دانلود و خرید کتاب لطفا این کتاب را بکارید؛ مجموعه شعر ریچارد براتیگان ترجمه مهدی نوید
تصویر جلد کتاب لطفا این کتاب را بکارید؛ مجموعه شعر

کتاب لطفا این کتاب را بکارید؛ مجموعه شعر

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۹از ۱۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب لطفا این کتاب را بکارید؛ مجموعه شعر

کتاب لطفا این کتاب را بکارید مجموعه‌ی اشعار ریچارد براتیگان است که اولین بار در سال ۱۹۶۸ همراه با هشت پاکت بذر مختلف گل و سبزی همراه هر شعر منتشر شد.

خواندن اشعار کتاب لطفا این کتاب را بکارید، با ترجمه‌ی مهدی نوید و لیلا صمدی، به تجربه‌ای متفاوت بدل می‌شود.

درباره‌ی کتاب لطفا این کتاب را بکارید

کتاب لطفا این کتاب را بکارید شامل اشعار ریچارد براتیگان است که اولین بار در سال ۱۹۶۸ و بعد از موفقیت رمان صید قزل‌آلا در آمریکا، منتشر شد. او در این کتاب، اشعاری نوشته بود و به همراه هشت پاکت بذر که بذر گل و سبزی بود در یک پوشه قرار داده بود. ریچارد براتیگان کتاب لطفا این کتاب را بکارید را با سرمایه‌ی شخصی خودش و در تیراژ شش‌هزار نسخه منتشر کرده بود. 

کتاب لطفا این کتاب را بکارید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

کتاب لطفا این کتاب را بکارید برای دوست‌داران شعر معاصر جهانی کتابی خواندنی است. اگر به آثار ریچارد براتیگان علاقه‌مند هستید از اشعار کتاب لطفا این کتاب را بکارید، هم لذت می‌برید.

درباره‌ی ریچارد براتیگان

ریچارد گری براتیگان ۳۰ ژانویه ۱۹۳۵ در شمال واشینگتون به دنیا آمد. او نویسنده و شاعر معاصر آمریکایی است. از ریچارد براتیگان ۹ رمان، یک مجموعه داستان و چندین دفتر شعر منتشر شده‌است. رمان صید قزل‌آلا در آمریکا اولین رمان و شناخته‌شده‌ترین اثر اوست که شهرت را برای او به ارمغان آورد. قبل از آن او چند دفتر شعر منتشر کرده بود که خودش آن‌ها را در خیابان می‌فروخت. از آثار ریچارد براتیگان می‌توان به در قند هندوانه، بارش کلاه مکزیکی و لطفا این کتاب را بکارید، اشاره کرد. ریچارد براتیگان در ۲۵ اکتبر ۱۹۸۴ در سن ۴۹ سالگی هنگامی که در کالیفرنیا بود، با تفنگ شکاری کالیبر ۴۴ خودکشی کرد. 

بخشی از کتاب لطفا این کتاب را بکارید

برای مارشا

چون همیشه ساعتی دیواری

به تنت بسته‌ای، طبیعی‌ست

که تو را زمان صحیح

تصور کنم:

با موهای بلند و بلوندت در ۸: ۳۰،

و لیموهای چشمک‌زنت در ۱۱: ۱۷،

و لبخند گربه‌وار و دلنشین و چون گل سرخت در ۵: ۳۰،

می‌دانم که درست می‌گویم.

معرفی نویسنده
عکس ریچارد براتیگان
ریچارد براتیگان

ریچارد براتیگان در ۳۰ ژانویه‌ی ۱۹۳۵ در واشنگتن آمریکا به دنیا آمد و در همانجا رشد کرد تا زمانی که روزهای مایوس‌کننده‌ی جنگ جهانی دوم باعث شد تا به شهرهای دیگری مثل اورگان و یوجین برود. یکی از وقایع تاثیرگذار در زندگی ریچارد وقتی اتفاق افتاد که او هنوز متولد نشده بود. مادر و پدر او از یکدیگر جدا شدند و کمی بعد مادرش متوجه شد که باردار است. پدر او هیچگاه نفهمید که پسری به نام ریچارد دارد. ریچارد در چنین شرایطی رشد کرد و تجربیات او از زندگی آنقدر سهمگین بود که او در نوجوانی در شهر اورگان مرتکب جرمی (خرد کردن شیشه‌های پاسگاه پلیس با پرتاب خرده سنگ) شد. بعد از دستگیری به دلیل خلق و خوی ناآرامش به آسایشگاهی روانی فرستاده شد و پزشکان پارانویا و شیزوفرنی را در او تشخیص دادند. ریچارد بیچاره به مدت دو ماه در آسایشگاه بستری بود و روند درمان او به شکلی پیش رفت که چندین بار به او شوک الکتریکی داده شد.

Mohammad
۱۴۰۱/۰۸/۱۳

(۸-۱۴-[۱۹۱]) شعرهاش رو دوست داشتم، شاعر به کمک تخیل و خلاقیتش، از بدیهیات و چیزهای پیش پا افتاده تصاویر زیبا و شاعرانه ای ساخته و توجه ویژه ای به طبیعت داشته، بعضی از شعرهاش من رو یاد اشعار بوکوفسکی مینداخت. جالبه

- بیشتر
محمدرضا فرهادی
۱۳۹۸/۱۲/۲۴

ریچارد براتیگان هم تو حوزه‌ی داستان و هم تو حوزه‌ی شعر برام حائز اهمیت و دوست داشتنیه فقط همیشه سر شعرهاش با ترجمه مشکل داشتم و همینطور گذشتن از تیغ سانسور اما بازهم خوندنش قطعاً خالی از لطف نیست.

Behjat Shafiee
۱۳۹۹/۰۲/۱۸

ترجمه باعث حروم شدن خوبی شعر شده. اما متن‌ها قابل قبولن. اگر کتاب‌های براتیگان رو به زبان اصلی بخونید لطفش بیشتره.

s.h
۱۳۹۹/۱۲/۳۰

چرت بود واقعا حیف پول

تمام دخترها باید شعری داشته باشند که برای‌شان نوشته شده
Mohammad
درحالی‌که سخت به تو فکر می‌کردم سوار اتوبوس شدم و ۳۰ سنت کرایه دادم و از راننده خواستم دو نفر را حساب کند پیش از آن‌که متوجه شوم تنهایم.
Mohammad
با حدسِ یک سلامِ ساده همه‌چیز می‌تواند شروع شود
مادربزرگ علی💝
نور می‌ریزد خود را در حفره‌ای کوچک در آسمان.
soroush
پس تو به آن درجه از بی‌حسی رسیده‌ای که جز در دامن «درد» خود جای دیگر خوش‌دل نیستی؟
da☾
تسخیرم کرده‌اند تمام فضاهایی که در آن‌ها خواهم زیست بی‌تو
Behjat Shafiee
از ترسِ تنها ماندن خیلی کارها می‌کنی که ابداً از تو برنمی‌آید.
Behjat Shafiee
عشق را بی‌خیال دوست دارم لابه‌لای موهای بورت بمیرم.
s.h
انگار سال‌ها طول کشید که دسته‌ای بوسه از دهانش بچینم و در گلدانی به رنگ سپیده در قلبم بکارم. اما انتظار ارزشش را داشت. چون عاشق بودم.
s.h
یک‌بار یکی از دوستانم گفت «خیلی بهتر است با کسی دوست باشی تا آن‌که عاشقش شوی.»
da☾

حجم

۲۶۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

حجم

۲۶۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

قیمت:
۴۴,۰۰۰
۲۲,۰۰۰
۵۰%
تومان