دانلود و خرید کتاب جشن بی معنایی میلان کوندرا ترجمه الهام دارچینیان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب جشن بی معنایی

کتاب جشن بی معنایی

انتشارات:نشر قطره
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب جشن بی معنایی

کتاب جشن بی معنایی نوشتهٔ میلان کوندرا و ترجمهٔ الهام دارچینیان است و نشر قطره آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب جشن بی معنایی

ده سال پس از چاپ آخرین رمانش، نادانی، کوندرا این بار با جشن بی‌معنایی به چشم‌انتظاری خوانندگانش پایان می‌دهد. این نویسندهٔ بزرگِ متولد ۱۹۲۹ میلادی، در رمان آخرش به سردرگمیِ تحمل‌ناپذیرِ انسانِ در جستجویِ معنا می‌پردازد و عمیقاً دربارهٔ پرسش‌های دشوارِ معنای هستی اندیشه می‌کند. جشن بی‌معنایی، فانتزیِ موجز و مختصر و نشاط‌آوری است که وفاداریِ کوندرا به سبکِ خاصش را بازمی‌نمایاند، سبکی که دیروقتی است درباره‌اش تعمق می‌کند. کوندرا در این رمان همچنان کشف و شهودش را دربارهٔ تجربه‌های انسانی پی می‌گیرد و این بار بیش از همیشه به این اندیشه جولان می‌دهد که «بخشِ عمده‌ای از هستی آدمی، بازی است» و نیز بیش از هر بار از «ذهنی که همه چیز را جدی می‌گیرد» دوری می‌جوید، ویژگی‌ای که او را به نویسندگانِ بزرگ پیش از خود پیوند می‌زند، نویسندگانی چون کافکا، سروانتس یا رابله.

وانگهی، باید بدانیم که در نگاه و اندیشهٔ کوندرا، این عنصر «غیر جدی» مصداقِ «سطحی‌نگری» یا «بی‌اعتنایی» نیست، چرا که وی به پرسش بسیار مهمی می‌پردازد، همانا دشواریِ یافتن معنا برای حقایق هستی و این‌چنین است که «بی‌معنایی» می‌شود «جوهر هستی».

از این‌رو، ساختار رمان بر ماجراها استوار نیست، بلکه گفتارِ شخصیت‌های رمان، تاروپود داستان را درهم می‌بافد، گفتارهایی که در قالبِ تبادلِ اندیشه، نجواهای درونی یا جمله‌های معترضه عینیت می‌یابند. گاه چهار دوست در پارک لوکزامبورگ با هم قدم می‌زنند و تبادل اندیشه می‌کنند، یا استالین که از حماقت هم‌رزمانش به ستوه آمده، رشتهٔ داستان را در دست می‌گیرد، یا صدای مادری از جهانی دیگر لب به سخن می‌گشاید... و اما طرح داستان بر چه اصلی استوار است؟ به‌راستی، چون دیگر رمان‌های کوندرا، در جشن بی‌معنایی طرحِ داستانی خاصی به معنایِ سنتی رمان‌نویسی یا به معنای علمی‌اش دنبال نمی‌شود. در نگاهِ خاص کوندرا به داستان‌نویسی، اوج هنری رمان، تصویرسازی، بازنمایی کلامی واقعیت‌ها یا سرگرم کردنِ مخاطب نیست، بلکه تعمق‌برانگیزی و اندیشه‌آفرینی جوهرهٔ ناب رمان‌نویسی است. دغدغهٔ رمان‌نویس، پرداختنِ موشکافانه به شرایطی است که انسان در آن خود را به بند می‌کشد یا آزاد می‌سازد. وی مشاهده‌گرِ روشن‌بینِ سازوکارِ پیچیده و جهان‌شمولِ احساسات، ارزش‌ها و رنج‌های انسانی است، سازوکاری درهم‌تنیده از دروغ، ملال، جلای وطن، شرمساری، تمناها و آرزوهای دور و دراز.

حدود سه دهه پیش، کوندرا در هنر رمان می‌گوید: «وقتی اندیشه وارد پیکرهٔ رمان می‌شود، تغییر ماهیت می‌یابد. در دنیای بیرون از رمان، هرکس به حقانیت گفتار خود ایمان دارد، فرقی نمی‌کند که آن‌کس سیاست‌مدار باشد، فیلسوف باشد یا سرایدار ساختمان. در قلمرو رمان اما بنا نیست اندیشه‌ای را تأیید یا تکذیب کنیم؛ رمان سرزمینِ بازی‌ها و فرضیه‌هاست.» از این‌رو، در جشن بی‌معنایی، شخصیت‌های رمان، عناصر فرضیه و ارزش‌های معادله‌ای را پی می‌ریزند که در آن، انسان باز هم ناشناخته باقی می‌ماند. و این‌چنین است که بر اساس این فرضیه، انسان با تمام رفتارها، دلبستگی‌ها، عشق‌ها و غم‌هایش تا همیشه ناشناخته باقی خواهد ماند. انسان تا همیشه معمای تاریخ خواهد بود. پس، چرا هر یک از ما انسان‌ها همچنان مصرانه احساسات، آرزوها، گناهکاری‌ها و رؤیاهای خود را بر این تلِ ازپیش‌انباشته شده می‌افزاییم؟ چرا در عین یأس، هنوز بر کشف معمای انسان امیدواریم و بر آن پا می‌فشاریم؟ اما آیا این تکاپو، هرچند بی‌ثمر، زیبا نیست؟

خواندن کتاب جشن بی معنایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به آثار میلان کوندرا علاقه دارید، این کتاب را هم حتما بخوانید.

درباره میلان کوندرا

میلان کوندرا در آوریل سال ۱۹۲۹ در چک‌سلواکی به دنیا آمد. او در سال ۱۹۷۵ به فرانسه تبعید شد. او در سال ۱۹۸۱ تابعیت فرانسوی گرفت و خود را فرانسوی می‌داند. کوندرا که تاکنون چند بار نامزد نوبل ادبی شده است خانواده‌ای فرهیخته و ادب‌دوست داشت، پدرش نوازنده‌ای مشهور بود و این علاقه به موسیقی که به میلان منتقل شده بود در تمام آثارش به چشم می‌خورد. بار هستی یا «سبکی تحمل‌ناپذیر هستی» مشهورترین اثر کوندرا است. هویت، جاودانگی، زندگی جای دیگری است، جشن بی‌معنایی و عشق‌های خنده‌دار نیز از دیگر آثار این نویسنده‌اند.

بخشی از کتاب جشن بی معنایی

«در همان اوقاتی که الن غرق پیچیدگی نافِ آدمی است، رامون روبه‌روی موزهٔ نزدیک باغ لوکزامبورگ درنگ می‌کند، همان باغی که یک ماهی است تابلوهای نقاشیِ شاگال را در آن به نمایش گذاشته‌اند. دلش می‌خواست تابلوها را تماشا کند، اما خوب می‌دانست که تاب‌وتوان ندارد در این صف طولانی به انتظار بایستد تا لحظهٔ ملکوتی رسیدن به باجه فرارسد؛ نگاهی به آدم‌هایی که صف کشیده بودند انداخت، چهره‌هایی که از فرطِ خستگی و روزمرگی کج‌ومعوج شده بودند. با خودش فکر کرد حال و حوصلهٔ دیدن تابلوها را در شلوغیِ این تن‌های خسته و پرچانگی‌هایشان ندارد، پس در چشم به هم زدنی راهش را به سمت پارک کج کرد.

پارک حال و هوای دلپذیرتری داشت؛ گویی آدم‌ها کمتر بودند و آزادتر: کسی می‌دوید، نه برای اینکه عجله داشت، فقط چون دوست داشت بدود، کسانی دیگر گردش‌کنان بستنی می‌خوردند، پیروانِ مسلکی آسیایی روی چمن‌ها حرکاتی آرام و عجیب می‌کردند. آن‌سوتر در میدانی وسیع، مجسمه‌های سفید و بزرگ ملکه‌ها و دیگر بانوان و نجیب‌زادگان فرانسوی رخ می‌نمود، و باز هم آن‌سوتر، روی چمن‌ها میان درختان، گوشه‌وکنار پارک پر بود از تندیس‌های شاعران، نقاشان و دانشمندان. رامون روبه‌روی جوانکی که خودش را برنزه کرده بود و شلوارکی به پا داشت، ایستاد. پسرک صورتک‌های بالزاک، برلیوز، هوگو و دوما را می‌فروخت. نتوانست لبخندی نزند و همچنان به گشت‌وگذارش در پارکِ این نوابغ درگذشته که فروتنانه در میان بی‌اعتناییِ مهربانانهٔ گردشگران محصور شده بود، ادامه داد. به گمانش این درگذشتگان احساس آزادی شیرینی داشتند، چون هیچ‌کس نمی‌ایستاد تا صورت‌هایشان را نگاه کند یا نوشتهٔ حک‌شدهٔ زیر تندیسشان را بخواند. رامون با خود اندیشید، گاهی بی‌اعتناییِ آدم‌ها تا چه اندازه می‌تواند آرامش‌بخش باشد، وقتی مطمئنی کسی تو را نمی‌پاید، چه سبک‌بالی؛ پس، نفسی از سرِ خشنودی کشید. کم‌کم لبخندی، تو گویی از سرِ خوشبختی، بر چهره‌اش نقش بست.»

معرفی نویسنده
عکس میلان کوندرا
میلان کوندرا

میلان کوندرا (متولد ۱ آپریل ۱۹۲۹)، رمان‌نویس، داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، مقاله‌نویس و شاعر مشهور اهل کشور چک است که در آثارش، کمدی اروتیک را به شکلی بسیار خواندنی با نقد سیاسی و گمانه‌زنی‌های فلسفی ترکیب می‌کند.

فاطمه.م
۱۴۰۳/۰۸/۰۳

ترجمه خانم دارچینیان نسبت به ترجمه صنعوی سانسور بیجا دارد، هر جا خواسته جملات را خلاصه کرده و تغییر داده، همین فصل اول یک فاجعه است، کوندرا درباره ناف و پستان حرف میزند ترجمه شده چشم و گیسو. اعصابم خرد

- بیشتر
که در نگاه و اندیشهٔ کوندرا، این عنصر «غیر جدی» مصداقِ «سطحی‌نگری» یا «بی‌اعتنایی» نیست، چرا که وی به پرسش بسیار مهمی می‌پردازد، همانا دشواریِ یافتن معنا برای حقایق هستی و این‌چنین است که «بی‌معنایی» می‌شود «جوهر هستی».
آلب

حجم

۷۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

حجم

۷۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

قیمت:
۴۱,۰۰۰
۲۸,۷۰۰
۳۰%
تومان