کتاب هندرسون شاه باران
معرفی کتاب هندرسون شاه باران
هندرسون شاه باران رمانی فلسفی و اندکی کمدی درباره معنای زندگی نوشته سال بلو، نویسنده آمریکایی- کانادایی برنده نوبل ادبی ۱۹۷۶ است.
خلاصه کتاب هندرسون، شاه باران
هندرسون، شاه باران یک نوع طنز فلسفی است و داستان مردی را روایت میکند که دنبال معنای زندگی میگردد. مردی که همه چیز از ثروت و مکنت تا خانواده و مقام اجتماعی و احترام و... دارد اما راضی نیست. او میخواهد معنای زندگی را بفهمد. او برای این کار سفری به افریقا میکند و روزهای طولانی در میان مردم قبایل مختلف میگذراند.
هندرسون، شاه باران در میان صد رمان برتر قرن به انتخاب مدرن لایبرری، مقام بیست و یکم را دارد.
کتاب هندرسون شاه باران برای چه کسانی مناسب است
مخاطبان این اثر علاقهمندان به ادبیات داستانی به ویژه رمانهای فلسفی و دروننگر هستند.
درباره سال بلو
سال بلو نویسنده شهیر امریکایی- کانادایی برنده نوبل ادبیات، پولیتزر و سه نشان ملی هنر امریکا است. او جایزه نوبل را برای درک شرایط انسانی و بررسی موشکافانهٔ فرهنگ معاصر برد و پولیتزر ۱۹۷۵ را برای رمان هدیه هومبولت. سه جایزه ملی هنر آمریکا را هم به خاطر کتابهای ماجراهای اوگی مارچ، هرتزوگ و آقای سملر به دست آورد.
سال بلو پس از تحصیلات خود در رشته جامعهشناسی، در جنگ جهانی دوم به نیروی دریایی پیوست و در مدّت خدمتش اولین رمان خود، مرد معلق را نوشت. رمان هرتزوگ او در سال ۱۹۶۴ عنوان پرفروشترین کتاب آمریکا را از آن خود کرد. بِلو، سالها در دانشگاههای مختلف تدریس نمود.
آثار بلو به طور کلی درباره جوهر وجودی انسان، تجربه مهاجران و یهودیان و تحولات طبقاتی و اجتماعی در آمریکای قرن بیستم است.
او در نوشتههایش به فردیت و هویت بشر بیش از هر چیز اهمیت میدهد و میکوشد چیزی را از میان بردارد که خود از آن به عنوان کمرنگشدن ارزشهای اجتماعی یاد میکند. بلو را یکی از برجستهترین راویان اوضاع اجتماعی ایالات متحده در دوران پس از جنگ میدانند.
جملاتی از کتاب هندرسون، شاه باران
یکی از شباهتهای من و لیلی این است که هر دو مشکل دندان داریم. لیلی بیست سال از من کوچکتر است. ولی او هم مثل من دندان مصنوعی دارد. دندانهای مصنوعی من دو طرف دهان است و دیده نمیشود، ولی دندانهای مصنوعی لیلی تو چشم میزند. چهار تا دندان پیشش را از دست داده. ماجرا مربوط به ایامی است که هنوز در دبیرستان درس میخوانده و داشته با پدرش گلف بازی میکرده. پدری که لیلی دوستش داشت و به معنی واقعی کلمه عاشقش بود. ولی این بابای بدبخت دائمالخمر بود و آن روز هم خیلی مست بود و نباید گلف بازی میکرد. ولی بازی کرده بود و بدون اینکه جلویش را نگاه کند یا هشدار بدهد، با یک ضرب توپ را از منطقهٔ شروع پرت کرده بود تو صورت دخترش.
حجم
۴۲۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۵۰ صفحه
حجم
۴۲۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۵۰ صفحه
نظرات کاربران
برای اطلاع دوستانی که تصمیم گرفتن این رمانِ بهغایت جذاب رو بخونن عرض میکنم: تمجمج یعنی جویدهجویده و نامفهوم حرف زدن.
این کتاب محشره جذاب و اموزندست .احساسات شخصیت اصلی به خوبی حس میشه و واقعا دوست داشتنیه .تجربه های یک فرد هست که از ناراضی بودن از شخصیتش به حال خوب گرفتن از همه چیز ختم میشه .
داستانی جذاب
هندرسون شاه باران. نکته جالبی که در مورد این کتاب وجود داره اینه که هم بسیار جدیه و هم جدی نیست. یجین هندرسون، مردی آمریکایی و میلیونره که مدام ندایی تو ذهنش میگه میخوام! من میخوام. هندرسون که ظاهری خشن
نام دیگر کتاب: سلطان باران
هندرسون در بیرون سفر میکند، در درون سفر میکند. در سفر هم سفر میکند. هندرسون سلطان باران، مغرور، ناراضی، خشن، احساساتی، عجیب و شبیه همه ی ماست در ناکامی و خوشی.
ترجمه افتضاح. در حد کودکان دبستانی.
به هر زحمتی بود حدود نصفش رو خوندم ولی دیگه نتونستم ادامه بدم. از کتابهاییه که تا نصفش هنوز معلوم نیست چی میخواد بگه و داستان قراره چی بشه. اولین کتابی از نشر نو بود که نیمه کاره رها کردم
اصلا خوشم نیومد از سبک قلم نویسنده، داستان پریشان و جا نیافتاده . سر درد گرفتم