌آوردن نان نداشته باشند.

سید علی صالحی در دوره‌ی نوجوانی برای تأمین مخارج تحصیل خود دست‌فروشی می‌کرد. او یک خرازی‌فروشی سیار داشت و محله به محله، کوچه به کوچه و خانه‌به‌خانه پی فروش می‌رفت. صالحی درباره‌ی آن روزها می‌گوید: «در این ایام هم همه چیز من شعر بود. انگار مرا در شعر و شعر را در من سرشته‌اند.»

در آن شهر تاریک، اما روشنایی هم وجود داشت. او این پرتو را در مدرسه یافت. معلمانی داشت که استعداد و توانایی وی را دیدند و از او حمایت کردند. معلم دوره‌ی دبستان وی هزینه‌ی تهیه‌ی روزنامه‌دیواری او را داد. او اولین شعر کلاسیک خود را که به گفته‌ی خودش خام و کودکانه بود، در این روزنامه‌دیواری چاپ کرد. یک‌بار به‌جای انشا در دفتر خود شعری نوشت. معلم به‌قدری لذت برد که به او گفت نمی‌خواهد هیچ مشقی برای عید بنویسی. انگار شعر همیشه راه نجات او بود و پناهگاهی امن برای آرامش. اولین‌بار در دوره‌ی دبستان بود که نام خود را زیر شعرش نوشت: «سید علی‌پناه صالحی». در ذهن کودکانه‌ی خود حتماً شوق غریبی داشت از اینکه شعری گفته و نام خود را زیر آن نوشته است.

خودش می‌گوید از بچگی حافظه‌ی خوبی نداشت. اصلاً شعری را نمی‌توانست به‌خاطر بسپرد. آن‌قدر شعرها را فراموش کرد که تصمیم گرفت خودش شعر بگوید. او از زمانی که به‌خاطر دارد عاشق شعر بود.

روزگار گذشت تا سال ۵۱ رسید. در این سال سید علی صالحی به‌عنوان جوان‌ترین شاعر در اولین شب‌شعر مسجدسلیمان برگزیده شد. جایی که به گفته‌ی خودش پر بود از افراد مسن و پا به سن گذاشته. جوانکی شعر خواند و برگزیده شد. این رویداد باعث شد اعتمادبه‌نفس بیشتری پیدا کند و در راه خود مصمم‌تر شود.

حالا دیگر در آن شهر کوچک خیلی‌ها او را می‌شناختند. خودش می‌گوید: «دوست و آشنا و همسایه، حال دیگر من را به‌عنوان شاعر می‌شناختند.» مادرش روزی از او پرسید: «راست می‌گویند علی تو شاعر شده‌ای؟ یک‌وقتی جن‌ها گولت نزنند. خواندن کتاب آدم را دیوانه می‌کند.» در آن روزها او کتاب‌های شعر را در خانه پنهانی می‌خواند.

صالحی در اردیبهشت ۵۷ تهران را برای زندگی انتخاب کرد. او در ابتدای ورود به تهران مصائب سختی را پشت سر گذاشت. مدتی هیچ جایی برای زندگی نداشت. او حتی می‌گوید چند شب اول ورود به تهران، کارتن‌خواب بود. این رنج را تحمل کرد تا بتواند موقعیت و شغل مناسبی پیدا کند. پس از مدتی توانست چهار کتاب برای کودکان بنویسد که با حمایت علی‌اشرف درویشیان توسط ناشران معتبری چون ققنوس، نگاه و دنیا منتشر شدند.

صالحی در سال ۵۸ در رشته‌ی ادبیات دانشکده‌ی هنرهای دراماتیک قبول شد. از آن‌ پس راه، بیشتر برای دیده‌شدن باز شد. خودش می‌گوید کمتر نشریه‌ای بود که آثارش را چاپ نکند و شاملوی بزرگ هم اولین شعر او را در کتاب جمعه منتشر کرد. آن‌قدر شعر می‌گفت که گاهی برخی اشعارش را با نام مستعار «خسرو روزبهان» و «روزبه خسروان» چاپ می‌کرد. پس از چند سال عضو کانون نویسندگان شد و در مطبوعات آزاد نیز مشغول به کار شد. او از سال ۶۹ تا ۷۹ دبیر سرویس ادبی و صفحه‌ی شعر مجله‌ی دنیای سخن بود. وی در سال ۷۹ کارگاه شعر «دنیای سخن» را راه‌اندازی کرد. کارگاهی که مشتاقان بسیاری داشت.

ترجمه به زبان‌های دیگر

برخی شعرهای صالحی، به‌صورت پراکنده، به زبان‌های مختلفی از جمله فرانسه، عربی، آلمانی انگلیسی، روسی و کردی نیز ترجمه شده‌اند و دو دفتر شعر هم از او در کردستان عراق به چاپ رسیده است. زبان ساده و روان صالحی حتی خارج از مرزها هم طرف‌داران خودش را دارد.

شعر ناب

سید علی صالحی را از پایه‌گذاران جریان شعر ناب یا موج ناب می‌دانند. این جریان در حدود سال ۱۳۵۴ یا ۵۵ پایه‌گذاری شد. نام «شعر ناب» را منوچهر آتشی انتخاب کرد. در آن زمان چند شاعر از جمله سید علی صالحی به این سبک روی آوردند و شعر ناب سرودند. اشعار این شاعران در مجله‌ی تماشا منتشر می‌شد. کسی که بیشترین تبلیغ را برای این شعر انجام داد منوچهر آتشی بود. این جریان در روزگاری به راه افتاد که شعری از شاعران اثرگذار و مطرح زیاد چاپ نشده بود و گویا شعر و شاعری کمی در رکود فرو رفته بود. ظهور شعر ناب ناگهان غوغایی به پا کرد و جوانان را جذب خود کرد. متأسفانه عمر این سبک شعر، کوتاه بود و پس از چند سال به‌کل از بین رفت. صالحی معتقد است مسجدسلیمان تنها شهرستانی بود که بعد از یوش، صاحب جریان و بانی اتفاق در کلمه شده بود. بقیه‌ی موج‌ها متعلق به پایتخت بودند.

جنبش «شعر گفتار»

از اواسط دهه ۶۰ بود که صالحی تصمیم گرفت جنبشی را با نام «شعر گفتار» پایه‌ریزی کند. هدف او از این کار دوری از زبان سخت و سنگین شعر و سبک آکادمیک آن بود. او تمام تلاش خود را به کاربست تا شعر را در طبیعی‌ترین احوال خود بگوید. حالتی که برای مردم عادی قابل‌درک باشد. او برای بیان احساسات خود از ضرب‌المثل‌ها و تکیه‌کلام‌ها استفاده کرد. خود را به زندگی مردم عادی نزدیک کرد و در کلماتش جریان زندگی را به ساده‌ترین حالت ممکن به تصویر کشید. جنبش شعر گفتار او باعث شد شاعران تازه‌کار بسیاری این جسارت را پیدا کنند تا بسط‌های ذهنی خود را بشکنند و متوجه شوند می‌توان شعرهایی عمیق گفت، اما ساده، روان و به‌دور از تکلف.

معرفی آثار سیدعلی صالحی

از این شاعر مطرح آثار متعددی منتشر شده است. از جمله معروف‌ترین آثار او می‌توان به کتاب «خط هفتم کیمیا نویس» (هنگام عبور از کوچه‌ی مشرف به مزار فروغ) اشاره کرد. این مجموعه اشعار که مانند دیگر سروده‌های صالحی پر از سادگی و درعین‌حال معنای عمیق هستند را نشر چشمه، در سال ۱۳۹۹ منتشر کرده است. این کتاب شامل دوازده شعر، یا دوازده اقلیم است.

«گزارش به نازادگان»

سروده‌ای بلند است که صالحی برای اولین‌بار در سال ۶۷ سرود و در سال ۹۶ نشر «هونار» آن را به چاپ رساند. این منظومه ازآن‌جهت حائز اهمیت است که نخستین تجربه‌ی صالحی در زمینه‌ی شعر گفتار است. برخی این سروده را نقطه‌ی عطفی در کارنامه‌ی حرفه‌ای او می‌دانند. این کتاب که یک عاشقانه‌ی غمناک است در واقع سروده‌ای است که صالحی شعر گفتار خود را برای اولین‌بار، در آن به آزمون گذاشت. او سادگی را وارد دنیای شعر کرد و توانست مخاطبان زیادی را جذب خود کند.

«لولی وش واژه‌ها» عنوان دیگری از مجموعه اشعار صالحی است که توسط نشر چشمه، در سال ۱۴۰۲ به چاپ رسیده است. می‌توانید رد پای شعر گفتار را در این مجموعه نیز ببینید. او در قسمتی از مقدمه‌ی کتاب خود نوشته است: «لولی وش هم خواب نور است و ارزان به قیمت زندگی. کیمیایی که جهان داستان را به‌احتمال استعاره طلب می‌کند... لولی وش واژه‌ها همین است. فرا، فرا و فرادست رخ نمون. یعنی ش ع ر...!»

«سمفونی سپیده‌دم» نیز کتاب دیگر از اوست که انتشارات نگاه آن را در سال ۱۳۹۶ به چاپ رسانده است. این کتاب ازآن‌جهت نگاه منتقدان را به خود جذب کرده است که زبانی بسیار ساده و روان دارد و برای مردمان همین عصر و روزگار سروده شده است.

نگاه منتقدان به آثار سید علی صالحی

برخی از منتقدان سبک نامه‌نویسی او را بسیار موردتوجه قرار داده‌اند. از دیدگاه آنان این سبک، ظرافت‌ها و جذابیت‌های فراوانی دارد. مانند پنجمین دفتر شعر او که نامه‌هایی در قالب شعر است و به چاپ رسیده است. سبک نامه‌نویسی گویی زبانی روان‌تر و راحت‌تر دارد. انگار در حال خوانش نامه‌ای به زبان شعر هستید. نامه‌ای پر از احساسات و عواطف. به‌ظاهر ساده اما با مفاهیمی بسیار عمیق. از نظر منتقدان شاید شعر او ساده به نظر آید، حتی گاهی در برخی سطرها به ضد شعر برسیم، اما ظرافت‌های معنایی بسیاری در آن نهفته است. در واقع شاعر با هنرمندی تمام از ضد شعر به شعر می‌رسد. از میان سطرهای به‌ظاهر ساده و روان، به عمیق‌ترین معناها می‌رسد.

از نظر برخی منتقدان انگار صالحی به‌جای تک‌تک مردم زمان خویش زیست می‌کند و بعد آنها را به تصویر می‌کشد. گاهی در قالب کارگری روزمزد زندگی می‌کند. با مصائب و مشکلات او دست‌وپنجه نرم می‌کند. نگران تأمین مخارج زندگی می‌شود. گویی خود کارگری است که حتی خبر از درآمد فردایش ندارد و شب با نگرانی سر بر بالین می‌گذارد. گاهی هم در قالب یک کارخانه‌دار زندگی می‌کند و او را به تصویر می‌کشد. در واقع صالحی تمام شخصیت‌های شعر خود را زندگی می‌کند و در اشعارش غرق می‌شود.

فرخی که خود نیز از شاعران این روزگار است درباره‌ی آثار او گفته است: «اگر ما امروز دیگر از آن زبان فاخری که شاملو داشت فاصله گرفته‌ایم، یک دلیلش حتماً سید علی صالحی است. او بود که نخست با هموارنویسی و سپس، با شعر گفتار، این جسارت را به ما جوان‌ترها داد که به زبان فروغ فرخزاد و به پاره‌ای از شعرهای همان شاملو حتی برگردیم و از زبان روزمره و زبان مردم تغذیه کنیم.»

سیدعلی صالحی چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟

سید علی صالحی در سال ۱۳۵۶ به‌عنوان برنده‌ی جایزه‌ی فروغ فرخزاد در شعر اعلام شد. او در آن دوران هنوز به تهران کوچ نکرده بود و به‌عنوان یک شاعر اهل مسجدسلیمان این جایزه را دریافت کرد. به گفته‌ی خودش وقتی برای دریافت جایزه به تهران رسید کارش به سرم و دارو کشید. بین راه مسموم شده بود، ولی قدرت جوانی باعث شد بتواند از پس مشکل برآید. در آن روزگار هنوز ۲۲ را کامل پر نکرده بود و سرشار از شوروشوق جوانی بود. از حال و هوای جلسه می‌گوید که بسیار شلوغ بود و برخی حتی روی زمین هم نشسته بودند. بردن جایزه‌ی فروغ در آن زمان برایش مزیت‌های فراوانی داشت. می‌توانست در صداوسیما مشغول به کار شود. بدون کنکور در دانشگاه هنرهای زیبا پذیرفته شود. در روزنامه‌های زنجیره‌ای آن زمان مشغول به کار شود و همچنین این امتیاز را داشت که به‌صورت قسطی در کوی نویسندگان هم خانه بخرد. اما صالحی هیچ‌کدام از این امتیازها را نپذیرفت. تنها لوح جایزه‌ی فروغ را به احترام فروغ گرفت و با اتوبوس تی بی تی به مسجدسلیمان برگشت.

در مراسم دومین جایزه‌ی شعر نیما که در مهرماه ۱۳۸۹ برگزار شد مجموعه‌شعر سید علی صالحی با عنوان «انیس آخر همین هفته می‌آید» از جانب داوران به‌عنوان کتاب برتر انتخاب شد.

همچنین در بیست و یکمین جشنواره ادبی گلاویژ، جایزه‌ی طلایی اقلیم کردستان به سید علی صالحی اعطا شد.

در بهمن سال ۱۴۰۲ آیین نکوداشت از استاد سید علی صالحی به همراه رونمایی از کتاب «لولی وش واژه‌ها» در سالن فردوسی خانه‌ی اندیشمندان علوم‌انسانی برگزار شد.

نظر افراد مشهور درباره‌ی سید علی صالحی

برزو گوران، نویسنده‌ی چندین کتاب، درباره‌ی او می‌گوید: «یادم نمی‌آید کجا؟ اما جایی گفته‌ام سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد، و فروغ زن را در شعر فارسی، و سید علی صالحی زن را آرام‌آرام دوباره به آسمان برد، در شعر فارسی.»

هادی حسینی‌نژاد، نویسنده: «آن‌هایی که بر فرایند سرایش و تولید اثر تازه از سوی صالحی نظر دارند، نیک می‌دانند که آزموده گام برداشتن، از ویژگی‌های مهم کار اوست. صالحی هیچ جریان و مسیری را نپیموده، مگر آنکه در بدو حرکت، آن را آزموده و بازخورد مخاطبان حرفه‌ای شعر را درباره‌ی تجربیات خود به کار گرفته باشد.»