میگل دو سروانتس
میگل دو سروانتس کیست؟
میگل دو سروانتس یکی از مشهورترین نویسندگان اسپانیایی است که در تمام قرون و اعصار تا به امروز هیچ نویسندهی اسپانیاییزبانی روی دست شهرت او پیدا نشده است! جایگاه سروانتس در دنیای ادبیات آنقدر رفیع است که عدهی زیادی فقط نابغهای مثل شکسپیر را همردهی او میدانند. میلیونها نفر در طی قرنها به خاطر دون کیشوت شیفتهی زبان اسپانیایی شدند و میگل دو سروانتس با همین یک رمان بلندش توانست دل میلیونها نفر را به دست بیاورد و با شجاعتهای حماقتبار شوالیهاش در ذهن مردم غیراسپانیایی هم جاودانه شود!
میگل دو سروانتس را با لقب اِلکیشوت هم میشناسند! اِلکیشوت یا دون کیشوت نام کتاب مشهور سروانتس و اثری ادبی پرماجرایی است که مردم در سراسر دنیا آن را میشناسند. شهرت دون کیشوت (جنگجوی دیوانهی این کتاب) بین مردم دنیا آنقدر زیاد است که احتمالا تعداد کمی از آنها بدانند سروانتس نمایشنامه، اشعار و داستانهای دیگری را هم خلق کرده است. جالب اینجا است که سروانتس مشهورترین اثرش را در زندان و تحت تاثیر ماجراهای واقعی زندگی خودش نوشت.
زندگی پرماجرای میگل دو سروانتس
میگل دو سروانتس در ۲۹ سپتامبر ۱۵۴۷ در آلکالا دو هنارس محلهای در مادرید اسپانیا متولد شد. خانوادهی او دائما در حال جابهجایی بین شهرها بودند و تا سالها یک محل و یک شهر ثابت برای زندگی نداشتند. نقل مکان دائمی بین شهرهای والادولید، سویل، تولدو و.... ادامه داشت تا این که میگل در ۱۹ سالگی (۱۵۶۶) تصمیم گرفت و زندگی در شهر مادرید را انتخاب کرد. انتخاب شهر مادرید اهمیت دارد، چرا که میگل در همین شهر بود که کشف کرد از چه چیزی بیشترین لذت را میبرد و اجرای نمایش دومین انتخاب پراهمیت و اثرگذار میگل دو سروانتس به حساب میرود.
پس از گذشت ۴ سال میگل دو سروانتس به ایتالیا رفت و زندگی در شهرهای مختلف این کشور را تجربه کرد. در سال ۱۵۷۱ جنگ لِپانتو شروع شد و میگل دو سروانتس بیستوچهارساله طی تصمیمی عجیب به ارتش پیوست. جنگ خیلی زود روی نکبتبارش را به او نشان داد و در اثر اصابت یک گلوله به دست راستش، دچار نقص عضو شد. دو سال زندگی در ایتالیا و شهر به شهر گشتن در این کشور برای او ادامه داشت، تا این که با کشتیاش عازم اسپانیا شد.
در راه برگشتن به اسپانیا کشتی او مورد حملهی دزدان دریایی الجزایری قرار گرفت و دزدان تمام اموال میگل را گرفتند. پیش از شروع این سفر میگل پذیرفته بود تا نامهی یک دوک را به شخصی مهم در اسپانیا برساند و دزدان دریایی وقتی لباسهای میگل را میگشتند، این نامه را پیدا کردند!
پیدا شدن نامه دزدان دریایی را به این تصور انداخت که میگل شخصی مهم است. بنابراین او و برادرش را گروگان گرفتند و برای آزادی این دو از فردی که قرار بود نامه به او رسانده شود، ۵۰۰ سکهی طلا را خواستند. طبیعتا هیچکس حاضر نیست برای دو فردی که نمیشناسد چنین مبلغ هنگفتی را بپردازد و میگل دو سروانتس پنج سال جهنمی به عنوان برده در الجزایر به سر برد.
مادرشان توانست بخشی از این پول را به دزدان بپردازد، اما فقط برادر میگل با این پول آزاد شد و به اسپانیا برگشت. سروانتس در این مدت بارها تلاش کرد تا از جهنمی که در آن اسیر شده بود، فرار کند، اما نتوانست کاری از پیش ببرد.
در سال ۱۵۸۰ یک گروه از مسیحیان معتقد به تثلیث (ترینیتینها) برای آزاد کردن سروانتس به الجزایر آمدند، اما آنها فقط سیصد سکهی طلا داشتند و مجبور شدند باقی ماندهی این مبلغ را از مسافرهای اسپانیایی و دیگران قرض بگیرند. در نهایت سروانتس در ۱۹ سپتامبر ۱۵۸۰ آزاد شد و توانست رنگ اسپانیا را دوباره ببیند!
بعد از اینکه پای سروانتس بیچاره به اسپانیا رسید، باید تا پای جان کار میکرد تا بدهیهایش برای آزادی را بپردازد! او بعد از چهار سال با یک نجیبزادهی اسپانیایی ازدواج کرد، اما اینجا هم شانس با او همراهی نکرد! چرا که حاصل این ازداج یک زندگی شاد نبود و تنها دو سال دوام پیدا کرد.
میگل دو سروانتس بعد از جدایی، تصمیم گرفت سفرهایش را از سر بگیرد و این بار به آندلس سفر کرد. کمی بعد به سِویل رفت. او اول به عنوان تامینکنندهی مواد غذایی سلطنتی و بعد از مدتی به امور مالی و بانکی مشغول شد. در سال ۱۵۹۷ بانکی که میگل در آن کار میکرد، ورشکسته شد. این تمام ماجرا نبود، چون سروانتس بیچاره این بار با اتهام دزدی از پولهای بانک به زندان افتاد!
همین نقطه میتوانست یک بدبیاری مطلق باشد و میگل دو سروانتس برای همیشه نیست و نابود شود! میگل رمان دون کیشوت را تماما در زندان نوشت و اولین نسخه از این کتاب در سال ۱۶۰۵ در اسپانیا منتشر شد.
مرگ میگل دو سروانتس و ماجرای عجیب قبر او
یازده سال بعد از انتشار دون کیشوت، میگل دو سروانتس در تاریخ ۲۳ آوریل ۱۶۱۶ در شهر مادرید از دنیا رفت. او هیچوقت نفهمید که دون کیشوت تبدیل به یکی از درخشانترین رمانهای دنیا میشود و گذشت قرنها هم نمیتواند ذرهای از جذابیت آن کم کند.
ماجراهای اعجابآور میگل دو سروانتس حتی بعد از مرگش هم تمامی نداشت! جسد سروانتس را طبق وصیتنامهاش در صومعهی راهبان اهل تثلیث دفن کردند، اما چند سال بعد راهبان این صومعه به جایی دیگر منتقل شدند و گفته میشود که تابوت اجساد را هم با خود بردهاند! به همین علت کسی دقیقا نمیداند که محل دفن سروانتس دقیقا کجا است!
آثار میگل دو سروانتس
در طول پنج قرنی که از انتشار دون کیشوت گذشته است، میلیونها نفر به واسطهی همین کتاب به زبان اسپانیایی علاقهمند شدند و افراد زیادی هم با این کتاب این زبان را فراگرفتند. به همین علت میگل دو سروانتس که حتی مدفن مشخصی ندارد، برای همیشه در ادبیات جهان و برای زبان اسپانیایی ماندگار شده است.
دون کیشوت
رمان دون کیشوت اولین رمان مدرن ادبیات غرب است. اصلوب و قواعد چنان در این کتاب رعایت شده که در کالجها و موسسات ادبی برای تدریس به هنرجویان داستاننویسی مورد استفاده قرار میگیرد. این رمان دو جلدی است که جلد دوم آن ده سال بعد از جلد اول منتشر شد و نویسندهاش موفقیت و ماندگاری آن را حتی در خواب هم نمیدید. چرا که یازده سال پس از نوشتن این کتاب از دنیا رفت.
عدهی بسیاری از منتقدین ادبی اعتقاد دارند که تنها نبوغ شکسپیر میتواند همرده با میگل سروانتس باشد. چرا که این کتاب یکی از تراژیکترین آثار ادبی دنیا است و در عین حال میتواند عنوان کمدیترین اثر ادبی جهان را هم به خود اختصاص بدهد. راز ماندگاری نام سروانتس و دون کیشوت گنجاندن کمدی و تراژدی در کنار یکدیگر است، بدون این که اصل داستان ضربهای ببیند یا از چشم مخاطب بیفتد.
عمق و جذابیت دون کیشوت آنقدر زیاد است که چند نسل از بزرگان ادبیات این کتاب را کتاب تاثیرگذار زندگی خود دانستهاند و به نوعی دو سروانتس پدر معنوی مخاطبان و نویسندگان بسیاری به شمار میرود. هرمان ملویل، چارلز دیکنز، فاکنر و... از جملهی نویسندگانی هستند که این اثر را برای خود الهامبخش دانستهاند.
استاد شیشهای
استاد شیشهای یکی از داستانهای جذاب و خاص سروانتس است. این داستان بسیار کوتاه است و تنها ۳۸ صفحه دارد. این داستان از نظر محتوا با آثار دیگر سروانتس متفاوت است، چرا که یکی از مهمترین موضوعات آن عشقی دامنگیر و جنونآمیز است. در ابتدای داستان زنی ثروتمند و مشهور دل به مردی میبازد که هیچگونه اشتیاقی نسبت به او ندارد. زن بعد از انواع و اقسام وسوسههایی که به کار میبندد، نه میشنود و خود را خوار و خفیف میبیند. در ادامه زن به دنبال راهی میگردد تا مهر خود را هر طور که شده به دل مرد جوان بیاندازد. به همین جهت سر از دخمهی زنی جادوگر درمیآورد و از او یک معجون موسوم به عشق را میخرد، اما ماجرا به شکلی دیگر پیش میرود.
داستانهای عبرتانگیز
کتاب داستانهای عبرتانگیز که شامل ۱۲ داستان کوتاه از میگل دو سروانتس است، چند سال بعد از انتشار دون کیشوت منتشر شد. این در حالی است که این داستانهای کوتاه در بین سالهای ۱۶۰۵ – ۱۵۵۸ خلق شده بودند و از نظر ادبی و هنری دست کمی از دون کیشوت نداشتند. داستانهای عبرتانگیز تنها سه سال پیش از مرگ سروانتس در اسپانیا منتشر شد و نویسنده در هنگام خلق این داستانها هیچ هدفی به جز ارائهی درسهای اخلاقی و پندهایی مربوط به عفت و پاکی و... به مخاطبانش را دنبال نمیکرده. به همین دلیل نام این مجموعه داستانهای عبرتانگیز گذاشته شد.
سروانتس در این مجموعه داستان شخصیتهای جالب و به یاد ماندنی بسیاری را خلق کرده که از فروشندگان خردهپا تا جادوگران و شیادان و تیغزنان ماهر را در بر میگیرد. سروانتس چنان در خلق شخصیتها قوی ظاهر شده که در طول قرنها الهام بخش نویسندگان زیادی بوده و البته اغلب آنها حتی نتوانستند ذرهای از نبوغ او را تکرار کنند.
زندگینامهی میگل دو سروانتس
دان ناردو پژوهشگرهای تاریخی و نویسندهی آمریکایی است که علاوه بر کتابهای مشهورش درمورد وقایع تاریخی جهان، دستی هم بر آتش تحقیق و نوشتن درمورد افراد برجسته و اثرگذار دنیا دارد. او در یکی از تحقیقاتش به سراغ زندگی پر از ماجرای میگل دو سروانتس رفت و تمام وقایع زندگی این نویسندهی مهم اسپانیایی را ریز به ریز مورد بررسی و راستیآزمایی تاریخی قرار داد. او در کتابی به نام میگل دو سروانتس (رماننویس، نمایشنامهنویس و شاعر) هر آنچه که این نویسنده از سر گذرانده را مکتوب کرده است.