کتاب یک اتفاق مسخره
معرفی کتاب یک اتفاق مسخره
این اتفاق مسخره زمانی رخ میدهد که در روزگار تجدید حیات کشور روسیه، سه مرد محترم با درجه ژنرالی دور میز کوچکی در عمارتی مجلل نشستهاند و با خیال راحت شامپاین مینوشند. یکی از آنها صاحب خانه است که به مناسبت خریدن عمارت محبوبش و شب تولدش، مهمانی داده است. آن هم فقط با سه مهمان. سه ژنرال بر سر اصلاحات اداری همچون احترام به کارمندان، رفتار انسانی با زیردستان و.... صحبت میکنند که بینشان اختلافی پیش میآید و با دلخوری از هم جدا میشوند. ایوان ایلیچ یکی از افراد مهمانی همان شب متوجه میشود که کارمند زیردستش مجلس عروسی دارد. تصمیم میگیرد که سرزده به مهمانی این کارمند برود و به خیال خودش خوشحالش کند و نوع دوستی خود را نشان دهد و کارش مشتی هم باشد بر دهان همصحبتهای چند دقیقه پیشش. او به مهمانی وارد میشود و کارمندش را شگفتزده میکند. اما با گذشت زمان دچار احساسی دوگانه میشود. از یک سو دوست دارد حس برتری طلبی را درخودش بکشد و از سوی دیگر نمیتواند و در عین حال میخواهد با صحبت درباره اصلاحات و برابری و... توجه میهمانان را به دست آورد و برای خودش محبوبیت و توجه مضاعف بدست آورد. اما ماجرا جور دیگی پیش میرود. جوری که همه فکر کنند او یک ابله خودشیفته است و برای تظاهر و جلب توجه به مهمانی آمده است و در نهایت همه اتفاقات جوری پیش میرود که خاطره تلخی از شب مهمانی برای حضار میماند. داستایفسکی در این داستان هم آن تبحر جادویی خود را در به تصویر کشیدن حالات درونی متضاد و متناقض انسانی نشان داده است. تبحری بینظیر در روانکاوی انسانهای دچار عقده، شکستخورده و ناکامی که در هر فرصتی به دنبال اثبات خود هستند. خرده بورژوایی که تعریف درستی از نوعدوستی ندارد اما میخواهد خود را به عنوان یک انساندوست بشناساند و تلاش او به طنزی مسخره تبدیل میشود. در «یک اتفاق مسخره» همه چیز در سطحی نمادین میگذرد تا اشارهای به وضعیت دیوان سالاری رو به افول و طبقات از هم پاشیده روسیه در زمان نویسنده داشته باشد.
خواندن کتاب یک اتفاق مسخره را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
اگر از دوستداران داستایوفسکی هستید و از خواندن و شنیدن آثارش لذت میبرید، یک اتفاق مسخره را که در ژانر کمدی سیاه نوشته شده است، حتما بخوانید. همچنین کتاب صوتی یک اتفاق مسخره در طاقچه در دسترس است.
در بخشی از کتاب یک اتفاق مسخره میخوانیم:
«حقیقتآ وضعیت او لحظه به لحظه عجیبتر میشد. تازه انگار این یکجور نیشخند سرنوشت بود. فقط خدا میدانست در همین یک ساعت چهها بر او گذشته است. وقتی پا به این مجلس گذاشت، بهاصطلاح آغوشش را به روی تمام بشریت و تمامی زیردستانش گشوده بود. و حالا، یک ساعت نگذشته، از ته قلب دردمندش میدانست و احساس میکرد از پسِلدونیموف بیزار است، به او لعنت میفرستاد، همینطور به تازهعروسش و به مجلس عروسیاش. بدتر اینکه از نگاه و چهرهٔ پسِلدونیموف هم آشکارا برمیآمد که از او نفرت دارد. در چشمانش فقط یک چیز خوانده میشد: «ای کاش گورت را گم میکردی، ملعون! خودت را بهزور آویزان ما کردهای!....»»
حجم
۷۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
حجم
۷۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
نظرات کاربران
به اندازهای شخصیتپردازی قدرتمندی داره که هیچوقت نمیتونین فکر کنین همچین کسی واقعا وجود نداشته و این کارها و فکرا رو نکرده باشه ، به خصوص کسایی که تخیل مضاعفی دارن و پیش از هر کاری لحظه به لحظه انجام
اول اینکه حتما بخونید. درونمایهی داستان مثل تمام آثار دیگهی نویسنده بسیار عمیق و قابل تامله. جدا از گیرایی متن و خط طرح و شخصیت پردازی و ... که تبحر نویسنده رو نشون میده ، اون چیزی که در آثار
کتاب نمونه عالی از یک نوع سیاست گذاری فرهنگی غلط است که مخصوصا در جامعه خودمان به خوبی نمایان است و آن سیاست اثر گذاری از حضور و نه رفتار است. تمام کتاب حول این شعار میگردد که میتوان با
اگر بخواهیم یک نقطهٔ قوت را بهعنوان بارزترین و درخشانترین ویژگی این داستان نام ببریم، به نظر من این ویژگی «شخصیتپردازی عالی» است. داستایوفسکی با پرداخت دو سطح متفاوت «افکار» و «اعمال» به شخصیت اصلی داستانش عمق میبخشد و اگرچه
از بین کتابهای دیگر داستایوفسکی,باید اعتراف کنم این یکیو خیلی دوست داشتم, ....ان ان ان ان انسانیت,کلمه ای که در دهان ایوان جا نمیگرفت,چون با این کلمه بیگانه بود😏 معنای انسانیت و عدالت و برابری, محبت و... خیلی از مفاهیم والا از
(نقل از چند سایت ) موژیکها (دهقانان) و رعیتها هستند. که در املاک صاحب منصبان و اشراف مشغول به کار هستند. در سال ۱۸۶۱، تزار روسیه دستور الغای نظام رعیتی در سراسر روسیه صادر میکند. و رعیتها هم میتوانند زمینهای کشاورزی
ایوان ایلیچ مرد ثروتمندی که از طبقه ی مرفه و بالادست جامعه بود با خود می اندیشید انسانیت تمام کننده ی تمام نیکی هاست ، پس کمر همت به اثبات آن به هم رده هایش و مردم فرو دست جامعه
چطور یک انسان میتونه اینقدر دقیق و عمیق از مخفی ترین احساسات بشر که هرکدوم از ما روزی در زندگی مون تجربه شون کردیم بنویسه؟ مانند تمام کتابهاش این رو هم دوست داشتم
این داستان میتواند یک تجربه متوسط و البته قابل تأمل برای خواننده باشد. - یک اتفاق مسخره با جلب توجه به جایگاه و مناسبات اجتماعی و تأثیر آنها بر انسانیت، برای خوانندهها یک سفر فکری را فراهم میکند. با دقت به نوشتهها
داستان تقابل محافظهکاری و آرمانگرایی را به خوبی نشان میدهد. شخصیت پردازیها عالی انجام شده است. به نسبت کوتاه بودن داستان عمق پیامی که به مخاطب منتقل میکند زیاد است. طبقههای مختلف اجتماعی و رویکردهای سیاسی روسیه تزاری را به