دانلود و خرید کتاب رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر ترجمه ابوالحسن تهامی
تصویر جلد کتاب رومئو و ژولیت

کتاب رومئو و ژولیت

معرفی کتاب رومئو و ژولیت

یکی از نمایش‌نامه‌های عاشقانه ویلیام شکسپیر کتاب رومئو و ژولیت است که هم‌چنین اولین نمایش‌نامه‌ی غم‌انگیز او نیز هست، موضوع اصلی داستان‌های شکسپیر بر پایه‌ی عشق است و با مهارت خود توانسته است این حس را در مخاطبان کتاب‌هایش ایجاد کند.

درباره کتاب رومئو و ژولیت

با اینکه این کتاب، داستان عشق دو جوان به نام‌های رومئو و ژولیت است، اما رقابت بین خانواده‌های میانسال است، با اینکه دشمنی میان دو ‌خانواده‌ی کپیولت و منتیگو بسیار در کتاب مهم ذکر شده، اما هیچ‌وقت درباره‌ی ریشه و فرآیند این کینه صحبتی نمی‌شود.

رومئو و ژولیت، این دو عاشق جوان با زیر پا گذاشتن تابوها، قوانین سخت‌گیرانه‌ی اجتماعی را به نفع خود کنار می‌زنند. این نافرمانی موجب رخداد فاجعه‌ای می‌شود، ولی ویلیام شکسپیر می‌خواهد خواننده مقصر این اتفاقات را پیدا کند، دو خانواده باهم دشمنی و اختلاف قدیمی دارند و قهرمانان این کتاب رومئو و ژولیت از این دو خانواده هستند، رومئو پسری از خاندان مونتیگو برای دیدن دختری که بسیار دوستش داشت به اسم رزالین به مهمانی لرد کپیولت می‌رود، آنجا ژولیت دختر لرد کپیولت را ملاقات کرده و دل‌باخته‌اش می‌شود، آنها برای رسیدن به یکدیگر تلاش می‌کنند و به بن‌بست می‌خورند و در همین میان اختلاف میان این دو خانواده بالا می‌گیرد و رومئو به‌صورت ناخواسته باعث مرگ یکی از افراد خانواده‌ی کپیولت می‌شود، و حاکم ورونا دستور ترک رومئو از شهر را می‌دهد.

از آثار ویلیام شکسپیر در هنرهایی مثل باله، سینما، موسیقی و اپرا بسیار تاثیر می‌گیرند، رومئو و ژولیت اولین نمایش‌نامه‌ای است که بیشترین تعداد تئاتر و فیلم عاشقانه اقتباسی را داشته است.

چرا باید کتاب رومئو و ژولیت را مطالعه کنیم؟

ویلیام شکسپیر از برترین نمایش‌نامه‌نویسان تاریخ است و با مهارت خود می‌تواند احساسش را به خواننده منتقل کند. در کتاب رومئو و ژولیت حس عشق این دو و حس نفرت خاندانشان را می‌توانیم به‌طور کامل حس کنیم.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب رومئو و ژولیت برای کسانی که به خواندن نمایش‌نامه و آثار عاشقانه علاقه دارند بسیار جذاب و سرگرم‌کننده می‌تواند باشد.

درباره ویلیام شکسپیر

ویلیام شکسپیر از مشهور‌ترین شاعران و نمایشنامه‌نویسان انگلیسی است که در سال ۱۵۶۴ در استراتفورد متولد شده است. او را شاعر ملی انگلستان دانسته و بالاترین نشان ملی انگلستان "سخن سرای ایون" را به ویلیام شکسپیر اهدا کرده‌اند، او با ۳۹ نمایشنامه، ۱۵۴ غزلواره و دو قصیده، از پرکارترین نویسندگان قرن هفدهم بوده و بسیاری او را بزرگ‌ترین نمایش‌نامه‌نویس تاریخ می‌دانند. او در ۱۸ سالگی با ان هتوی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ۳ فرزند بود.

ویلیام شکسپیر تنها نویسنده‌ای است که کتاب‌هایش به تمام زبان‌های دنیا ترجمه شده. نمایشنامه‌‌‌‌‌‌‌‌های شکسپیر به دو دسته‌ی تراژدی و کمدی تقسیم می‌شوند که در هر دو سبک خبره بوده و تبحر خاصی داشته، از پرطرفدارترین تراژدی‌های شکسپیر می‌توان هملت، اتللو، مکبث و از پرطرفدارترین کمدی‌‌‌‌‌‌‌های او می‌توان شب دوازدهم، کمدی اشتباهات، رویای شب نیمه تابستان را نام برد. ویلیام شکسپیر بیشتر آثار خود را بین سال‌های ۱۵۸۹ تا ۱۶۱۳ نوشته است.

ویلیم شکسپیر نویسنده کتاب رومئو و ژ>لیت

شکسپیر در قرن شانزده و هفدهم زندگی می‌کرد، به زبان انگلیسی باستان حرف می‌زد و با زبان انگلیسی امروز بسیار متفاوت بود و برای همین خواندن کتاب‌های او به زبان اصلی بسیار سخت است، ولی آنقدر مهم است که در طول چند سال به زبان‌های مختلف ترجمه شده و نسخه‌ی زبان انگلیسی آن نیز آسان‌تر شده است. ویلیام شکسپیر نقش اصلی و بسیار مهمی در ادبیات انگلستان داشته و او را هم‌تراز با فردوسی در شعر فارسی و هومر در شعر لاتین دانسته‌اند. شکسپیر در سال ۱۶۱۶ و در سن ۵۱ سالگی در محل تولدش درگذشت. جسد او دو روز بعد از مرگش در کلیسای ترینیتی دفن شد. در سال ۲۰۱۸ انگلستان فیلمی به نام همه چیز حقیقت دارد ساخت که روز‌های پایانی زندگی ویلیام شکسپیر را به ما نشان می‌دهد.

ویلیام شکسپیر را پدر نمایش‌نامه‌نویسی انگلستان می‌دانند. او کتاب‌هایش را از تاریخ روم باستان و تخیل خودش نوشته است. از مهم‌ترین آثار او می‌توان به اتللو، مکبث، ژولیوس سزار، هملت، هنری ششم و رومئو و ژولیت اشاره کرد.

قسمتی از متن کتاب رومئو و ژولیت

ژولیت به موی خرمایی براق و چشمان خاکستری و حیرت‌زده‌ی مرد جوان که سرشار از شرم و تعجب بودند، نگاه گذرایی انداخت. نیمه‌ لبخندی که روی دهان مرد جوان نقش بسته بود، باعث شد چهره‌ی ژولیت سرخ شود. او دریافت که نمی‌تواند از چهره‌ی مرد جوان چشم بردارد.

رومئو گفت:«بانوی من! اگر حضور من سبب رنجشتان شده، پوزش می‌طلبم.»

ژولیت با تبسم گفت: «آقا! حضور شما سبب رنجش نشده است و من هم نرنجیده‌ام.»

انگار نیروهای ناشناخته‌ای آنان را مانند پروانه‌ای دور شمع، جذب یکدیگر کرده بودند. گویی تالار و نوازندگان ناپدید شدند. به نظر می‌رسید که آنان تنها کسانی بودند که در این جهان زندگی می‌کردند.

سپش رومئو به ژولیت نگاهی انداخت و در فکر فرو رفت. با خود گفت:« همیشه وقتی که فکر می‌کردم عاشقم، مانند بچه‌ای بودم که مشغول بازی است. ولی اکنون واقعا عاشقم. نمی‌دانم آیا او چنین احساسی دارد؟»

سپیده
۱۳۹۷/۰۱/۲۳

💓ویلیام شکسپیر💓 ؛ - 🌸گر تمام شب را به خاطر از دست دادن خورشید گریه کنی، لذت دیدن ستاره ها را از دست خواهی داد🌸 - 💓گوش هایت را ب همه بسپار، اما صدایت را به عده ای معدود! همیشه سعی کن بیشتر

- بیشتر
morteza_ja97
۱۳۹۷/۰۷/۰۱

بهترین ترجمه این کتاب برا کیه

Mohammad
۱۴۰۱/۰۴/۱۳

(۴-۱۶-[۵۷]) شکسپیر در این نمایشنامه نبوغ خودش رو در ساخت و پرداخت ابعاد کلی نمایشنامه نویسی به زیبایی به نمایش گذاشته؛ خواننده رو از ابتدا با طنزی دلچسب با خودش همراه میکنه و در نهایت در اوج، با صحنه هایی تراژیک

- بیشتر
Hanieh Mohamadi
۱۳۹۹/۱۱/۱۵

داستان واقعا زیبا بود و قدرت نویسنده کاملا آشکار اما شخصیت رومئو و ژولیت نماد تعدادی از بیماری های روانی هست مثل عدم کنترل بر خود و پرخاشگری که رومئو داشت

Nima M. Ashrafi
۱۳۹۶/۱۲/۰۴

«رومئو و ژولیت یکی از سه بازی شکسپیر است که...» همین یک عبارت کافیه برای اینکه از خرید این کتاب منصرف شد. شکسپیر بازی (game) داره یا نمایشنامه (play)؟! اگه دوستان طاقچه این متن رو باگوگل‌ترنسلیت ترجمه کرده باشن و از متن خود

- بیشتر
کاربر ۱۹۵۰۸۴۹
۱۳۹۹/۰۵/۰۸

بنظرم واقعا یکی از ضعیف ترین ترجمه های بود که تا به حال دیده بودم به طوری که غلط های معنایی زیادی داشت یکی از بارزترین غلط هاش این بود که کلمه انگلیسی play رو که در این متن به

- بیشتر
Rasta (:
۱۳۹۹/۱۱/۰۴

داستان این کتاب همونطور که از اسم کتاب مشخصه درمورد عشق بین رومئو و ژولیته که هر کدومشون از یک قبیله هستند و این دو قبلیه با هم سره جنگ دارند و تحت یکسری شرایط(که وقتی این کتاب رو مطالعه

- بیشتر
ⓃⒶⓇⒼⒺⓈ
۱۳۹۷/۱۱/۲۶

خیلی قشنگه 🥺🥺🥺🥺🥺

M.karimi
۱۳۹۶/۰۴/۱۱

شکسپیر از همه جهات عالیه

Hamid_R_khani
۱۳۹۹/۰۴/۲۶

با سلام خدمت دوستان گرامی این دومین کتابی هست که قبل خوندن راجع بهش نظر میدم متاسفانه مترجم و متن این کتاب واقعا دارای سراشیبی های زیادی هست بعضا خیلی خوب بعضا غیر قابل فهم خدمتکار رو همه جا خدمتگار

- بیشتر
گم کرده‌ام خود را، گویی نیستم این‌جا.
Mohammad
سامپسون: شمشیر من لخته؛ بجنگ! پشتتم.‌ گرگوری: پشتمی؟ که پا بذاری به فرار؟ سامپسون: از من ترست نباشه. گرگوری: به مریم همه ترسم از توئه.
Mohammad
همه مرگ را زاده‌ایم.
Mohammad
شما خوندن بلدین؟(۶۰) ‫رومئو: آری، خوشبختیم را در بدبختیم می‌خوانم.
نارون
اگر گل سرخ را به هر واژه‌ی دیگری بخوانیم عطرش همان است
Hamid_R_khani
خوشبختیم را در بدبختیم می‌خوانم.
Hamid_R_khani
رومئو: عشق. همو که از نخست برآنم داشت به جست‌و جویت آیم،(۸۰) او به من فکر وام داد و من به او چشم. ناوبر نیستم، اما اگر تو در دورترین جای جهان بودی که دورترین دریای جهان بر کرانه‌اش بوسه می‌زد برای متاعی چون تو خطر آن دریا می‌کردم.
الی
" تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد."
مهدی
چه چیز دیگر است عشق؟ شکل عاقلانه‌یی از جنون. صفرایی خفقان آور. و یک شیرینی ماندگار.
الی
و هر درد شدید دردی خفیف‌تر را می‌کشد. اگر به راست چرخیده و گیجی، به چپ بچرخ. درمان هر غم شدید، اندوه دیگری‌ست. بگذار خار چشمت مه پیکری دگر شود تا زهر جان‌گداز پیشین بی‌اثر شود.(۵۰)
sadat
دو خاندان، به شان و جاه یک‌سان، در ورونای خرم و صحنه‌ی این داستان از کینه‌های دیرین به تمردی نو ره می‌گشایند و شهرگانان، دست‌ها به خون یک‌دگر می‌آلایند. میوه‌ی جانِ نابختیار این دشمنان دو عاشق ستاره سوخته‌اند که جان خویش می‌ستانند، و با فرجام اندوه‌بار و افسوس آور، و با مرگشان، خصومت والدان را به خاک می‌سپارند. رهگذر حزین عشق مرگ‌زای آنان و تداوم خشم والدان‌شان (۱۰) که جز با مرگ فرزندان نتوانست به پایان رسید موضوع دوساعت کوشش نمایش ماست که گر گوش دل به آن سپارید آن‌چه را در این دیباچه نگفتیم، به نیکی در می‌یابید.
کتاب باز
دروغگو بوده‌اید چشمان من! ‫زیرا که تا امشب زیبایی واقعی را ندیده بودم.
نارون
رومئو: عشق چیز ظریفی‌ست آیا؟ چیزی‌ست بس زمُخت ‫بس گستاخ، پرشوروشر که چون خار نیز می‌گزد.
نارون
‫ و دلشاد از اینم که مالک قلب من همیشه یکی ست
نارون
دریغا، عشق که بس نازک و لطیف می‌نماید، ‌چون به محک می‌زنیش ستمگر و جباری‌ست.
شلاله
‫ژولیت: تنها عشقم از دشمنم نشان دارد، ‫دیرش شناختم و این جانم می‌آزارد. ‫عشق به شومی هستی پذیرفت در من ‫که با دلم هیچکس آشنا نشد به جز دشمن!
نارون
آمیزه‌ی شکیبایی ناگزیر و خشم سرکش ‫همچو آسودن است برفراز توده‌ی آتش(۹۰)
نارون
اگر به آن احترام می‌گذاری ‫به نیکی پذیرایش باش، و گره از ابروان بگشای ‫چهره‌ی اخماگین بی حرمتی‌ست به مهمانان و به جشن.
نارون
‫تا کنون آیا قلبم عاشق بوده‌است؟
نارون
رومئو: آرام، آرام، مرکوشیو، آرام! ‫سخنانت بی‌معناست. ‫مرکوشیو: آری. چون همه از رویاست، ‫و رویا فرزند مغزی تن آساست ‫و از هیچ چیز نزاده‌اندش جز از خیال، ‫که خود ذاتی نازک دارد چون هوا ‫ و بسیار ناپایدارتر است از باد، که هم اکنون(۱۰۰) ‫با سینه‌ی یخ بسته‌ی [سرزمین‌های] شمال نرد عشق می‌بازد، ‫و چون خشم گیرد، رخت از آن‌جا برمی‌بندد ‫و به جنوب شبنم چکان روی می‌کند.
نارون

حجم

۲۴۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۵۳ صفحه

حجم

۲۴۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۵۳ صفحه

قیمت:
۱۱۲,۰۰۰
۷۸,۴۰۰
۳۰%
تومان