دانلود و خرید کتاب موش ها و آدم ها جان اشتاین‌بک ترجمه پرویز داریوش
تصویر جلد کتاب موش ها و آدم ها

کتاب موش ها و آدم ها

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب موش ها و آدم ها

کتاب موش ها و آدم ها نوشتهٔ جان اشتاین بک و ترجمهٔ پرویز داریوش است. انتشارات علمی و فرهنگی این رمان آمریکایی را منتشر کرده است. این رمان داستان دو کارگر را روایت کرده و برنده‌ٔ جایزهٔ نوبل ادبیات نیز شده است.

درباره کتاب موش ها و آدم ها

کتاب موش ها و آدم ها (Of Mice and Men) رمانی آمریکایی نوشتهٔ جان اشتاین بک است. این رمان در سال ۱۹۳۷ به رشتهٔ تحریر درآمده است. جان اشتاین بک داستان این رمان را با الهام از برهه‌ای از زندگی خود نوشته است. داستان کتاب «موش‌ها و آدم‌ها» در سال‌های رکود آمریکا اتفاق می‌افتد و نام شخصیت‌های اصلی آن «جرج میلتون» و «لنی اسمال» هستند؛ دو دوستی که در آخور اسب‌ها مهتری می‌کنند و از این طریق زندگی خود را سپری می‌کنند. این دو دوست ویژگی‌های بسیار متفاوتی دارند و آرزوی قدیمی هر دویشان خریدن جایی است که بتوانند در آن خرگوش پرورش دهند. کتاب «موش‌ها و آدم‌ها» برنده‌ٔ جایزهٔ نوبل ادبیات نیز شده است. جان اشتاین بک نام این داستان را از یکی از سروده‌های «رابرت برنز» بر گرفته است. 

خواندن کتاب موش ها و آدم ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جان اشتاین بک

جان ارنست اشتاین‌ بک جونیور در ۲۷ فوریهٔ ۱۹۰۲ در کالیفرنیا در آمریکا به دنیا آمد. پدرش خزانه‌دار و مادرش آموزگار بود و خودش در دانشگاه در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی درس خواند. پس از تحصیل به نیویورک رفت و روزنامه‌نگاری را آغاز کرد. پس از مدتی به کالیفرنیا برگشت و آنجا به کارهای مختلفی مشغول شد. همین کارها باعث شد تا او با رنج زندگی کارگران آشنا شود و این آشنایی هم باعث شد تا بتواند به‌خوبی درباره‌ٔ آن‌ها بنویسد. او یکی از مهم‌ترین چهره‌های ادبی آمریکا و یکی از نمایندگان مکتب ناتورالیسم است که در سال ۱۹۴۰ جایزهٔ پولیتزر و در سال ۱۹۶۲ جایزهٔ نوبل ادبی را از آن خود کرد. نخستین اثر جان اشتاین بک «جام زرین» نام داشت که آن را در سال ۱۹۲۹ نوشت. نگاه انسان‌دوستانه و دقیق او به جهان پیرامون و چهرهٔ رنج‌کشیدهٔ خودش سبب درخشش او در نوشتن آثاری چون «موش ‌ها و آدم‌‌ها» و «خوشه‌های خشم» شد. از میان کتاب‌های دیگر او نیز می‌توان به «دهکدهٔ فراموش‌شده»، «ماه پنهان است»، «به خدای ناشناخته»، «راستهٔ کنسروسازی»، «اتوبوس سرگردان»، «مروارید»، «پنجشنبهٔ شیرین»، «شرق بهشت»، «در نبردی مشکوک» و «خون آن‌ها قوی است» اشاره کرد. جان اشتاین ‌بک در ۲۰ دسامبر ۱۹۶۸ و در ۶۶سالگی به‌دلیل بیماری قلبی در نیویورک چشم از جهان فروبست.

بخشی از کتاب موش ها و آدم ها

«برکهٔ سبز تیره‌رنگ رودخانهٔ سالیناس، در این دم غروب، آرام بود. خورشید دره را تقریباً بدرود گفته بود و از کوه گابیلان بالا می‌رفت. نوک تپه به رنگ سرخ درآمده بود،‌ اما کنار استخر در زیر چنارهای درهم‌رفته سایهٔ دلپسندی افتاده بود.

یک مار آبی به آرامی به سطح آب آمد، سر خود را که همچون دوربین زیردریایی‌ها بیرون آورده بود به اطراف چرخاند، سپس طول استخر را شنا کرد و به پای ماهیخوار بی‌حرکتی که در جایی کم‌عمق ایستاده بود رسید. سری و نوکی بی‌صدا خم شد و گردن مار آبی را گرفت، از آب بیرون آورد و سپس، همچنان که دم مار در هوا می‌جنبید، آن را بلعید.

صدای باد شدیدی که از دور می‌وزید به گوش رسید و مقداری غبار همچون موج بر سر درختان نشست. برگ‌های چنار روی نقره‌فام خود را نشان دادند و برگ‌های خشک و سوخته‌ای که روی زمین ریخته بودند، چند قدم حرکت کردند. حلقه‌حلقه امواج باد بر سطح سبز دریاچه لغزید. باد به همان سرعتی که آمده بود، از میان رفت و هوا آرام شد. ماهیخوار همچنان بی‌حرکت و منتظر در پایاب ایستاده بود. مار آبی دیگری به روی استخر شنا کرد و سر دوربین‌مانند خود را به اطراف گرداند.

ناگهان لنی از میان بوته‌های جاروب آشکار شد. همچون خرس بی‌صدا می‌خزید. ماهیخوار هوا را به صدا درآورد و آب را از بدن خود فروریخت و به سمت رودخانه پرواز کرد. مار آبی کوچک میان خزه‌های استخر نهان شد.

لنی، آرام، به کنار استخر آمد، زانو زد و به آشامیدن پرداخت. تنها لب او با آب تماس داشت. هنگامی که پرنده‌ای بر فراز برگ‌های خشک آواز خواند، او به تندی سر از روی آب بلند کرد و با گوش و چشم به جست‌وجوی صدا پرداخت تا پرنده را یافت و سپس از نو سر را نزدیک آب برد و مشغول نوشیدن شد. چون از خوردن آب فارغ شد، کنار استخر نشست. پشت به استخر و رو به مدخل درخت‌ها داشت، تا اگر کسی آمد، او را ببیند. زانوانش را در بغل گرفت و چانه‌اش را روی زانو نهاد. نور از دره بیرون رفت و همچنان ناپدید شد. مثل این بود که قلل کوه از زیادی نور مشتعل شده است. لنی به آرامی با خود می‌گفت: «والاهه یادم نرفت. توی بوته‌ها قایم می‌شم تا ژرژ بیاد». کلاهش را به روی چشم کشید.»

معرفی نویسنده
عکس جان اشتاین‌بک
جان اشتاین‌بک

جان ارنست استاین‌بک که در ایران با نام جان اشتاین بک نیز شناخته می‌شود، نویسنده‌ای آمریکایی است که در ۲۷ فوریه سال ۱۹۰۲ در کالیفرنیا متولد شده و در ۲۰ دسامبر ۱۹۶۸ به علت بیماری قلبی چشم از جهان فروبست.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

حجم

۸۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۱۳,۵۰۰
۷۰%
تومان