کتاب دقیقی
معرفی کتاب دقیقی
کتاب دقیقی از مجموعهٔ تاریخ و ادبیات ایران نوشته و پژوهش محمد دهقانی است و نشر نی آن را منتشر کرده است.
مجموعه تاریخ و ادبیات ایران برای کسانی نوشته شده است که به تاریخ فرهنگی و ادبی ایران علاقهمندند و میخواهند برگزیدهای از بهترین شاهکارهای ادبی ایران را همراه با شرح و تفسیر لازم به زبانی ساده و روشن بخوانند و بدانند که این شاهکارها در کدام فضای تاریخی پدید آمده و متقابلا چگونه بر آن تأثیر نهادهاند. این مجموعه صرفاً تاریخ و ادبیات ایران پس از اسلام را دربرمیگیرد و میکوشد تاریخ ادبی ایران را در پیوند با تاریخ عمومی جهان ببیند و به تحولات فکری و فرهنگی کشورها و اقلیمهایی هم که به نحوی با ایران در ارتباط بودهاند اشاره کند و بهاینترتیب گسترهای روشنتر برای مقایسه تاریخ و ادبیات ایران و جهان پدید آورد. نخستین سلسله این مجموعه شامل بررسی زندگی و آثار پنجاه شاعر و نویسنده و متفکر تا پایان قرن هفتم هجری (سیزدهم میلادی) است.
درباره کتاب دقیقی
بر حسب شواهد مکتوبی، میدانیم کوشش برای گردآوری و ثبت روایتها و داستانهای اساطیری و پهلوانی ایران از دوران ساسانیان آغاز شده بود. چندصد سال بعد تلاش سامانیان برای اینکه نسب خود را به پادشاهان پیش از اسلام برسانند گواه دیگری است بر اینکه گذشته باستانی و داستانی ایران در اذهان مردم چنان زنده بود که حکومتها با ادعای انتساب به آن میتوانستند بر محبوبیت و مشروعیت خود بیفزایند. هم بدین سبب بود که نهضت گردآوری و تدوین شاهنامه در عصر سامانیان نیرو گرفت و پس از تدوین شاهنامه ابومنصوری، کسانی بر آن شدند که مجموع داستانهای آن کتاب را به شعر درآورند و به این طریق رواج و ماندگاری آنها را میان مردم تضمین کنند.
بیست سال پیش از آن که نوح بر تخت سلطنت تکیه زند، شاهنامه ابومنصوری به همت ابومنصور عبدالرزّاق به نثر فارسی فراهم آمده بود و اینک امیر فرهنگدوست سامانی، بر عهده خود میدید که این یادگار پرشکوه نیاکان خویش را به دست و زبان شاعری توانا بسپرد تا آن را به قالب دلنشین نظم درآورد. کسی که سرانجام به این کار گمارده شد شاعر جوانی بود به نام دقیقی.
آگاهی ما درباره دقیقی که در عین جوانی از شاعران بزرگ دربار سامانی محسوب میشده بسیار ناچیز است. نام او به احتمال قوی محمد و کنیهاش ابومنصور و نام پدرش محمد یا احمد بوده است. به گفته عوفی، او را به سبب دقت معانی و رقت الفاظی که در شعرش دیده میشد دقیقی میخواندند. اما به نظر میرسد این حسن تعبیر را دیگران بعدها درباره نام او پیش کشیدهاند. «دقیق» در عربی به معنی آرد است و هیچ بعید نیست که پدران شاعر یا خود او در آغاز کار آردفروش بوده باشند و اشتهار او هم به دقیقی شاید به همین سبب بوده باشد. تاریخ ولادت او نیز معلوم نیست، اما چون میدانیم که در جوانی و بین سالهای ۳۶۵ و ۳۷۰ ق به قتل رسیده است میتوانیم حدس بزنیم که در حدود سال ۳۲۰ ق یا چند سالی پس از آن به دنیا آمده است. زادگاه او را هم گروهی طوس و عدهای دیگر بلخ و سمرقند دانستهاند.
کتاب دقیقی شامل قصاید، غزلیات، قطعهها، مثنویها، رباعیها و گشتاسبنامه سرودهٔ این شاعر بزرگ است.
خواندن کتاب دقیقی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دانشجویان و پژوهشگران زبان و ادبیات فارسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دقیقی
«برخیز و برافروز هلا قبله زردشت
بنشین و برافکن شکم قاقُم بر پشت
بس کس که ز زردشت بگردید و دگربار
ناچار کنذ روی سوی قبله زردشت
من سرد نیایم که مرا زآتش هجران
آتشکذه گشتست دل و دیذه چو چرخُشت
گر دست به دل برنهم از سوختن دل
انگِشت شوذ بیشک در دست من انگشت
ای روی تو چون باغ و همه باغ بنفشه
خواهم که بنفشه چنم از باغ تو یک مشت
آن کس که تو را کشت تو را کشت و مرا زاذ
وآن کس که تو را زاذ تو را زاذ و مرا کشت
شب سیاه بذان زلفکان تو مانذ
سپیذ روز به پاکی رخان تو مانذ
عقیق را چو بسایند نیک سوذهگران
که آبدار بوذ با لبان تو مانذ
به بوستان ملوکان هزار گشتم بیش
گل شکفته به رخسارکان تو مانذ
دو چشم آهو و دو نرگس شکفته بهبار
درست و راست بذان چشمکان تو مانذ
کمان بابلیان دیدم و طرازی تیر
که برکشیده شوذ بابروان تو مانذ
تو را به سرو این بالا قیاس نتوان کرد
که سرو را قد و بالا بذان تو مانذ
کاشکی اندر جهان شب نیستی
تا مرا هجران آن لب نیستی
زخم عقرب نیستی بر جان
من گر ورا زلف مُعَقرَب نیستی
ور نبوذی کوکبش در زیر لب
مونسم تا روز کوکب نیستی
ور مرکب نیستی از نیکویی
جانم از عشقش مرکب نیستی
ور مرا بی یار بایذ زیستن
زندگانی کاش یا رب نیستی
برافگند ای صنم ابر بهشتی
زمین را خلعت اردیبهشتی...»
حجم
۶۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۶۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
نظرات کاربران
برای دانشجویان ادبیات عالیه 😍