دانلود و خرید کتاب تاریخ بلعمی محمد دهقانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب تاریخ بلعمی اثر محمد دهقانی

کتاب تاریخ بلعمی

نویسنده:محمد دهقانی
انتشارات:نشر نی
امتیاز:
۲.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تاریخ بلعمی


کتاب الکترونیکی «تاریخ بلعمی» اثری از محمد دهقانی است و در نشر نی چاپ شده است. این کتاب جلد چهارم از مجموعهٔ تاریخ و ادبیات ایران و مربوط به عصر سامانی است.

درباره کتاب تاریخ بلعمی

تاریخ بلعمی را باید ترجمه‌ای آزاد و درواقع تدوین تازه‌ای از تاریخ طبری دانست که با حذف و اضافات بسیار همراه است. چنان‌که از مقدمهٔ عربی این ترجمه برمی‌آید، منصوربن نوح در سال ۳۵۲ ق/ ۳۴۲ خ به وزیر خود ابوعلی بلعمی فرمان داد که تاریخ طبری را به فارسی ترجمه کند. این ترجمه غالباً ساده و ظاهراً نزدیک به زبان محاوره مردمانی است که مخاطب اصلی آن بوده‌اند چرا که افراد تحصیل‌کرده اغلب عربی می‌دانستند و نیازی به مطالعهٔ ترجمهٔ آن نداشتند. کلمات عربی در تاریخ بلعمی به‌نسبت اندک و واژه‌های اصیل فارسی در آن فراوان به کار رفته‌اند.بسیاری از افعال و واژگان آن امروزه کمتر استفاده می‌شوند. در این کتاب بخش‌های کوچکی از ترجمهٔ بلعمی به‌دقت انتخاب و با حذف برخی بندها و جمله‌ها که نبودشان به اصل مطلب آسیب نمی‌زده است، کوتاه شده‌اند. شرح یا معنی واژه‌ها و عبارت‌های دشوار به ترتیب شماره در ذیل صفحات آمده است.

کتاب تاریخ بلعمی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به دوستداران مطالعهٔ آثار کهن ادبیات فارسی و پژوهشگران این حوزه پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب تاریخ بلعمی

«پس گیومرت برفت. چون از حدّ فرزندان خویش بیرون آمد، وقت نماز پیشین بود. یکی خروس سپید دید هم بر میان راه ایستاده و یکی ماکیان در عقب وی، و ماری پیش خروس آهنگ او کرده. و خروس بر مار حمله می‌کرد و به‌غلبه او را همی زد و هر باری که مار را بزدی بانگی خوش بکردی. پس آن دیدار او و بانگ و حرب او گیومرت را خوش آمد. گفت: «از مرغان این عجب مرغی است! بر جفت خویش چنین مهربان که او را از دور همی دارد و خود حرب همی کند با دشمن، چون فرزندان آدم. طبع این با طبع مردم نزدیک است».

پس گیومرت آن مار را بزد و بکشت و آن مرغ به منقار بدان الهام که او را بود به نشاط بانگی کرد. گیومرت را سخت خوش آمد. طعامی که داشت پاره‌ای در پیش وی انداخت. آن مرغ سر بر زمین گرفتن گرفت و آن جفت خویش را همی خواند و از آن هیچ نخورد تا آن ماکیان فراز آمد و آن علف بخورد.

گیومرت گفت: «این هنر و طبع سخاوت که اندر این مرغ است به فال نیک است که من همی به طلب دشمن شوم، و یکی دشمنِ فرزند آدم مار است. این مرغ با مار همی حرب کرد. این فرّخ مرغی است و به فال نیک است و داشتن وی واجب است. چون از آن حال که همی‌داشت بپرداخت خروس و ماکیان را با خود ببرد به میان فرزندان خویش و گفت: «اینان را نیکو دارید که طبع این با طبع آدمی نزدیک است و به فال خوب است». و عجم خروس و بانگ او را خجسته دارند، خاصه خروس سپید را. و چنین گویند که به هر خانه که این مرغ در باشد دیوان اندر آن خانه نیایند.

[...]پس گیومرت روی بنهاد بدان نشانی که او را نموده بودند تا آنجا رسید که امروز شهر بلخ است. گروه مَرَده آنجا بر لب آب مأوا داشتند. ناگاه بدیشان رسید و بزدن گرفت تا چندی را هلاک کرد و دیگران بگریختند. سه تن از ایشان بگرفت و به نام خدای عزّ و جَل ایشان را ببست چنان‌که نتوانستندی که از فرمان او بیرون آمدندی. و دلش بدان کین خواستن شاد شد. آرزو کرد شهری کنَد و مأواگاه خویش آنجا کند. آن سه پری را بفرمود که شهری را اندازه کنید بدین میانه اندر که این دو رود است یکی بر راست و یکی بر چپ.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۹۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۴۲,۰۰۰
تومان