دانلود و خرید کتاب مامورهای اعدام مارتین مک‌دونا ترجمه بهرنگ رجبی
تصویر جلد کتاب مامورهای اعدام

کتاب مامورهای اعدام

انتشارات:نشر بیدگل
امتیاز:
۳.۹از ۴۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مامورهای اعدام

«مامورهای اعدام» نمایشنامه‌ای از مارتین مک‌دونا( -۱۹۷۰)، فیلمنامه‌نویس، کارگردان و نمایشنامه‌نویس ایرلندی-انگلیسی است. این نمایشنامه، جدیدترین اثر مک‌دونا است که در پاییز سال ۲۰۱۵ در لندن روی صحنه رفته است. داستان این نمایش درباره مردی به نام هری است که هم یک بار دارد و هم مامور اعدام است. او همیشه می‌خواسته بهترین مامور اعدام انگلیستان شود. ولی اکنون حکم اعدام در حال برچیده شدن است و دوستانش در بار او جمع شده‌اند تا نظرش را درباره این اتفاق بدانند. اما در این میان غریبه‌ای به بار وارد می‌شود که قصد متفاوتی دارد .... در بخشی از این نمایشنامه می‌خوانیم: «کلِگ: خب دوستت بیل گفت «دار زدن لطفِ زیاده از حده بهشون» هَری... هَری: بیل مشتریه، دوست نیست، تازه مشتری احمقی هم هست. دار زدن لطفِ زیاده از حد نیست بهشون، دار زدن دقیقاً کارِ درسته براشون. اون بیرون یه یاروهایی هستن که آدم‌بَدن، و اگه دادگاه‌ها می‌گن این آدم‌ها باید مرخص شن، باید مرخص شن دیگه، ولی اگه باید مرخص شن، باید به سریع‌ترین و محترمانه‌ترین و کم‌دردترین راهِ ممکن مرخص شن. این راه به‌نظرِ من، به نظرِ بیش‌ترِ آدم‌های سالم و عادی، دار زدنه. کلِگ: ولی تو از کجا می‌دونی هَری؟ تو که هیچ‌کدومِ روش‌های دیگه‌ی اعدامو ندیده‌ی، صندلی الکتریکی، یا جوخه‌ی آتش... هَری: البته که من ندیده‌ام این روش‌های نکبتو، من اهلِ لانکاشایرم، نه آرکانزاس! «صندلی نکبتِ الکتریکی». بهم گفتن وقت‌هایی که اشتباه عمل می‌کنه، یاروهای روش تَهِ ماجرا دارن عینِ یه استیکِ نکبت جِلِزوِلِز می‌کنن! نه ممنون! اگه به نظرِ شما فرق نداره که من ترجیح می‌دم اعدام‌هامو جوری بکنم که کنارش پیازِ سرخ‌شده لازم نباشه. چرندِ امریکایی! کلِگ: به من باشه شرط می‌بندم گیوتین هم سریعه دیگه. هَری: گیوتین سریع هست ولی گیوتین کثافت‌کاریه و فرانسویه. تو دورهَم کی خوشش می‌آد؟ هیشکی. کی دلش می‌خواد بعدش کثافت‌کاریو تمیز کنه؟ کله‌ها دارن این‌ور اون‌ور بالا پایین می‌پرن. من که دلم نمی‌خواد بعدش تمیز کنم.»
penelope
۱۳۹۸/۰۱/۱۷

تو خرید این کتاب شک نکنید. نمایشنامه های مارتین مک دونا بی نظیرن. یعنی همیشه شگفت زده م میکنن. آخه کی فکرشو میکنه که برای یه نمایشنامه ی کمدی سمت زندگی یه مامور اعدام بره که فکر میکنه به اندازه

- بیشتر
pockethead
۱۳۹۵/۰۶/۲۰

من نسخه چاپیش رو خوندم..کلا مک دونا آدم رو ناامید نمی کنه و آقای رجبی هم از بابت ترجمه خیالمون رو راحت کرده..مرسی طاقچه و البته نشر بیدگل

Omid r kh
۱۳۹۷/۱۱/۲۶

. من نمایشنامه‌خوانِ خوبی نیستم. بیشتر برای این‌که ذهن تنبلم یارای برساختن آن‌چه در متن نیست را ندارد، خسته می‌شود و بازیگوش. مدام غر می‌زند که نفهمیدم، یا تصور نکردم، یا یادم رفته چه کسی دارد حرف می‌زند، چهره‌اش چطوری بود؟

- بیشتر
Dentist
۱۳۹۸/۰۳/۰۵

یه نمایشنامه ی دیگه از مک دونا با همون سبک خاص خودش و خشونتی که در اون دیده میشه.. مثل همیشه خاص و متفاوته.

Chia.V
۱۳۹۸/۰۵/۲۴

خشونت و هنر مارتین مک دونا ترکیب لذت‌بخشی است.

امیررضا
۱۴۰۰/۰۵/۰۷

نمایشنامه خوبی بود اما عالی نه و به عنوان اولین اثری که از مک دونا خوندم بدک نبود و حتما میرم سراغ کار های بعدیش و یه شانس دیگه هم بهش میدم. شروع کتاب خیلی خوب بود و تا چند صفحه

- بیشتر
Aidin Nikoo
۱۳۹۹/۰۵/۲۱

ترکیب حرفه ای از طنز و خشونت. دوس دارم ^_^

حسین
۱۳۹۸/۰۱/۱۱

این عالیه

حَنا
۱۴۰۲/۱۲/۱۳

نمایشنامه های مک دونا اکثرا خوبند و این یکی هم از این قاعده مستثنی نبود. داستان خوبی داشت و رویه داستان جذاب بود.

Mahi
۱۴۰۲/۰۶/۱۰

به نظرم باید تمام نمایش‌نامه‌های مارتین مک‌دونا رو خوند. نگاهش به زندگی واقعاً جالبه و آدم رو وادار به فکر کردن می‌کنه.

شما دارین یه آدمِ بی‌گناهو اعدام می‌کنین!
SIR_SARAB
آقایونِ محترم؟ به سلامتی... پایانِ... اعدام.
SIR_SARAB
شِرلی:        (مکث) فکر کنم یه دماغه‌ی قوس‌داری باشه که رو آبه، با اینکه مطمئن نیستم ها. مونی:       خب، من حتی نمی‌دونم دماغه چیه. گمونم همین یعنی ابله‌اَم دیگه. شِرلی:       نه، اگه نمی‌دونستی قوس یعنی چی، اون‌موقع یعنی ابله بودی.
پرویز
      پسرها از دخترهای افسرده خوش‌شون نمی‌آد، یا از دخترهای خجالتی. یا اگه هم خوش‌شون بیاد، باز از دخترهای افسرده‌ای خوش‌شون می‌آد که خیلی خوشگل‌اَن، در نتیجه می‌تونن افسرده بودنِ اون دخترها رو نادیده بگیرن.
پرویز
آلیس:       پسرها از دخترهای افسرده خوش‌شون نمی‌آد، یا از دخترهای خجالتی. یا اگه هم خوش‌شون بیاد، باز از دخترهای افسرده‌ای خوش‌شون می‌آد که خیلی خوشگل‌اَن، در نتیجه می‌تونن افسرده بودنِ اون دخترها رو نادیده بگیرن. شِرلی:       ولی من باطنم قشنگه مامان! آلیس:       ولی تو باطنت هم قشنگ نیست آخه عشقم! باطنت جوگیره و ظاهرت افسرده‌س. هیچ پسری این ترکیبو نمی‌خواد. پس بهش فکر کن.
نازنین بنایی
مامان باباها معمولاً با این قضیه که بچه‌ی پنج‌ساله‌ای تو یه تصادفِ غم‌انگیز از دست رفته راحت‌تر کنار می‌آن تا اینکه بچه‌ی پنج‌ساله‌ای فهمیده زندگی چه گُهیه و برای خلاصی ازش دست‌به‌کار شده.
Chia.V
همبرگر و سیب‌زمینی ‌سرخ‌کرده خوردم و بامزه‌بازی هم درنمی‌آرم وقتی می‌گم این‌جا تو شمالِ مملکت، مُسکرجات نیست که شاش‌گَندِ کوفته. چه‌طور یه کَسی می‌تونه به همبرگر و سیب‌زمینی سرخ‌کرده گَند بزنه آخه؟ سؤالم اینه که چه‌طور. همبرگر و سیب‌زمینی سرخ‌کرده‌س دیگه! حتی حبوباتِ دورش هم بدمزه بودن. چه‌طور یه کَسی می‌تونه به لوبیا پخته گَند بزنه آخه؟ فقط باید درِ قوطی‌شو باز کنی دیگه، نه؟
penelope
«نگران بودن» ، چیزِ خوبیه، نیست، «نگران بودن» ؟ «نگران بودن» یعنی دوستش داری، نه؟ یعنی برات مهمه.
bilijacks
روزی نمایش دیوید مَمِت، بوفالوی امریکایی، را روی صحنه دید، و عاشقِ نوشتنِ درام شد و تصمیم گرفت باقیِ عمرش را صرفِ این کار کند. (بعدها فقط دو نمایشنامه‌ی دیگر شگفت‌زده‌اش کردند و رویش تأثیر گذاشتند: غربِ حقیقیِ سَم شپارد و جوی قاتلِ ترِیسی لِتز.) او صد‌و‌بیست طرحِ فیلم نوشت و برای هر شرکتِ فیلم‌سازی و شبکه‌ی تلویزیونی‌ای که اسمش را شنیده بود فرستاد و همه‌شان هم بدون استثنا طرح‌هایش را رد کردند، اما عقب ننشست، بچه‌پُررویی بود که نه را تحمل نمی‌کرد،
baran
آلیس:        «نگران بودن» ، چیزِ خوبیه، نیست، «نگران بودن» ؟ «نگران بودن» یعنی دوستش داری، نه؟ یعنی برات مهمه.
hyimella
ولی پول که داشته باشی، می‌تونی از زیرِ همه‌چی قِسِر درری دیگه. من همیشه به این نتیجه رسیده‌م که پول همه‌چیه.
hyimella
هَری:       بهت که گفتم، اگه آروم باشی، کلاً برا خودت هم آسون‌تر می‌شه. هِنِسی:       برا من آسون‌تر نمی‌شه. من می‌میرم.
hyimella
آلیس:       پسرها از دخترهای افسرده خوش‌شون نمی‌آد، یا از دخترهای خجالتی. یا اگه هم خوش‌شون بیاد، باز از دخترهای افسرده‌ای خوش‌شون می‌آد که خیلی خوشگل‌اَن، در نتیجه می‌تونن افسرده بودنِ اون دخترها رو نادیده بگیرن.
asiyeah
   «نگران بودن» ، چیزِ خوبیه، نیست، «نگران بودن» ؟ «نگران بودن» یعنی دوستش داری، نه؟ یعنی برات مهمه.
ساناز
هَری:       بهت که گفتم، اگه آروم باشی، کلاً برا خودت هم آسون‌تر می‌شه. هِنِسی:       برا من آسون‌تر نمی‌شه. من می‌میرم.
lonelyhera
شِرلی:       من نمی‌افتم به افسردگی مامان! آلیس:       پسرها از دخترهای افسرده خوش‌شون نمی‌آد، یا از دخترهای خجالتی. یا اگه هم خوش‌شون بیاد، باز از دخترهای افسرده‌ای خوش‌شون می‌آد که خیلی خوشگل‌اَن، در نتیجه می‌تونن افسرده بودنِ اون دخترها رو نادیده بگیرن. شِرلی:       ولی من باطنم قشنگه مامان! آلیس:       ولی تو باطنت هم قشنگ نیست آخه عشقم! باطنت جوگیره و ظاهرت افسرده‌س. هیچ پسری این ترکیبو نمی‌خواد. پس بهش فکر کن.
88
داره حرف می‌زنه ها... این پسرها می‌خوان حالا که مستی حرفِ راست بزنی.
bilijacks
خوشم می‌آد قواعدو به هم بریزم. (مکث) کاری کنم آدم‌ها همیشه حواس‌شون جمع باشه که چی‌کار می‌خوام بکنم
bilijacks
تو اساسنامه‌ی خجالتی‌ها نوشته. در باز نمی‌کنن. من همین‌جا می‌شینم به افسردگی.
bilijacks
      پسرها از دخترهای افسرده خوش‌شون نمی‌آد، یا از دخترهای خجالتی. یا اگه هم خوش‌شون بیاد، باز از دخترهای افسرده‌ای خوش‌شون می‌آد که خیلی خوشگل‌اَن، در نتیجه می‌تونن افسرده بودنِ اون دخترها رو نادیده بگیرن.
Zahra Fatahi

حجم

۱۰۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۰۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۸۴,۰۰۰
۳۰%
تومان