کالیپسو
نویسنده: دیوید سداریس
مترجم: رضا اسکندری آذر
نشر سنگ
طنز را میتوان از روشهای موثر در انتقال مفهوم به خواننده دانست. نویسنده با بهره بردن از موقعیتها و یا گفتار طنزگونه علاوه بر اینکه مخاطب را همراه خود نگه میدارد او را بهتدریج در جریان مسائل مختلف مدنظر خود نیز قرار میدهد. کمدی سیاه گونهای از طنز به شمار میرود که نهتنها نگاهی انتقادی به جریانهای هدف دارد که این انتقاد را با تلخی و گزندگی بیان میکند. در این یادداشت سعی داریم به چند نمونه کتاب با ژانر کمدی سیاه بپردازیم.
پیشنهاد میکنیم یادداشت «انواع ژانر کتاب» را هم بخوانید.
کتاب هایی با ژانر کمدی سیاه اغلب خواننده را در پی خنده به اندوهی درونی و درنتیجه به تعقل وامیدارند. کمدی سیاه بهگونهای است که خواننده در مواجهه با موقعیتهایی دردناک و عذابآور احساساتی چون رنج، ترس، اندوه و یا حتی پوچی و نیستی را نیز تجربه میکند. ازجمله دیگر ویژگیهای طنز سیاه میتوان به بهرهگیری از تضاد، اغراق، مسخ و استحاله و انحراف از موضوع اشاره کرد.
در وصف ژانر کمدی سیاه از قول «براون وبر» چنین نقلشده است که: «طنزی که بهطورکلی علت خنده را در اموری که جـدیتـر از آن اسـت کـه بـه آن بتـوان خندید، مثـل مـرگ انـسان، فروپاشـی نهادهـای اجتمـاعی، بیمـاریهـای جـسمی و روانـی، نابهنجاری، رنج، اضطراب، غـم و انـدوه، محرومیـت و تـرور جـستجو مـیکنـد». شرایط و موقعیت اجتماعی حاکم بر جوامع نقش موثری در به قوت رسیدن این شیوه داشتهاند. با این توضیح طنز سیاه قابلیتهای بسیاری برای بیان مسائل و بررسی و نقد آنها دارد و همین امر سبب شده تا نویسندگان شهیری این شیوه را برگزیده و آثار قابلذکری خلق کنند. در این یادداشت سعی شده تا به معرفی برخی از این آثار از حوزه ادبیات غیرفارسی بپردازیم.
پیشنهاد میکنیم اگر به ژانر طنز علاقهمندید، یادداشت «معرفی رمان طنز و خندهدار» را هم بخوانید.
کالیپسو
نویسنده: دیوید سداریس
مترجم: رضا اسکندری آذر
نشر سنگ
گفتن و گفتن ازآنچه در زندگی با آن روبهروییم و یا به آن دچار میشویم از راههایی است که نویسندهها با توسل به آن نهتنها خود را نجات میدهند که دیگرانی که این اتفاقها را تجربه نکردهاند را نیز در تجربه خود شریک میکنند و گاه به آنها چیزهایی میآموزانند. «دیوید سیدارس» یکی از همین نویسندههاست. کسی که از اتفاقهای خرد زندگی خود نوشته و ماجراهایی را با قلم خود به تصویر کشیده که اگرچه کوچکمقیاساند اما همان اتفاقهای خاصی هستند که کافی است از جنبهای متفاوت به آنها نگاه کنیم. او که طنزپردازی از خصیصههای بارزش است با بهرهگیری از این توانایی نوشتاری را پیش روی ما میگذارد که اگرچه ما را در خندههای پیاپی و لاینقطع نگه میدارد اما از همان میان چیزهایی را در نهادمان به یادگار میگذارد که ما را در ادامه زندگی یاری خواهند کرد. او پرداختن به جزئیات را در طنز خود آمیخته و اتفاقی را رقم میزند که بهترین است. تفکر نقادانهاش به مسائل مختلف از دیگر ویژگیهای اوست.
سیدارس در این کتاب با ژانر کمدی سیاه در قالب مجموعه داستانهایی کوتاه به رابطه والدین و فرزندان و گذر عمر و چگونگی این رابطه در گذر زمان میپردازد. طنز تلخ او در این کتاب بهگونهای است که در باب آن گفتهاند «شمشیر را از رو بسته است». او در این کتاب باز هم از زندگی خود مثالهایی واقعی گرفته و چارچوب داستانش را بر آنها سوار کرده است. در پس این داستانها غمی نشسته است که ما را در اوج خنده به اندوه میرساند و بیشک آنجاست که قوه تعقل ما هوشیار میشود.
غریبهای در قصر
نویسنده: مارک تواین
مترجم: علیاکبر لبش
نشر چشمه
کیست که مارک تواین را نشناسد و یا احیانا کتابی از او نخوانده باشد؟ بسیاری از ما کودکیمان را پای تلویزیون به دیدن اقتباسهای تصویری از این آثار گذراندهایم بیآنکه حتی او را بشناسیم. رنگوبویی که در تخیل آن داستانها بود ما را با خود به دنیاهایی متفاوت میبرد و اینها همه برآمده از توانایی شگرف نویسنده در خلق فضا و شخصیت بود. او که قریحه طنز نیز داشت در خلال این روایتها گاه چنان آن را میانهدار میکرد که بر جذابیت اثر افزوده میشد.
در کتاب «غریبهای در قصر» با ژانر کمدی سیاه نیز او همین طنز را به کار گرفته و با رقم زدن اتفاقی ناممکن سعی بر بازگویی و روایت چیزهایی دارد که هرکدام میتوانند بنمایه شروع تفکر در انسان باشند. او قهرمان داستانش را در پی اصابت ضربهای به سرش به دوران ماقبل میفرستد و در مواجهه او با افراد قصر پادشاهی اتفاقهایی را رقم میزند. نهتنها این مواجهه که تلاش فرد در رهانیدن این مردم از جهل و خرافات همراه با طنزی است که در قالب طنز سیاه میگنجد.
آثار زیادی با محوریت سفر در زمان و مواجهشدن با نیاکان و پیشینیان نوشتهشدهاند و اقتباسهای تصویری متعددی نیز از آنها ساختهشده است اما آنچه این اثر مارک تواین را از دیگر آثار متمایز میکند همین طنز سیاهی است که در جایجای آن رخ نموده است. مواجهه فردی عادی از دنیای امروز با افرادی از ردههای بالای اجتماع در قرون گذشته و تلاش بر شناساندن بدیهیات به آنها بستر مناسبی برای ارائه چنین ژانری است و مارک تواین بهخوبی از پس این روایت برآمده است.
مغازه خودکشی
نویسنده: ژان تولی
مترجم: احسان کرمویسی
نشر چشمه
مغازه خودکشی یک کمدی سیاه از ژان تولی، نویسنده، کارگردان و طراح فرانسوی است که تاکنون به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شده است. این رمان عجیب درباره یک دکان فروش ابزار خودکشی و داستان کسب و کار خانوادگی خانوادهی تواچ است. آنها یک مغازه خودکشی دارند که سر درش این شعار را نوشتهاند: «آیا در زندگی شکست خوردهاید؟ لااقل در مرگتان موفق باشید.»
مغازه تواچ به افرادی که قصد خودکشی دارند، خدمات و مشاوره میدهد؛ با چی خودتان را بکشید، چطور بکشید و کجا. انواع ابزار و ادوات خودکشی از نوع ساده آن مثل طناب دار تا پیچیدهترین ویروسهای کشنده در مغازه آنها پیدا میشود. مغازهای که نه زمانش معلوم است و نه مکانش مشخص. اما مسئلهای که خوب به چشم میآید وفور ناامیدی است؛ یک بیماری مسری که کسب و کار خانواده تواچ را رونق داده است…
این رمان با صدای هوتن شکیبا نیز منتشر شده و علاقهمندان زیادی برای خود جمع کرده است.
بخشی از کتاب صوتی مغازه خودکشی را بشنوید.
مغازه خودکشی ژان تولی
گوینده: هوتن شکیبا
یک اتفاق مسخره
نویسنده: فئودور داستایفسکی
مترجم: میترا نظریان
نشر ماهی
در میان نویسندگان روس نام «فئودور داستایوفسکی» را بارها و بارها شنیدهایم. نویسندهای که مضامین اجتماعی را در داستانهایش پررنگ میدید و همین امر این نوشتهها را در بین خوانندگان بیشمارش محبوبتر کرده بود. داستایوفسکی با مهارت تمام به خلق و پردازش شخصیتهایی پرداخته که خصایص انسانی در آنها بهشدت ملموس است. همین چیرهدستی و پرداختن به ویژگیهای واقعی سبب شده تا داستانهایش مخاطبانی از تمام دنیا داشته باشند چراکه خصایص آدمی امری مشترک میان جوامع مختلف است.
او یک کتاب با ژانر کمید سیاه هم دارد. داستایوفسکی در داستان «یک اتفاق مسخره» ریا و ظاهرسازی را بنمایه کار خود قرار داده است و با پردازش ماجرای صاحبمنصبی که دم از فروتنی میزند تلاش میکند باطن و ظاهر این فرد را پیش روی مخاطب به تصویر بکشد. او شخصیت داستانش را در موقعیتی قرار میدهد که بااینکه هدفش بهرهمندی از همین ظاهرسازی است اما ماجراها بهگونهای میچرخند که همهچیز جور دیگری رقم میخورند. طنزی آمیخته با اندوه در تمامی این موقعیتهایی که خلقشده وجود دارد که خواننده را به تعمق وامیدارد. نویسنده بهخوبی توانسته این شخصیت را در مواجهه با خود و دیگران به خواننده بشناساند و گفتگوهای او با خودش و در حضور دیگر افراد را کمکحالی برای شناخت بیشتر او به مخاطب قرار داده است.
اگرچه در مهارت و توانایی نویسنده هیچ شکی نیست اما «یک اتفاق مسخره» به دلیل پرداختن به موضوعی فراگیر بهخوبی توانست نظر مخاطب را به خود جذب کرده و تعداد زیادی از خوانندگان را با خود همراه کند.
اتحادیه ابلهان
نویسنده: جان کندی تول
مترجم: پیمان خاکسار
نشر چشمه
مواجهه فردی ایدهآلگرا که فکر میکند میتواند دنیا را به همان شکل درست خودش دربیاورد با جامعهای با تمام زیروبمها و درست و غلطهایش چه موقعیتهایی را میتواند خلق کند؟ همه اینها را در کتاب «اتحادیه ابلهان» میبینیم. قهرمان این کتاب با ژانر کمدی سیاه که در پی اصلاح امور است، حتی شغلی برای خودش ندارد. او در پی یافتن شغل و داشتن درآمد در موقعیتهای مختلفی قرار میگیرد و هر بار ویژگیهای شخصیتی او باعث خلق اتفاقهایی میشود که هرکدام بخشی از روایت را تشکیل میدهند. اگرچه پرداختن به چنین موضوعی میتواند دردناک و حتی آزاردهنده باشد اما نویسنده با زیرکی تمام چاشنی طنز را به آن افزوده و محصول چنان از آب درآمده که نهتنها مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرده که تحسین منتقدان بسیاری را نیز برانگیخته است. شاید بتوان سرنوشت نویسنده را که در پی عدم انتشار کتابش سرانجام خودکشی کرد و کتاب بعدها به چاپ رسید و مورد اقبال واقع شد، محرکی مثبت در جذب مخاطب دانست اما پرداخت قوی و توصیف دقیق تمامی موقعیتهایی که قهرمان در آن قرار میگیرد همان برگ برندهای است که کتاب در دست دارد. نویسنده بهخوبی از پس تصویر جامعهای درگیر صفات بد برآمده و این قهرمان متفاوت را در مواجهه با تمامی رذایل و پستیهای حاکم بر جامعه قرار میدهد و عکسالعمل دیگران را در این مواجهه رودررو میسنجد و تنها ماندن قهرمان را به رخ خواننده میکشد. او این هدف اصلی را با چاشنی طنز همراه و نوعی اندوه عمیق را راهی قلب مخاطب میکند و با این کار تلاش دارد تا خواننده را به تفکر پیرامون خوبیها و بدیها و ارزشها و ضد ارزشها وادار کند.
شوایک
نویسنده: یاروسلاو هاشک
مترجم: کمال ظاهری
نشر چشمه
آخین کتاب با ژانر کمدی سیاه که در این یادداشت به آن میپردازیم، شوایک است. اگر در پی خواندن کتابی با لحن طنز و گزنده هستید «شوایک» گزینه مناسبی است؛ داستان یک سرباز در میدان جنگ و اتفاقهایی که با بلاهت او عجین شده و موقعیتهایی خاص را پدید میآورد. اگرچه موضوع در بستر جنگ اتفاق میافتد اما داستان در پی رو کردن سویه بیهوده و پوچ جنگ است و آن لحن تلخ و گزنده را هم در همین راه به کار میبرد. نویسنده در این کتاب داستانهایی مجزا و در عین حال پیوسته به هم را روایت میکند. قهرمان مشترک این داستانها همان سرباز است.
«یاروسلاو هاشک» شخصیت این سرباز را بهگونهای خلق کرده که برای همگان دوستداشتنی و درعینحال باورپذیر است. او با سادهدلی تمام و بیهیچ قصدی قواعد جاری را به سخره میگیرد و در کمال عدم جدیت شخصیتی جدی است و با کارهایش هیچ بودن همهچیز را رو میکند. بسیاری این سرباز را مرادف با «دُن کیشوت» معروف میدانند و رفتار و کارهایش را با او قیاس میکنند. نویسنده در وصف این قهرمان خود گفته است: «روزگاران بزرگ، مردان بزرگ میطلبند؛ اما هستند قهرمانهای فروتن و ناشناختهای که تاریخ آنان را بسان ناپلئون نستوده است، حال آنکه خصالشان سرفرازیهای اسکندر مقدونی را هم بیرنگ میکند». به نظر میرسد این معرفی نسبتا کوتاه آنچنان باشد که شما را به خواندن کتاب ترغیب کند.
بخشی از کتاب صوتی سریال شنیدنی شوایک (قسمت اول) را بشنوید.
سریال شنیدنی شوایک (قسمت اول) یاروسلاو هاشک
گوینده: اطهر کلانتری
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه