کتاب دوبروفسکی

کتاب الکترونیکی «دوبروفسکی» نوشتهٔ آلکساندر پوشکین و با ترجمهٔ حمیدرضا آتش‌برآب، توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است. این اثر در دستهٔ رمان‌های کلاسیک روسی قرار می‌گیرد و داستانی اجتماعی و عاشقانه را در بستر جامعهٔ اشرافی و روستایی روسیهٔ قرن نوزدهم روایت می‌کند. «دوبروفسکی» با پرداختن به روابط قدرت، عدالت، انتقام و عشق، تصویری از کشمکش‌های طبقاتی و اخلاقی در روسیهٔ تزاری ارائه می‌دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب دوبروفسکی

رمان «دوبروفسکی» از آلکساندر پوشکین، اثری داستانی و کلاسیک است که در قالب روایتی خطی و با تمرکز بر شخصیت‌پردازی و توصیف فضای اجتماعی روسیهٔ قرن نوزدهم نوشته شده است. این کتاب با نگاهی انتقادی به ساختار قدرت، فساد اداری و روابط اشراف و رعیت، داستان زندگی دو خانوادهٔ اشرافی را روایت می‌کند که خصومت و رقابت میان آن‌ها، سرنوشت شخصیت‌های اصلی را رقم می‌زند. پوشکین در این رمان، علاوه‌بر نمایش مناسبات اجتماعی و اخلاقی، به موضوعاتی چون عدالت، انتقام، وفاداری و عشق نیز پرداخته است. ساختار کتاب به‌گونه‌ای است که ابتدا با معرفی شخصیت‌ها و زمینه‌های اجتماعی آغاز می‌شود و سپس با گره‌افکنی‌های متعدد، خواننده را به دل ماجراهای پرتنش و پیچیده می‌برد. «دوبروفسکی» با بهره‌گیری از عناصر رمانتیک و واقع‌گرایانه، تصویری از جامعه‌ای ارائه می‌دهد که در آن، قانون و اخلاق گاه قربانی قدرت و ثروت می‌شوند.

خلاصه داستان دوبروفسکی

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «دوبروفسکی» با معرفی دو خانوادهٔ اشرافی آغاز می‌شود: خانوادهٔ ترایه‌کوراف، مالک ثروتمند و مقتدر، و خانوادهٔ دوبروفسکی، اشرافی فقیر اما شریف. رابطهٔ دوستانهٔ میان کیریلا پیتروویچ ترایه‌کوراف و آندری گاوریلاویچ دوبروفسکی، به‌دلیل یک سوءتفاهم و اختلاف بر سر مالکیت زمین، به دشمنی بدل می‌شود. ترایه‌کوراف با سوءاستفاده از نفوذ و قدرت خود، موفق می‌شود ملک دوبروفسکی را از چنگ او درآورد. این واقعه، آندری دوبروفسکی را به بیماری و مرگ می‌کشاند و پسرش، ولادیمیر، پس از بازگشت از پترزبورگ، با خانه‌خرابی و بی‌عدالتی روبه‌رو می‌شود. ولادیمیر دوبروفسکی که همه‌چیز خود را از دست داده، به‌همراه گروهی از رعایا به راهزنی و انتقام از اشراف فاسد روی می‌آورد. در این میان، ماریا، دختر ترایه‌کوراف، و معلم فرانسوی تازه‌وارد به خانهٔ آن‌ها، وارد داستان می‌شوند و ماجراهای عاشقانه و پیچیده‌ای شکل می‌گیرد. داستان با گره‌افکنی‌های متعدد، کشمکش‌های اخلاقی و اجتماعی، و تقابل عشق و انتقام پیش می‌رود، بی‌آن‌که پایان ماجرا به‌طور کامل افشا شود.

چرا باید کتاب دوبروفسکی را بخوانیم؟

«دوبروفسکی» با روایت داستانی پرکشش و شخصیت‌هایی چندلایه، تصویری از جامعهٔ روسیهٔ قرن نوزدهم و مناسبات قدرت، عدالت و عشق را به نمایش می‌گذارد. این کتاب، علاوه‌بر ارزش ادبی و تاریخی، به موضوعاتی چون فساد اداری، تضاد طبقاتی و سرنوشت فرد در برابر ساختارهای اجتماعی می‌پردازد. خواندن این رمان فرصتی است برای آشنایی با سبک داستان‌نویسی پوشکین و درک بهتر زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی روسیهٔ آن دوران. همچنین، داستان ولادیمیر دوبروفسکی و انتخاب‌های دشوار او، مخاطب را با پرسش‌هایی دربارهٔ اخلاق، عدالت و انتقام روبه‌رو می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های کلاسیک، دوستداران ادبیات روسیه و کسانی که به موضوعات اجتماعی، عدالت و کشمکش‌های طبقاتی علاقه دارند، مناسب است. همچنین، دانشجویان و پژوهشگران ادبیات و تاریخ اجتماعی می‌توانند از مطالعهٔ این اثر بهره‌مند شوند.

بخشی از کتاب دوبروفسکی

«دوبروفسکی، پیرزن مهربان را گرم در آغوش فشرد و گفت: ــ سلام دایه‌جان، سلام، پس پدرجان چی؟ کجاست؟ حالش چه‌طوره؟ در همین لحظه پیرمرد بلندقامت رنگ‌پریده و نحیفی که به‌زحمت پاهای خود را حرکت می‌داد، با لباس خواب به سرسرای خانه آمد و با صدای ضعیفی گفت: ــ سلام، ولادیمیر عزیزم. ولادیمیر به‌گرمی پدرش را در آغوش فشرد. این شادی هیجان شدیدی به پیرمرد بیمار وارد آورد و به حال ضعف افتاد و پاهاش لرزید و اگر پسر نگهش نداشته‌بود، می‌افتاد. یِگوراوانا گفت: ــ چرا از جات بلند شدی؟ تو نمی‌توانی سرپا وایستی، آن‌وقت بلند شده‌ای و مثل بقیه راه افتادی و آمدی تا اینجا. پیرمرد را به تختخوابش بردند. سعی کرد با پسرش صحبت کند، اما افکارش مغشوش بود و کلمات بی‌ربطی ادا می‌کرد. نهایتاً هم خاموش شد و به خواب رفت. ولادیمیر از وضعیت پدرش حیرت کرد. در همان اتاق‌خواب پدرش ساکن شد و خواست با بیمار تنهایش بگذارند. اهل خانه هم اطاعت کردند، بعد همگی دور گریشا را گرفتند و او را به اتاق خدمه بردند، به رسم دهاتی‌جماعت پذیرایش شدند و ساعتها با انواع‌واقسام سؤال و تعارف و احوالپرسی کلافه‌اش کردند.»