نظرات کاربران درباره کتاب رومئو و ژولیت
۳٫۶
(۳۷)
سپیده
💓ویلیام شکسپیر💓 ؛
- 🌸گر تمام شب را به خاطر از دست دادن خورشید گریه کنی، لذت دیدن ستاره ها را از دست خواهی داد🌸
- 💓گوش هایت را ب همه بسپار، اما صدایت را به عده ای معدود!
همیشه سعی کن بیشتر از دیگران بدانی، بیشتر از همه کار کنی و کمتر از دیگران توقع داشته باشی💓
- 🌸در عجبم از زنان! ک از خدای ب این بزرگی فقط یک شوهر می خواهند! و از شوهر ب این درماندگی، همه ی دنیا را🌸
- 💓صورت شما،کتابیست که می توانند از آن چیزهای عجیب بخوانند💓
- 🌸با خنده و شادی بگذار چین و چروکهای پیری از راه برسند🌸
- 💓چقدر بدبختند آنان ک صبر و شکیبایی ندارند! مگر نه اینست ک زخم، ذره ذره التیام می یابد💓
-🌸 نه خوب است و نه بد! فکر ماست ک از آن خوب یا بد می سازد🌸
- 💓برای آنکه کار درست بزرگی انجام بدهی، اشتباه کوچک مرتکب شو💓
- 🌸ظن و گمان، همیشه در کمین ذهن گناه آلودست🌸
-💓 آن کسی ک جرآت انجام کارهای شایسته دارد، انسان است.💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓
mehdi jh
واقعا عالیه مرسی از وقت و سلیقه ای که گذاشتین
Alireza
دم شما گرم پرفکت
من خودمم نه خاطره
جملات خیلی زیبایی نوشتین دستتون درد نکنه مخصوصا اون جمله ایی که در مورد زنان نوشته بودید واقعا همین طوره
morteza_ja97
بهترین ترجمه این کتاب برا کیه
hannah17
مریم رسولی انتشارات اردیبهشت البته هرچند من خودمم اینو خوندم و لی مال اونم خوبه
Mohammad
(۴-۱۶-[۵۷])
شکسپیر در این نمایشنامه نبوغ خودش رو در ساخت و پرداخت ابعاد کلی نمایشنامه نویسی به زیبایی به نمایش گذاشته؛ خواننده رو از ابتدا با طنزی دلچسب با خودش همراه میکنه و در نهایت در اوج، با صحنه هایی تراژیک ضربه نهایی رو میزنه؛ خوب بود و پایان زیبایی داشت.
Hanieh Mohamadi
داستان واقعا زیبا بود و قدرت نویسنده کاملا آشکار اما شخصیت رومئو و ژولیت نماد تعدادی از بیماری های روانی هست مثل عدم کنترل بر خود و پرخاشگری که رومئو داشت
Nima M. Ashrafi
«رومئو و ژولیت یکی از سه بازی شکسپیر است که...»
همین یک عبارت کافیه برای اینکه از خرید این کتاب منصرف شد.
شکسپیر بازی (game) داره یا نمایشنامه (play)؟!
اگه دوستان طاقچه این متن رو باگوگلترنسلیت ترجمه کرده باشن و از متن خود کتاب نباشه، خیانت بزرگی به مترجم کتاب کردن. اگر هم از متن کتاب باشه که دیگه حرفی برای گفتن نمیمونه!
کاربر ۱۹۵۰۸۴۹
بنظرم واقعا یکی از ضعیف ترین ترجمه های بود که تا به حال دیده بودم به طوری که غلط های معنایی زیادی داشت یکی از بارزترین غلط هاش این بود که کلمه انگلیسی play رو که در این متن به معنای نمایشنامه هست، بازی ترجمه کردن
Rasta (:
داستان این کتاب همونطور که از اسم کتاب مشخصه درمورد عشق بین رومئو و ژولیته که هر کدومشون از یک قبیله هستند و این دو قبلیه با هم سره جنگ دارند و تحت یکسری شرایط(که وقتی این کتاب رو مطالعه کنید متوجه میشید) این دو فراز و نشیب های غیر عادی ای رو تجربه میکنن
در کل خوب بود
با یه پایان تلخ و جذاب
ⓃⒶⓇⒼⒺⓈ
خیلی قشنگه 🥺🥺🥺🥺🥺
M.karimi
شکسپیر از همه جهات عالیه
Hamid_R_khani
با سلام خدمت دوستان گرامی این دومین کتابی هست که قبل خوندن راجع بهش نظر میدم متاسفانه مترجم و متن این کتاب واقعا دارای سراشیبی های زیادی هست بعضا خیلی خوب بعضا غیر قابل فهم خدمتکار رو همه جا خدمتگار نوشته چندین جا پیوستگی که نباید داشته باشه داره و برخی از واژه ها نیازمند توضیح هست که نیست از فتحه و کسره و... هم هیچ استفاده ای نشده و عملا خواندن کتاب رو غیر روان کرده و باید بعضا با پته پته خونده بشه در خصوص خود کتاب توصیه میکنم بخونید پیشاپیش از داستان و انتهاش با خبر بودم ولی وقتی کمی شو خوندم فهمیدم واقعا کتاب خوبیه و توصیفات خیلی خوبی هم داره ولی این ترجمه رو توصیه نمیکنم میتونست خیلی بهتر از این باشه ، نیازمند بروزرسانی هست
مریم کریم زاده
شکسپیر یعنی عاشقانه های ناکام و تلخ...........
hannah17
خیلی خوبه :)
somayeh
دوستش داشتم.
bahar afshar
ترجمه اصلا خوب نیست
helia
بسیار خوب 💛💛💛💛💛
13242413
خوبه ولی میتونست بهترم باشه
کاربر ۱۴۱۳۱۷۳
نظریات شمارو حتما با جناب شکسپیر درمیان میگذارم و انشالله در ویرایش های بعدی اعمال شود
MTA
احتمالا معروف تربت عاشقانه تاریخ جهان! تراژدی ای که بارها و بارها به اشکال مختلف و با تغییر جغرافیا و اسامی مشاهده کردیم. نمایشنامه های شکسپیر به گونه ای ان که تو با اینکه معمولا پایان داستان رو به دلیل تکرارش در طول سالها میدونی باز میخونی و بستگی به درک و شاید سن و سالت( جملات سنگین و بعضا نامفهوم) چیزی ازش یاد میگیری و لذت میبری.
بیشتر از اینکه پایان داستان و یا غم و اندوه داستان توجه منو جلب کنه قدرت نویسنده در طرز بیان جملات منو شگفت زده کرد. هم اونایی که دو عاشق از عشقشون نسبت به هم رو اعتراض میکنن، و هم اونایی که اشخاص به گونه ای برای هم کری میخونن! اونطور که احتمالا بدونید شکسپیر استاد کنایه، مجاز و دو پهلو حرف زدنه. با اینکه تا حدی مترجم سعی کرده در برخی پانوشت ها این دو معنایی واژه ها رو توضیح بده ولی تصور میکنم اگه یه روزی به جایی برسم که بتونم متن اصلی انگلیسی رو بخونم بیشتر از قدرت نویسندگی شکسپیر بزرگ شگفت زده بشم.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
از عاشقان بدطالع و بهتعبیری ستارهسوخته که حرف میزنیم از چه حرف میزنیم بسیاری شاید در پاسخ رومئو و ژولیت و عشق دستکم ششصدسالهی آن دو را مثال بیاورند، عشق نافرجامی که روایتش با نام ویلیام شکسپیر کبیر گره خورده اما در اصل به سالهای سال پیش از دوران او برمیگردد حدود سی سال پیش از آنکه شکسپیر روایت خود را از عشق بیمانند رومئو و ژولیت بیافریندهموطنش آرتور بروک داستان عاشقانهای را از ادبیات ایتالیا (نوشتهی ماتئو باندلو) در قالب ترجمهی آزاد از زبان واسطه فرانسه به انگلیسی برگرداند و به شکل شعری سههزار خطی ـ تاریخ غمانگیز عشق رومئوس و ژولیت ـ چاپ کرد. بروک در مقدمهای که خطاب به خواننده نوشته موضعگیری اخلاقی خود را به رخ میکشد و میگوید هر کس نصیحت بزرگان را نشنود، خود را اسیر خواستههای اینجهانی کند و با بخت به مبارزه برخیزد به سرنوشت رومئوس و ژولیتِ شوربخت گرفتار میآید و نزدیکانش را هم عذاب میدهد. از نگاه بروک چنین عشقی قرار نیست در جهان باقی سرانجام خوبی پیدا کند پس باید عطایش را به لقایش بخشید. از آنجا که نوشتههای ماتتهئو باندللو ایتالیایی برای انگلیسیها بسیار جذاب بود پس از آرتور بروک ویلیام پینتر که کار را بر عاشقان آنقدرها هم سخت نمیگیرد کارهای او را در مجموعه ترجمههایش گنجاند، هرچند که رومئو و ژولیت او را برگردانی ضعیفتر از نسخهی منظوم بروک میدانند.
شکسپیر در آفرینش رومئو و ژولیت خود از هر دو نسخهی موجود و البته بیشتر از کار بروک بهرهی بسیار میبرد اما برخلاف بروک مشکلی با عصیان جوانان عاشق ندارد و نافرمانی از والدین را گناه کبیره نمیداند. از سوی دیگر شکسپیر تقدیرگرایی بیخمش نیست و به نظر میرسد دشمنی کور خانوادهها را همدست سرنوشت شوم دو عاشق بدطالع میشمارد. قدرت سرنوشت و بخت انکارشدنی نیست اما نقش انتخاب هم نادیده گرفتهنمیشود نمایشنامهنویس کبیر به این ترتیب با جادوی قلمش و دستبرد هوشمندانه به پایانبندی اثر آفریدهی دراماتیکش را از روایتهای پیشین متمایز میکند و قدم محکمی در تراژدینویسی برمیدارد از طرفی ادبیات کهن ما هم عاشق بدطالع کم ندارد، و با عشقهای نافرجامِ ستارهسوختگانی چون خسرو و شیرین بیگانه نیستیمرومئو و ژولیت شکسپیر به هم نمیرسند اما به چشم بسیاری از خوانندگان عشق آنها مرز نمیشناسد. عشقی که از دل دشمنی دو خاندان زادهشده حتی اگر در این دنیا بازی را به طالع نحس و مرگ واگذار کند دستکم اینسو دشمنی بین آن دو خاندان بزرگ شهر ورونا را میمیراند و در سوی دیگر پیروز میدان میشود. در رومئو و ژولیت عشق صرفاً مفهومی انتزاعی نیست و شکسپیر در موقعیتهای مختلف انسانانگارانه با آن برخورد میکند تا نشان دهد عشق از دور بیآزار و نرمخو و زیبا مینماید اما این تمام واقعیت عشق نیست. فقط از نزدیک و پس از محکزدن عشق است که میشود فهمید در عین حال چه ظالم و تمامخواه است و چه سنگدلانه از تنهایی و اندوه عاشقان به نفع خود بهرهبرداری میکند،رومئو و ژولیت در رقابت تنگاتنگ با هملت از محبوبترین و پُراجراترین و البته خوانشپذیرترین تراژدیهای شکسپیر است. برای اولین بار دو عاشق بسیار کمسنوسال، بیتجربه و زندگیندیده که بار خطای تراژیک بزرگی را هم بر دوش نمیکشند بهخاطر عشق نوجوانانه سنتها و امر خانواده را زیر پا میگذارند و در مرکز تراژدی قرار میگیرند. کوچه و بازار شهر ورونا و مانتووا در این تراژدی چهارروزه ـ از بامداد یکشنبه تا بامداد پنجشنبه ـ مقام رویدادگاه را مییابند و نابرخوردارها هم دستکم حضوری برابر با برخوردارها را تجربه میکنند و مجال صحبت و درخشش دارند. هرچند که زبان فاخر و رسمی همچنان بر صدر نشسته اما زبان کوچهوبازار سهم خود را دارد و شکسپیرِ نوآور مردم شهر و شخصیتهای گوناگون را با زبان و فرهنگ خودشان به خواننده مینمایاند
نهال
من فیلمش رو دیدم که با دیدن اون خیلی خوشحال شدم از اینکه کتابش رو نخواندم چون احساس کردم با خوندن کتابش فقط وقت آدم رو تلف می کنه 🤔🙄🤨
حجم
۲۴۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۳ صفحه
حجم
۲۴۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۳ صفحه
قیمت:
۱۱۲,۰۰۰
تومان