معرفی کتاب تاریخ و هرمنوتیک
کتاب تاریخ و هرمنوتیک نوشتهٔ پل ریکور با ترجمهٔ مهدی فیضی در نشر مرکز چاپ شده است. کتاب حاضر برگردان ۴ مقاله از پل ریکور دربارهٔ «شر، تاریخ و هرمنوتیک» است. آنچه این مقالهها را در ترجمهشان گرد هم آورده و به هم پیوند داده است ایدههای متن و معنا هستند.
درباره کتاب تاریخ و هرمنوتیک
این کتاب از ۴ مقاله تشکیل شده است که عبارتاند از:
تاریخ و هرمنوتیک
بهسوی هرمنوتیک ایدهٔ آشکارگی...
مسیحیت و معنای تاریخ
شر، چالشی برای فلسفه و الاهیات
در «تاریخ و هرمنوتیک»، ریکور نسبت میان پژوهش تاریخی و هرمنوتیک را بررسی میکند. در «بهسوی هرمنوتیک ایدهٔ آشکارگی»، ریکور نشان میدهد که چگونه از راه متن است که ایمانی میتواند شکل بگیرد. در مقالههای «مسیحیت و معنای تاریخ» و «شر، چالشی برای فلسفه و الاهیات» مسئلهٔ معنای تاریخ و معنای شر، ایدهٔ معنا را پیش میآورد.
نسبت تاریخ و هرمنوتیک از آن رو اسـت که تاریخ تنها جایی است که در آن نشانههای امر مطلق حفظ میشوند؛ امر مطلق از خود نشانههایی به دست میدهد و هرمنوتیک از تاریخی که این نشانهها را حفظ میکند استقبال میکند. بدینسان به میانجی «متن» تاریخ، هرمنوتیک امر مطلق را درمییـابد. در مقالههای برگزیدهی حـاضر، پل ریـکور برخی تجربههای هرمنوتیکی امر مطلق را متمایز میکند: «بهخودگرفتن»، «تحملکردن»، «شهادتدادن» و... زیرا با این تجربهها است که امر مطلق ابژهٔ هرمنوتیک میشود.
کتاب تاریخ و هرمنوتیک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دوستداران فلسفه پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب تاریخ و هرمنوتیک
«گفتیم که راه بازگشت از یک هرمنوتیک فلسفی بهسوی روششناسی پژوهش تاریخی، راه دشوارتری است برای پیمودن. با اینحال در این راه است که هرمنوتیک باید توانمندیاش را در ادای سهمی به نقادی اصیل روش تاریخی بیازماید. رسالت هرمنوتیک با بازگشت به بنیادها کامل نمیشود؛ بلکه باید در مکالمهٔ نوظهوری با پژوهش تاریخی تحقق یابد. با اینحال بازگشت به بنیادها شاید حتی خطرِ تبدیلشدن به مانع یا عاملی بازدارنده در برابر اجرای این بخش دوم رسالت هرمنوتیکی را در پی داشته باشد. خطر، در نتیجه، این است که هرمنوتیک شاید به این تصور از خودش برسد که در نسبت دوتایی محضی با روش تاریخی قرار دارد. این تصور وقتی پیش میآید که نوعی ابژکتیوسازی (عینیکردنِ) درونی این روش، درست شکلی از بیگانگی، انکار «تعلق داشتن به»، فرض شود. اما چنین بیگانگیای ازخودبرگشتگی یا انحرافِ تعلق ما به تاریخ را بیان میکند تا انکار آن را. راه بازگشت به روش تنها در صورتی ممکن است که هرمنوتیک بتواند یک اصلِ بیرونیکردنِ تجربه را به نمایش بگذارد که پیشاپیش نه بیگانهسازی [تجربه] خواهد بود و نه [عملِ] بیگانهسازی، بلکه خودِ بیگانگی انحرافِ اضافهای از این [اصل بیرونیکردن] است، و از همین روست که [این اصل بیرونیکردن] از سوی بیگانگی پیشفرض گرفته میشود. این اصلِ بیرونیکردن باید درونی میانجیگریای باشد که «تعلق داشتن به» را برمیسازد، [البته] اگر حرکتی بهسوی عینیت وجود داشته و ممکن باشد. به عبارت دیگر، این [اصل] باید یک سیمای میانجیگری باشد که پیشتر بهمثابهٔ رسانیدن و سرایت دادنِ یک سنت توصیف کردیم که بر ما بهمثابهٔ مشخصهٔ نخستین واقعیت تاریخی پدیدار میشود.
از این اصل بیرونیکردن، نخست به شیوهای انضمامی، با فاصلهٔ زمانی آگاه میشویم. ما از پیشینیانمان در زمان جدا میشویم. یک نتیجهٔ این جدایی آن است که تاریخْ شناختی بهوسیلهٔ «آثار به جای مانده» است و گذشته برای ما تنها از طریق نشانها، کتیبهها، اسناد، بایگانیها و یادگارهایی از هر نوع، که نقش «امور واقع» را برای پژوهش تاریخی بازی میکنند، دستیافتنی است. چون این امور واقع بهیکمعنا قابل مشاهدهاند، تاریخ میتواند تا اندازهای مشاهده و روشنسازی را با پیروی از یک الگوی فهمپذیری، نزدیک به آنچه در علوم آزمایشگاهی به کار میرود، به هم پیوند دهد.»
حجم
۱۳۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۱۳۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه