کتاب وکیل مدافع
معرفی کتاب وکیل مدافع
کتاب وکیل مدافع نوشتهٔ فرانتس کافکا و هرمان هسه و ولفگانگ بورشرت و زیگفرید لنتس و ترجمهٔ مهدی زمانیان است. نشر افکار این مجموعه داستان کوتاه و آلمانی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب وکیل مدافع
کتاب وکیل مدافع (Der Rechtsanwalt) حاوی ده داستان کوتاه و آلمانی است. عنوان برخی از این داستانها عبارت است از «ضربه بر در قلعه»، «آگوستوس»، «نانهای شیرین»، «سه پادشاه گمنام» و «پوستکلفتی». این ده داستان را چهار تن از نویسندههای مشهور آلمان نوشتهاند. در ابتدای هر مجموعه از این داستانهای کوتاه، درمورد زندگی و آثار نویسندهها توضیحاتی مختصر داده شده است.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب وکیل مدافع را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آلمان و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره فرانتس کافکا
فرانتس کافکا در ۳ ژوئیهٔ ۱۸۸۳ به دنیا آمد. او یکی از بزرگترین داستاننویسان، رماننویسان و نمایشنامهنویسان آلمانیزبان در سدهٔ ۱۹۲۰ میلادی است. آثار کافکا در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار میآیند. فرانتس کافکا به دوست نزدیک خود «ماکس برود» وصیت کرده بود که تمام آثار او را نخوانده، بسوزاند. ماکس برود از دستور وصیتنامه سرپیچی و بیشتر آثار کافکا را منتشر کرد و دوست خود را به شهرت جهانی رساند. داستان بلند «مسخ» مهمترین اثر اوست و رمان «محاکمه» و رمان «قصر» که ناتمام ماندهاند، از دیگر آثار فرانتس کافکا هستند. او در نوشتههایش اتفاقات پیشپاافتاده را بهشکلی نامعقول و فراواقعگرایانه توصیف میکند و همین سبک خاص او است که به نام «کافکایی» میشناسیم. فرانتس کافکا در ۳ ژوئن ۱۹۲۴ بر اثر بیماری سل درگذشت.
درباره هرمان هسه
هِرمان هِسِه در ۲ ژوئیهٔ ۱۸۷۷ به دنیا آمد و در ۹ اوت ۱۹۶۲ میلادی درگذشت. او ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی - سوئیسی و برندهٔ جایزهٔ نوبل در سال ۱۹۴۶ در حوزهٔ ادبیات بود. از کتابهای مشهور او میتوان به «دمیان»، «گرگ بیابان» و «سیذارتا » اشاره کرد. از ویژگیهای آثار او میتوان به زبان ساده و بهرهگیری از فلسفهٔ هندی اشاره کرد؛ همچنین گرایش به رومانتیسم و طبیعتگرایی از نمودهای چشمگیر آثار قدیمیتر هرمان هسه هستند. این سبک در یکی از اولین رمانهای او به نام «پیتر کامنسیند» که با استقبال بینظیری روبهرو شد، به چشم میخورد. هرمان هسه بهطور جدی به مشکلات انسانها و روابط بین آنها و همچنین نقش هنرمند در جامعه پرداخته و در رمانهای «گرترود» و «رُسهالده» این معضل را بهشیوهای هنرمندانهای مطرح میکند. او پس از آشنایی با آثار زیگموند فروید و یونگ دریافت که هر یک از فرارهای دیوانهوار و فزایندهاش در فاصلهٔ سالهای ۱۹۰۴ تا ۱۹۱۴ میلادی، در واقع فرار از خویشتن بوده است؛ بازتاب دردها و رنجهای درونیاش در دنیای بیرون و نوشتههایش نیز قرینهسازیای از خویشتنِ خویش بوده است.
درباره زیگفرید لنتس
زیگفرید لنتس در ۱۷ مارس ۱۹۲۶ به دنیا آمد و در۷ اکتبر ۲۰۱۴ درگذشت. او از نویسندگان بزرگ آلمان، پس از جنگ در قرن بیستم بود؛ مدتی نیز روزنامهنگار بود. لنتس یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم آلمان که اغلب داستان کوتاه در فضای جنگ و پساجنگ مینوشت، اما در زمینهٔ نگارش رمان، مقاله و نمایش رادیویی نیز تبحر داشت. اگرچه نام او در مدارک بایگانی حزب نازی وجود دارد، او هرگز از این حزب حمایت نکرد و نامش همچون هزاران آلمانی دیگر، بدون اینکه چیزی بداند، وارد لیست اعضای حزب شد. لنتس در دوران فعالیت ادبی خود موفق به دریافت جوایز ادبی بسیاری شد. از میان آنها میتوان به جایزهٔ ادبی گوته در دویستوپنجاهمین زادروز «ولفگانگ گوته» اشاره کرد؛ همچنین او پیش از مرگش، بنیاد زیگفرید لنتس را بنا کرد و بخش اعظم ثروتش را برای جایزهٔ ادبی زیگفرید لنتس به جا گذاشت. این جایزه هر ۲ سال یکبار، توسط هیئتی ۵نفره به نویسندهای اهدا میشود که بهواسطهٔ رمانش، شناخته شده و روح آثارش به آثار زیگفرید لنتس نزدیک است. او مانند «گونتر گراس» از سیاست شرقی «ویلی برانت»، صدراعظم آلمان و حزب سوسیالدموکرات آلمان پشتیبانی کرد و بههمینخاطر برای امضای قرارداد آلمان و لهستان در سال ۱۹۷۰ به ورشو دعوت شد. کتابهای «همهٔ جنگلبانان شاد نیستند»، «دوردست همینجاست و داستانهای دیگر» و «زنگ انشاء» از آثار مکتوب زیگفرید لنتس هستند.
بخشی از کتاب وکیل مدافع
«مرد کورمالکورمال از محلهٔ تاریک پایینشهر گذشت. اینجا و آنجا، در فاصلههای نامنظم، چند خانه زیر آسمان قد برافراشته بودند. از ماه اثری نبود. و قلوهسنگها از این گامهای بیموقع به وحشت افتاده بودند. پس از اندکزمانی مرد به تکهای تختهکهنه برخورد. آنقدر با لگد به آن زد تا قطعهٔ باریکی همراه با نالهای خفیف از آن جدا شد. قطعهچوب بوی کهنگی مطبوعی میداد. مرد کورمالکورمال از محلهٔ پایینشهر برگشت. ستارهای به چشم نمیخورد.
بهمحض اینکه در را گشود (در نالهای کرد)، چشمهای آبی مایل به خاکستری زنش از درون چهرهای خسته به پیشواز او آمدند. هوا بهقدری سرد بود که نفس زن در فضای اتاق یخ میزد. مرد زانوهای استخوانیاش را خم نمود و قطعهچوب را دو تا کرد. چوب نالهای کرد و بهدنبال آن بوی کهنگی مطبوعی در فضا پیچید. مرد قطعهای از آن را زیر بینی برد. آرام خندید و گفت: «تقریباً بوی کیک میدهد.» چشمهای زنش گفت: «نه نخند. او خوابیده.»
مرد قطعهای از چوب نیمسوخته و ترد را در بخاری حلبی کوچکی گذاشت. چوب شعله کشید و نور گرمی در فضای اتاق پراکند که روشنایی آن بر صورت گرد و کوچکی افتاد و برای لحظهای همانجا متوقف شد. صورت متعلق به طفل نوزادی بود که در عین حال آنچه را که یک صورت میبایست دارا باشد، داشت: دو گوش، بینی، دهان و دو چشم. با آنکه چشمها بسته بودند، پیدا بود که باید چشمهای درشتی باشند. لیکن دهانش باز بود و طفل نفس را بهآرامی از آن بیرون میداد. بینی و گوشهایش سرخ به نظر میرسیدند. مادر اندیشید: او زنده است. و طفل با قیافهٔ کوچکش به خواب رفته بود.»
حجم
۱۰۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۱۰۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه