دانلود و خرید کتاب اهمیت امر زیبا در زمانه ما هانس گئورگ گادامر ترجمه فریدا فرنودفر
تصویر جلد کتاب اهمیت امر زیبا در زمانه ما

کتاب اهمیت امر زیبا در زمانه ما

معرفی کتاب اهمیت امر زیبا در زمانه ما

کتاب اهمیت امر زیبا در زمانه ما (هنر به مثابه بازی، نماد و عید) نوشتهٔ هانس گیورگ گادامر و ترجمهٔ فریدا فرنودفر است. نشر بیدگل این کتاب در حوزهٔ فلسفهٔ مدرن و فلسفهٔ هنر را منتشر کرده است. این اثر هشتمین کتاب از مجموعهٔ «به روایت فیلسوف» است.

درباره کتاب اهمیت امر زیبا در زمانه ما

هانس گئورگ گادامر در بخش نخست کتاب اهمیت امر زیبا در زمانه ما، تحلیلی فلسفی از پدیدهٔ هنر به‌طور کلی به دست می‌دهد. پرسش محوری او این است که هنر مدرن ما چیست؟ برای به‌دست‌دادن پاسخی به این پرسش باید میان آنچه روزگاری هنر شناخته می‌شد و آنچه امروزه ذیل هنر فهمیده می‌شود ارتباط برقرار کرد. گادامر کوشیده است تا افقی را بگشاید که در آن گسست هنر مدرن از سنت و تداوم سنت در هنر مدرن را توأمان نشان دهد. برای این کار به تحلیل مبانی انسان‌شناختی تجربهٔ هنری و استتیک (زیبایی‌شناسی)، یعنی «بازی،‌ نماد و عید»، پرداخته است. به عقیدهٔ او، این سه مفهومْ نقشی اولیه در حیات بشری ایفا می‌کنند و اشتراکات زیادی با تجربهٔ هنری دارند.

خواندن کتاب اهمیت امر زیبا در زمانه ما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران حوزهٔ فلسفهٔ مدرن و پژوهشگران حوزهٔ هنر پیشنهاد می‌کنیم.

درباره هانس گئورگ گادامر

هانس گئورگ گادامر در سال ۱۹۰۰ به دنیا آمد و در سال ۲۰۰۲ میلادی درگذشت. او فیلسوف و نویسندهٔ برجستهٔ آلمانی بود که در فرایبورگ با مارتین هایدگر آشنا شد. در آن زمان هایدگر دانشجو بود و هنوز به سِمت استادی دانشگاه درنیامده بود. گادامر علم هرمنوتیک را فلسفی کرد، آن را به کمال رساند و از نظریهٔ ادبی جدا کرد. از آثار او می‌توان اشاره کرد به کتاب‌های «اهمیت امر زیبا در زمانهٔ ما»، «ادبیات و فلسفه در گفت‌وگو»، «آغاز فلسفه»، «دیالوگ و دیالکتیک»‌ و «من کیستم و تو کیستی؟».

بخشی از کتاب اهمیت امر زیبا در زمانه ما

«موضوع زمان خاص اثر هنری را می‌توان به‌ویژه با کمک تجربهٔ ریتم به‌خوبی توصیف کرد. ریتم چه پدیدهٔ غریبی است! تحقیقات روان‌شناختی‌ای در اختیار داریم که به ما نشان می‌دهند به ریتم درآوردن، شاخصی از شنوایی و درک ماست.۱۲۶ وقتی توالی‌ای از صداها یا آواهایی را که در فواصل منظم تکرار می‌شوند پخش کنیم، هیچ شنونده‌ای قادر نیست در‌برابر ریتم‌بخشیدن به آنها مقاومت کند. اما این ریتم به‌راستی کجاست؟ آیا ریتم در نسبت‌های فیزیکی عینی زمان قرار دارد یا در امواج فیزیکی یا در امواج صوتی و نظایر آن یا در ذهن شنونده است؟ باری، این قطعاً انتخابی از میان شقوق بدیل است که بلافاصله به نارسایی و خامی آن می‌توان پی برد. قضیه این است که ریتم از بیرون شنیده می‌شود و به درون فرافکنی می‌شود. البته مثال ما از ریتمی که در توالی یکنواخت درک می‌شود مصداقی از هنر نیست، اما نشان می‌دهد که تنها زمانی ریتم تنظیم‌شده در خود فرم را می‌شنویم که ریتم خودمان را هم به آن ببخشیم، یعنی اگر خودمان واقعاً به‌نحو فعال درگیر باشیم اساساً می‌توانیم ریتمی را استخراج کنیم و بشنویم.

بنابراین، هر اثر هنری چیزی شبیه به زمان مختص به خود دارد که به‌نوعی بر ما تحمیل می‌کند. این سخن تنها در‌مورد هنرهای گذرا مانند موسیقی، رقص یا زبان صادق نیست. اگر نگاهمان را به هنرهای پیکرتراشی معطوف کنیم، به یاد می‌آوریم که در این هنرها نیز در حال خلق و خوانش تصاویر هستیم یا به خاطر می‌آوریم که در بناهای معماری «قدم می‌زنیم» و «سیر می‌کنیم». همهٔ اینها مجراهای زمان‌اند [و ریتم خاص خود را دارند]. ممکن است یک تصویر به سرعتِ تصویر دیگر قابل‌دسترس نباشد، بالاخص در هنر معماری. یکی از بزرگ‌ترین جعل‌هایی که هنر بازتولیدِ روزگار کنونی به وجود آورده این است که وقتی نخستین‌بار در مقابل یکی از بناهای عظیم معماری فرهنگ انسانی می‌ایستیم، به نوعی سرخورده می‌شویم. این بناها آن‌قدرها که در بازتولیدشان در قالب عکس با آنها مأنوسیم به‌نظرمان تماشایی نیستند. در‌حقیقت این سرخوردگی به این معناست که ما هنوز از کیفیتِ صرفاً تماشایی بنای تاریخی فراتر نرفته‌ایم تا آن را به چشم معماری و هنر ببینیم. به این منظور باید به سراغ این بناها برویم، به درونشان قدم بگذاریم، سپس از آنها خارج شویم، گرداگردشان قدم بزنیم و به‌تدریج با پیمایش کشفشان کنیم و آن‌گاه آن حس خاص زندگی و اعتلای آن را که این سازه‌ها به ما نوید می‌دهند از آنِ خود سازیم. می‌خواهم این تأمل کوتاه را جمع‌بندی کنم: در تجربهٔ هنر سروکار ما با این است که نوعی درنگ‌کردن در اثر هنری را می‌آموزیم. این درنگی است که ویژگی بارزش آن است که ملال‌آور نمی‌شود، زیرا هرچه بیشتر به خود مجال درنگ در اثر را بدهیم، اثر گویاتر، متنوع‌تر و غنی‌تر بر ما رخ می‌نماید. جوهر تجربهٔ زمانی هنر این است که به ما درنگ‌کردن را می‌آموزد. و چه بسا این یگانه‌راهی باشد که به ما موجودات متناهی داده شده تا با آنچه ابدیت می‌نامیم مرتبط بمانیم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۱ صفحه

حجم

۱۰۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۱ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
۵۵,۳۰۰
۳۰%
تومان