دانلود و خرید کتاب داستان پسرم نادین گوردیمر ترجمه شیرین دخت دقیقیان
تصویر جلد کتاب داستان پسرم

کتاب داستان پسرم

معرفی کتاب داستان پسرم

«داستان پسرم» رمان جذابی نوشته نادین گوردیمر، نویسنده اهل ژوهانسبورگ است که در سال ۱۹۹۱ او را صاحب نوبل ادبی کرد. گوردیمر همچنین جوائز مالاپارته از ایتالیا، نلی سَچز از آلمان غربی و عقاب بزرگ طلایی از فرانسه را نیز از آنِ خود کرده است. نادین گوردیمر در خانواده‌ای سفیدپوست متولد شده بود و از کودکی، نظام آپارتاید و تبعیضی که سیاه پوستان متحمل می‌شدند را به چشم خود می‌دید. تبعیضی که حقوق بیش از ۲۸ میلیون نفر را فدای تنها ۵ میلیون نفر می‌کرد. گوردیمر در دوران دانشجویی و در چنین جوّ تبعیض‌آمیزی، دوستان «سیاه» بسیاری پیدا کرد. آلبرت لوتولی از رهبران کنگرهٔ ملی افریقا و نلسون ماندلا رئیس جمهور افریقای جنوبی که در سال ۱۹۹۰ پس از بیست و شش سال اسارت از زندان آزاد شد، از جملهٔ دوستان او بودند. نادین خیلی زود در مبارزه علیه تبعیض نژادی مصمم شد و چهل سال از زندگی‌اش را صرف این کار نمود. رمان «داستان پسرم» آخرین اثر نادین گوردیمر است که بعد از ده رمان و هفت مجموعه داستان منتشر شده. با آنکه سیاست زمینهٔ اصلی آثار گوردیمر است، اما ذهن خلاق و چندبُعدی، تسلطش بر هنر نویسندگی و نظریه‌های ادبی قرن حاضر مانع از آن است که بتوان داستان‌ها و رمان‌های او را آثاری سیاسی و با مبلّغ اصولی جزمی و فرقه‌گرایانه ارزیابی کرد؛ انسان موضوع اصلی آثار او است. داستان این کتاب در همان فضای سیاه تبعیض آفریقای جنوبی می‌گذرد اما بیش از تمرکز بر این موضوع، نوعی بی‌خبری و خودشیفتگی را روایت می‌کند. پسر نوجوان یکی از مهم‌ترین رهبران مبارزاتی ناخواسته متوجه خیانت پدرش به همسر و خانواده می‌شود اما به جای افشاگری در پرده‌پوشی و پنهان‌کاری شریک او می‌شود، اوج داستان زمانی است که پدر دلیل خیانت خود را همسو و همراه بودن معشوقه‌اش با اندیشه‌ها و فعالیت‌های سیاسی خود بیان می‌کند، بدون این که تلاشی برای شناخت همسر خود کرده باشد. نثر و زبان گوردیمر در این اثر منطقی، سرد و غیر عاطفی به نظر می‌آید و در بعضی قسمت‌ها آمیخته به جملاتی برگرفته از شکسپیر و اساطیر یونان باستان است. او در این اثر به گفته خودش، حسادت‌ها، ستیزها و کشاکش‌های کسانی را توصیف کرده که اگرچه مبارز علیه تبعیض شناخته می‌شوند اما خود در زندگیشان عاری از اقدام به آن نیستند. آنها مصداق کسانی هستند که هنگام راه رفتن سر به سوی آسمان می‌گیرند و از دیدن گودال جلوی پای خود ناتوانند.
شقايق بانو
۱۳۹۹/۰۷/۲۶

ترجمه فوق العاده بد،ویراستاری افتضاح،پر از غلط های املایی و نگارشی! اصلا توصیه نمیشه

Fine
۱۳۹۸/۰۲/۲۲

تعجب میکنم چرا کسی کتابی به این خوبی رو هنوز نخونده!!!!!!!!!!!

بعدها سانی به هانا گفت: ــ برای کسی که در راه آزادی مبارزه می‌کند، آزادی وجود ندارد.
saeed_vadi
پدرم فقط جرأت کرد بگوید: ــ جای زخم‌ها باقی می‌ماند؟ ـ این ماجرا او را از راهی که در پیش گرفته بود، بازنداشت. هردوی آن‌ها را بازنداشت. این جملهٔ او مرا بیرحم کرد.
saeed_vadi
بدون آن‌که بفهمیم می‌گذرد. ما باید به زمان کمک کنیم که به‌سوی هدف‌های روشن پیش برود.
saeed_vadi
سیاه‌پوستان به فشرده شدن به یک‌دیگر عادت داشتند. در صف‌های اتوبوس، در صف‌های گرفتناجازهٔ کار، دریافت مزد، گرفتن همهٔ کاغذهای مهر خورده‌ای که به آن‌ها اجازهٔ زندگی کردن و سوار شدن در قطارها و اتوبوس‌هایی را می‌داد که برای عبور از ولد درون آن‌ها تنگ یک‌دیگر می‌ایستادند.
saeed_vadi
سانی شب و روز با هر نَفَسی، انتشار عطر آشکار خوشبختی عشق و بخار جسم‌های به‌هم پیوسته‌شان در هماغوشی را مانند عطر همان شکوفه‌های پرتقال احساس می‌کرد.
saeed_vadi
از آن پس سانی هرجا که بود، حتی سر خیابان، خیلی از ما دور بود.
saeed_vadi
نامه‌ها برایم حکم دیدار را داشتند و حتی از برخی جنبه‌ها بهتر از دیدار بودند، چون می‌توانستم آن‌ها را دوباره بخوانم. یک دیدار به‌سرعت تمام می‌شود. هرگز آن‌چه انسان می‌خواهد بگوید، به زبان نمی‌آورد و این هم درمورد ما و هم مخاطبانمان صدق می‌کند.
saeed_vadi
یک فرزند ناخلف، بسیار محکم‌تر از نیش یک مار می‌تواند گاز بگیرد.
saeed_vadi
به بیبی و من یاد دادند که با سفیدپوست‌های ساکن در خیابان مؤدبانه رفتار کنیم ولی از آن‌ها نترسیم، زیرا ترس ما تأییدی بر غیرقانونی بودن سکونتمان در آن‌جا بود،
saeed_vadi
زمانی که نمی‌توان دقیقآ تاریخش را تعیین کرد، فرا رسید که برابری به فریادی تبدیل شد که دیگر نمی‌شد مفهوم آن را توقیف کرد، بد فهمید و یا بد تأویل کرد. و سرانجام تبدیل به چیز دیگر و بهتری شد: آزادی.
saeed_vadi
تمامی مسأله این بود که بخشیدن برای او امری طبیعی بود، همان‌گونه که برای صاحبان قدرت، گرفتن طبیعی به‌شمار می‌رفت.
saeed_vadi
مردم به او مانند فردی خودی می‌نگریستند که فاقد قدرت بود و با این همه به‌درستی دارای عزت نفسی بود (بله. باز هم عزت نفس) که او را قادر به تأثیرگذاری بر مردم و به عهده گرفتن مسئولیت زندگی آن‌ها به شیوه‌ای متفاوت با دیگران می‌کرد.
saeed_vadi
من نمی‌دانم او چه می‌کرد که تمام مردان و زنان احساس می‌کردند که وقتی پی‌درپی به موانع فلاکتبار برمی‌خوردند، او برای آن‌ها راه خروج از تنگناهای بدهکاری، جهالت، پریشانی و ناامنی سایه انداخته بر زندگیشان را می‌یافت.
saeed_vadi
چون مذاهب مشکل تفسیر هر رازی را به کمک وجود موجودات اسطوره‌ای فیصله می‌دادند؛
saeed_vadi

حجم

۳۰۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۲۹۹ صفحه

حجم

۳۰۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۲۹۹ صفحه

قیمت:
۲۱,۵۰۰
تومان