دانلود و خرید کتاب مرد در تاریکی پل آستر ترجمه الاهه دهنوی
تصویر جلد کتاب مرد در تاریکی

کتاب مرد در تاریکی

معرفی کتاب مرد در تاریکی

کتاب مرد در تاریکی نوشته‌ی پل استر یکی از مشهورترین نویسندگان معاصر آمریکا است. او در این کتاب به وضعیت انسان امروزی در دنیای جنگ‌زده پرداخته است. رمان مرد در تاریکی درباره پیرمردی تنها و منزوی است که در ذهن خود آمریکای جدیدی را خلق کرده است که به جای جنگ با عراق درگیر جنگ داخلی است.

درباره کتاب مرد در تاریکی

در کتاب مرد در تاریکی نگاه پل استر با آثار قبلیش از این جهت تفاوت دارد که او از فضای ذهنی و بحران هویت فردی بیرون می‌‌آید و به جنگ می‌‌پردازد. از دنیایی می‌‌گوید که شعله‌‌های جنگ آن را در خود احاطه کرده است. پل استر را می‌توان نمونه‌ی یک نویسنده‌ی تمام‌عیار آمریکایی دانست. این نویسنده همیشه تلاش کرده است با جهان‌بینی خاصی که دارد به بحران‌های فردی بپردازد اما در کتاب مرد در تاریکی بر روی مسئله‌ای متفاوت تمرکز کرده است. او در این رمان دنیای آشفته و جنگ‌زده را نشان می‌دهد.

این رمان دو خط داستانی دارد؛ خط اصلی درمورد پیرمرد معلولی به نام آگوست بریل است که در منزل دخترش، همراه تنها دختر و نوه‌اش زندگی می‌کند. او پیرمرد ۷۲ ساله‌ی تنهایی است که ذهنی آشفته دارد چرا که به‌تازگی اتفاقات زیادی از جمله تصادف رانندگی، مرگ همسر و... را پشت سر گذاشته است. این مرد حتی شب‌ها نیز آرامش ندارد و نمی‌تواند راحت بخوابد و برای اینکه ذهنش را آرام کند به دنیای خیالی خود پناه می‌برد. او به تخیل رو می‌آورد و شخصیت «اون بریک» را خلق می‌کند و سپس او را درون گودالی در زمان جنگ داخلی امریکا قرار می‌دهد.

خط فرعی داستان مرد در تاریکی در ذهن آگوست شکل می‌گیرد. او در فکر و خیال خودش آمریکای دیگری خلق می‌کند، آمریکایی که در سال ۲۰۰۰ میلادی مسیرش تغییر پیدا می‌کند و هیچ‌وقت نه جنگی بین این کشور و و عراق شکل می‌گیرد و نه فاجعه‌ی یازده سپتامبر اتفاق می‌افتد. آمریکای دوم درگیر مشکلات و جنگ‌های داخلی است و ایالت‌های مختلف این کشور دیگر اتحادی باهم ندارند. در این آمریکای خیالی مردی به نام اون بریک حضور دارد که باید با مشکلات دنیای خیالی مواجه شود. اون بریک به دنبال عامل اصلی تمامی این اتفاقات است. دنبال کسی است که آمریکا را به سوی چنین فاجعه‌ای کشانده است و این فرد کسی نیست جز آگوست بریل! از بریک که یک شعبده‌باز است درخواست می‌شود تا عضو نیروهای مسلح ایالت خودمختار امریکا شود و پیرمرد نویسنده را که مقصر جنگ است، بکشد. ولی بریل فکر می‌کند اگر از شدت جنگ کم کند به کاتیا و نامزد کشته‌شده او خیانت کرده است، برای همین قبل از اینکه بریک از دنیای ذهنی به دنیای واقعی وارد شود او را در حمله‌ای هوایی از بین می‌برد اما ذهنیت بی‌خواب راوی همچنان بیدار است و این‌بار افرادی توجهش را جلب می‌کنند که در جنگ به نوعی نیست و نابود شده‌اند.

پل استر هر چه داستان مرد در تاریکی را بیشتر جلو می‌برد ماجرای اون بریک بزرگتر می‌شود و ابعاد جدی‌تری به خودش می‌گیرد تا جایی که پیرمرد در دنیایی که خودش به‌وجود آورده است غرق می‌شود. این نویسنده در یکی از مصاحبه‌های خودش اعلام کرده که یکی از اصلی‌ترین تفاوت‌های این رمان سیاست و به صورت خاص جنگ آمریکا و عراق است و او شخصا باور دارد که کتاب مرد در تاریکی اثری ضدجنگ و خانوادگی است.

چرا باید کتاب مرد در تاریکی را مطالعه کنیم؟

داستان کتاب مرد در تاریکی به اندازه‌ای جذاب و حیرت‌آور است که واشنگتن پست آن را در میان آثار برگزیده‌ی خودش قرار داده است. این کتاب قوه تخیل خواننده را به چالش می‌کشد.

خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

اگر شما جزو کسانی هستید که به کتاب‌های ضدجنگ و یا خانوادگی علاقه دارید این حتما انتخاب بسیار جذابی می‌تواند برای شما باشد. اما در نظر داشته باشید این کتاب براساس تخیلات یک پیرمرد نوشته شده و هیچ چیز آن واقعی نیست.

درباره پل بنجامین آستر

پل آستر متولد نیوآرک، نیوجرزی است. او رمان‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس، شاعر و مترجم آمریکایی است. دلیل شهرت او بیشتر به‌خاطر مجموعه‌ کتاب‌های سه‌گانه نیویورک است. همچنین از فیلم‌نامه‌های او می‌توان به لولو روی پل اشاره کرد. کتاب‌های او تا به امروز به بیش از چهل زبان ترجمه شده‌است.

تصویر پل آستر

پل آستر ابتدا با نویسنده‌ای به نام لیدیا دیویس ازدواج کرد و از او پسری به نام دنیل استر دارد. استر در سال ۱۹۸۱ با همسر دوم خود به نام سیری هوست وتکه نویسنده بود ازدواج کرد و حاصل آن دختری به نام سوفی استر است.

تکه هایی از کتاب مرد در تاریکی

او را درون چاله‌اى گذاشتم. به نظر شروع خوبى بود، شیوه‌ى امیدوارکننده‌اى براى پیش بردن ماجرا بود. مرد خفته‌اى را داخل گودالى بگذار و بعد ببین وقتى بیدار مى‌شود و سعى مى‌کند بیرون بیاید چه اتفاقى مى‌افتد. منظورم گودال عمیقى توى زمین است، گودالى به عمق دو و نیم یا سه متر که کاملاً به‌شکل دایره‌اى حفر شده، با دیواره‌هاى عمودى و سخت، خاک بسیار فشرده، چنان سخت که انگار سطحش بافت گل پخته یا حتى شیشه را دارد. به عبارت دیگر، مرد درون گودال وقتى چشمانش را باز کند، نمى‌تواند خود را از گودال نجات دهد. مگر اینکه مجهز به وسایل کوهنوردى باشد مثلاً چکش و میخ‌هاى فلزى، یا طنابى که بتواند به درختى در آن نزدیکى کمند کند ولى این مرد هیچ ابزارى ندارد و وقتى به هوش بیاید، بى‌درنگ به ماهیت مخمصه‌اش پى مى‌برد.

و بعد اتفاق مى‌افتد. مرد به هوش مى‌آید و متوجه مى‌شود که به پشت دراز کشیده و به آسمان بى‌ابر شبانگاهى چشم دوخته است. نامش اون بریک است، و اصلاً نمى‌داند چگونه در این نقطه قرار گرفته، از افتادن داخل این گودال استوانه‌اى که قطرش را حدود سه‌متر و نیم تخمین مى‌زند، چیزى به یاد نمى‌آورد، مى‌نشیند. با کمال تعجب مى‌بیند که یونیفورم نظامى پشمى خاکى رنگى پوشیده که پارچه‌ى زبرى دارد. کلاهى روى سرش است و یک جفت پوتین چرمى کهنه‌ى پوسته کرده پوشیده که بالاتر از قوزک با گره دوتایى بسته شده است. روى هر دو آستین کتش درجه‌هاى نظامى دوخته شده که نشان مى‌دهد یونیفورم متعلق به شخصى با درجه‌ى سرجوخه‌گى است. آن شخص ممکن است اون بریک باشد، ولى مرد داخل گودال که اسمش اون بریک است، به یاد نمى‌آورد در هیچ دوره‌اى از زندگى‌اش در ارتش خدمت کرده یا در جنگ بوده باشد.

Mohammad
۱۴۰۱/۰۵/۱۱

(۵-۱۲-[۸۸]) عنوانش من رو یاد کتاب "خنده در تاریکی" انداخت، البته موضوعاتشون با هم متفاوته. مرد در تاریکی، یه کتاب ضد جنگه؛ نویسنده به کمک ایده ی دنیاهای بی شمار یا همون دنیاهای موازیِ جوردانو برونو، تاثیرات جنگ رو در ابعاد

- بیشتر
arash008
۱۳۹۴/۰۷/۱۴

خوبه، موسیقی شانس و دیوانگی در بروکلین و کتاب اوهام بهترین رمان های پل استر هستند. کار پل استر عالیه ، کتاباشو هرچند وقت دوباره خوانی میکنم .

هیچ‌وقت هیچی رو جدی نمی‌گیری، مگه نه؟ من همه‌چیز جدی می‌گیرم عزیزم. فقط تظاهر می‌کنم که جدی نمی‌گیرم.
Mohammad
جنگ‌ها گرداگرد ما را به آتش کشیده‌اند: دست‌های بریده در آفریقا، سرهای بریده در عراق، و این جنگ دیگر در ذهن من، جنگی خیالی
Mohammad
وقتی نمی‌تونم بخوابم این کارُ می‌کنم. توی تاریکی دراز می‌کشم و برای خودم داستان می‌گم.
Mohammad
در آپارتمان می‌نشیند و سعی می‌کند کم‌دردترین و مؤثرترین راه برای ترک این دنیا را پیدا کند. به فکر می‌افتد که اسلحه‌ای بخرد و به سر خودش شلیک کند. به سم فکر می‌کند. به فکر می‌افتد که رگ دستش را بزند. به خودش می‌گوید: بله، راه معمولش همین است، نه؟
Mohammad
کاش می‌فهمید کارهای کثیفی که انسان‌ها در حق همدیگر انجام می‌دهند فقط لغزش نیست، بلکه بخشی از ذات و وجودمان است. در این صورت کمتر زجر می‌کشید و هر بار که اتفاق بدی برایش می‌افتاد دنیا [در چشمش] فرو نمی‌ریخت و شب‌درمیان با چشم گریان خوابش نمی‌برد.
raha
واقعیت یکی نیست، سرجوخه. واقعیت‌های زیادی وجود داره. دنیا یکی نیست. دنیاهای زیادی وجود داره که همگی به موازات همدیگه جریان دارن، دنیاها و ضد دنیاها، دنیاها و سایه‌ی دنیاها و هر دنیا رویا، تخیل یا نوشته‌ی کسی در دنیایی دیگه است. هر دنیایی ساخته‌ی یک ذهنه.
raha
نمی‌خواهم تظاهر کنم که طلاق کار ظالمانه‌ای نیست. رنج وصف‌ناپذیر، یأس فلج کننده، خشم دیوانه‌وار و غبار مداوم اندوه در ذهن که به تدریج به نوعی سوگواری تبدیل می‌شود، گویی که آدم عزادار مرگ کسی است.
raha
دنیای عجیب، دنیای فرسوده، دنیای عجیبی که می‌گذرد و در این حین جنگ‌ها گرداگرد ما را به آتش کشیده‌اند: دست‌های بریده در آفریقا، سرهای بریده در عراق، و این جنگ دیگر در ذهن من، جنگی خیالی در وطن، آمریکایی که در حالِ از هم پاشیدن است، تجربه‌ی شکوهمندی که بالاخره از بین رفته.
raha
شوک دیدن او در آن حالت: آنقدر بی‌حرکت، آنقدر مات، آن‌طور وحشتناک مرده بود. وقتی پرسیدند آیا می‌خواهم بیمارستان کالبدشکافی انجام دهد، گفتم نیازی نیست. فقط دو احتمال وجود داشت. یا بدنش از کار افتاده بود یا اینکه خودش قرص خورده بود و من نمی‌خواستم جواب را بدانم، چون هیچ‌کدام داستان واقعی را بیان نمی‌کرد. بتی از دلشکستگی مرد. بعضی‌ها از شنیدن این عبارت خنده‌شان می‌گیرد، چون از دنیا چیزی نمی‌دانند. مردم از دلشکستگی‌هم می‌میرند. هر روز اتفاق می‌افتد و تا پایان زمان هم ادامه خواهد داشت.
raha
انگار کل وجودش خالی می‌شد و ارتباطشُ با خودش و دنیا از دست می‌داد. همه‌ی غریزه‌ها و تمایلاتشان درباره‌ی آدم‌های دیگه عمیق بود، فوق‌العاده عمیق، ولی رابطه‌اش با خودش عجیب سطحی بود. ذهن خوبی داشت، ولی اساسا آدم باسوادی نبود و نمی‌تونست فکر مشخصی رو دنبال کنه. نمی‌تونست برای مدتی طولانی روی چیزی تمرکز کنه.
raha
نیاز دارم به یکی نگاه کنم، یکی که شام پیشم باشه، هر چند وقت یکبار منُ بغل کنه و بِهِم بگه که آدم خیلی بدی نیستم.
minoo
چرا دارم این کار را می‌کنم؟ چرا مصّرم که به این کوره‌راه‌های قدیمی و ملال‌آور سفر کنم؟ چه اجباری است که با زخم‌های قدیمی‌ام وَر بروم و دوباره به خونریزی بیندازمشان؟
کاربر ۱۳۹۰۷۸۶
واقعیت یکی نیست، سرجوخه. واقعیت‌های زیادی وجود داره. دنیا یکی نیست. دنیاهای زیادی وجود داره که همگی به موازات همدیگه جریان دارن، دنیاها و ضد دنیاها، دنیاها و سایه‌ی دنیاها و هر دنیا رویا، تخیل یا نوشته‌ی کسی در دنیایی دیگه است.
Baseer Koushan
همان یک‌ذره دندان شکسته او را شبیه یک ولگرد از پا افتاده کرده است، عین یک دهاتی کودن. خوشبختانه فقط وقتی می‌خندد جای خالی‌اش پیداست، و در وضعیت فعلی لبخند آخرین کاری است که دلش می‌خواهد انجام دهد.
Baseer Koushan

حجم

۱۴۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۳ صفحه

حجم

۱۴۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۳ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
تومان