کتاب در انتظار گودو
معرفی کتاب در انتظار گودو
کتاب در انتظار گودو نوشتهٔ ساموئل بکت و ترجمهٔ مهدی نوید است. نشر چشمه این نمایشنامهٔ ایرلندی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب در انتظار گودو
کتاب در انتظار گودو حاوی یک نمایشنامهٔ ایرلندی به قلم ساموئل بکت است که در سبک ابزورد (Absurd) دستهبندی شده است. این نمایشنامه، داستان دو مرد فقیر است («ولادیمیر» و «استراگون») که در انتظار فرد دیگری به نام «گودو» نشستهاند؛ هرچند که نمیدانند او کیست و چرا قرار است بیاید و آنها از او چه میخواهند. آنها برای سپریکردن این زمان، به درون خود میروند تا هر چه را در دلشان دارند، رو کنند. در این بین کار آنها به دعوا و جروبحث میکشد و دستبهدامن ناسزا و فحش هم میشوند. مکالمات بسیاری بین این دو شخصیت ردوبدل میشود. ولادیمیر (دیدی) و استراگون (گوگو) هیچ شناختی از گودو و زمان رسیدن او ندارند؛ گودو شخصی است برای تداوم هستی پوچ و بیمعنای زندگی آنها و این دو بیخانمان، راویان تازهٔ رنج بشر هستند. آنها محکومند که با سرگرمیهای کوچک و امکانات کمشان در انتظار شخصی وهمآلود به نام «گودو» باشند؛ شخصی که چیز زیادی درموردش نمیدانند و تنها میدانند که قرار است بیاید؛ البته ما میتوانیم حدس بزنیم که گودو شاید هیچوقت نیاید، اما مشکل اینجا است که ما هم مطمئن نیستیم که نمیآید و بعد ما از صحنه بیرون میرویم و نمیتوانیم به آن دو فلکزده هم بگوییم که گودو احتمالاً فردا هم نمیآید. این نمایشنامه که به یکی از مشهورترین آثار ادبی جهان بدل شده است، اولینبار ۵ ژانویهٔ ۱۹۵۳ در تئاتر بابیلون در پاریس به روی صحنه رفت و پس از آن نیز بارها اجرا شد. گفته شده است که این اثر، اثری عجیب از ساموئل بکت دربارهٔ پوچی زندگی است.
خواندن کتاب در انتظار گودو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی قرن ۲۰ ایرلند و قالب نمایشنامهٔ ابزورد پیشنهاد میکنیم.
درباره ساموئل بکت
ساموئل بارکْلی بِکت در سال ۱۹۰۶ به دنیا آمد. او نمایشنامهنویس، رماننویس و شاعر ایرلندی و برندهٔ جایزهٔ نوبل است. او را بهعنوان نخستین ابزوردنویسی میشناسند که شهرت جهانی کسب کرد. بکت در سال ۱۹۶۹ بهدلیل نوشتههایش در قالب رمان و نمایشنامه که درمورد فقر معنوی انسان امروزی است، جایزهٔ نوبل ادبیات را دریافت کرد. او بدون آنکه قصد روایت داستان یا طرح دسیسهای را داشته باشد، به وضعیت بغرنج و پوچ بشر در جهان پرداخته و بهخوبی موقعیت انسان تنهای عصرش را که انسانِ گذشته از فجایع جنگ است، هم در کلام و هم در فضای آثارش بازنمایی کرده است. آثار او بیپروا، بهشکل بنیادی کمینهگرا و بنابر بعضی تفسیرها، دررابطهبا وضعیت انسانها عمیقاً بدبینانهاند. این حس بدبینی اغلب با قریحهٔ طنزپردازی قوی و غالباً نیشدار او تلطیف میشود. آثار اخیر او، بنمایههای موردنظرشان را بهشکلی رمزگونه و کاهشیافته مطرح و ارائه میکنند. یکی از ویژگیهای خاص، منحصربهفرد و البته مهم آثار این نویسندهٔ ایرلندی زبان آثار او است. زبان آثار بکت همواره حاوی طنز تلخی است که میکوشد رابطه و گفتارها را از معنا خالی کند. دنیای آثار او یک دنیای فراواقعی است که انسان در آن در نوعی خلأ گیر افتاده و ازاینرو تلاشهای احمقانهای برای برقراری رابطه میکند. برخی از آثار مشهور ساموئل بکت عبارتند از:
نمایشنامهها: در انتظار گودو (۱۹۵۲)، دست آخر (یا آخر بازی) (۱۹۵۷)، آخرین نوار کراپ (۱۹۵۸)، بازی (۱۹۶۳)، من نه (۱۹۷۲)، فاجعه (۱۹۸۲)، چی کجا (۱۹۸۳)، چرکنویس برای یک نمایشنامه ۱&۲ (۱۹۶۵)، روزهای خوش (۱۹۶۰)، همهٔ افتادگان (۱۹۵۷)
رمانها: مِرفی (۱۹۳۸)، وات (۱۹۴۵، انتشار ۱۹۵۳)، مالوی (۱۹۵۱)، مالون میمیرد (۱۹۵۱)، نامناپذیر (۱۹۵۳)، گمگشتگان
مصاحبهها: «آخرین دیدار با ساموئل بکت» اثر احمد کامیابی مسک و «گفتوگوهایی با ساموئل بکت»، اثر اوژن یونسکو و ژان لویی بارو
شعرها: «هوروسکوپ» (۱۹۳۰) و «آنچه واژه هست»
ساموئل بکت در سال ۱۹۸۹ درگذشت.
بخشی از کتاب در انتظار گودو
«روز بعد. همان زمان.
همان مکان.
پوتینهای استراگن در جلو مرکز صحنه، پاشنهها کنار هم، پنجهها جدا از هم. کلاه لاکی در همان مکان.
درخت چهار پنج برگ دارد.
ولادیمیر سراسیمه وارد صحنه میشود. میایستد و مدتی مدید به درخت نگاه میکند، بعد ناگهان با بیتابی به اینطرف و آنطرف صحنه میرود. جلو پوتینها میایستد، پوتینی را برمیدارد، وارسیاش میکند، بو میکشدش، چندشش میشود، آن را با احتیاط میگذارد سرجایش. به اینطرف و آنطرف میرود. در منتهیالیه راست صحنه میایستد و با دستی که سایهبان چشمانش کرده به دوردست خیره میشود. به اینطرف و آنطرف میرود. در منتهیالیه چپ صحنه میایستد، همچون قبل. به اینطرف و آنطرف میرود. ناگهان میایستد و با صدای بلند آواز میخواند.
ولادیمیر: سگه رفت
(چون با صدای بسیار زیری شروع کرده از آواز خواندن دست میکشد، گلویش را صاف میکند، از سر میگیرد.)
سگه رفت آشپزخونه
میخواست دزدکی نون بلمبونه.
آشپز با ملاقه سر رسید
اونقدر زدش به قتل رسید.
کل سگها دواندوان
اومدن یه قبر کندن
(از آواز خواندن دست میکشد، به فکر فرومیرود، از سر میگیرد.)
کل سگها دواندوان
اومدن یه قبر کندن
رو سنگش هم نوشتن
تا همهٔ سگها بفهمن:
سگه رفت آشپزخونه
میخواست دزدکی نون بلمبونه.
آشپز با ملاقه سر رسید
اونقدر زدش به قتل رسید.»
حجم
۱۴۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
حجم
۱۴۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه