ابوتراب خسروی | بیوگرافی، معرفی آثار و دانلود کتاب های او

ابوتراب خسروی

زندگینامه و معرفی کتاب‌های ابوتراب خسروی

ابوتراب خسروی (Aboutorab Khosravi) متولد ۱ فروردین ۱۳۳۵ در فسا، از نویسندگان برجسته‌ی معاصر ایران است که با رمان ملکان عذاب موفق به دریافت جایزه‌ی جلال آل احمد شد. او علاوه بر خلق آثار ماندگار، در داوری جوایز ادبی معتبری همچون داستان ایرانی، داستان کوتاه نارنج و داستان تهران نیز نقش داشته است.

بیوگرافی ابوتراب خسروی

ابوتراب خسروی متولد یک فروردین ۱۳۳۵ در شهر فسا، از شهرهای استان فارس، است. شغل پدرش نظامی بود و مأموریت‌هایی در شهرهای مختلف داشت، به همین دلیل ابوتراب در دوران کودکی این امکان را می‌یابد که شهرها و فرهنگ‌های مختلفی را از نزدیک ببیند و با آنها آشنا بشود. از همان دوران مدرسه به داستان‌های پاورقی علاقه‌مند می‌شود و آنها را دنبال می‌کند. بنا به قول خودش، پاورقی‌های ارونقی کرمانی، امیر عشیری، منوچهر مطیعی و سبکتکین سالور را می‌خوانده است. از همان کودکی شیفته و علاقه‌مند کتاب‌خواندن و حتی سینمارفتن می‌شود. اما چون به‌تنهایی سینمارفتن برای بچه‌ای به سنّ و سال او مرسوم نبوده، یک بار اطلاعش را به مدیر مدرسه‌اش می‌دهند و مدیر هم او را کتک مفصلی می‌زند. اما او شیفته‌وار به کار خود ادامه می‌دهد. عاشق گفت‌وگوهای شخصیت‌های درون فیلم‌ها می‌شود و آنها را یادداشت می‌کند. همچنین علاقه‌ی خسروی به کتاب چنان بود که از مشتری‌های دائمی کتابخانه‌ی کانون پرورش فکری کودکان در محله‌ی سنبلستان اصفهان می‌شود.

وقتی در اصفهان ساکن می‌شوند، در کلاس نهم با هوشنگ گلشیری، یکی از برجسته‌ترین داستان‌نویسان ایرانی آشنا می‌شود. این آشنایی برای خسروی بسیار پربار بوده، چراکه ردّپایی از آن تأثیرپذیری را بر داستان‌نویسی وی می‌توان مشاهده کرد. گلشیری با دیدن انشاهای او تشویقش می‌کند تا بنویسد و او هم از آن موقع به بعد مشغول نوشتن می‌شود. اعتماد گلشیری به خسروی در داستان‌نویسی تا جایی بود که چند سال بعد، بدون اینکه هنوز داستانی از خسروی چاپ شده باشد، یکی از داستان‌های او را برای پایان کتاب «در جست‌وجوی واقعیت» محمدعلی سپانلو انتخاب می‌کند.

خانواده‌ی خسروی پس از گذشت چند سال دوباره به شیراز برمی‌گردند. وی آنجا هم در جست‌وجوی شاعران و نویسندگان شیرازی با شاپور جورکش و احمد سپاس‌دار و امین فقیری و شاپور بنیاد و بعدتر با شهریار مندنی‌پور و محمد کشاورز و مهناز عطارها و پروین روح آشنا و هم‌صحبت می‌شود. خسروی در مصاحبه‌ای به این نکته اشاره می‌کند که جلسات داستان‌نویسی و داستان‌خوانی در شیراز که ماهی دوبار برگزار می‌شد بسیار نتیجه‌بخش بود، چراکه نویسنده‌های نسبتاً خوبی در آن پرورش یافتند و از آن بیرون آمدند. هرچند از آن جمع فقط او و محمد کشاورز در شیراز مانده‌اند و بقیه اغلبشان در طی این سال‌ها از ایران مهاجرت کردند. ابوتراب خسروی همچنان در شیراز زندگی می‌کند و سه فرزند دارد.

اگر بتوان این صد و اندی سال عمر ادبیات داستانی معاصر ایران را تقسیم‌بندی کرد، ابوتراب خسروی به نسل سوم داستان‌نویسان تعلق دارد. نسلی که شاگرد داستان‌نویسانی چون هوشنگ گلشیری و جلال آل‌احمد و ابراهیم گلستان بوده‌اند.

منتقدان ادبیات داستانی خسروی را جزو نویسندگان مدرنیستی و پسامدرنیستی قرار می‌دهند. از جمله ویژگی‌های روایی او می‌توان به برتری تصویر و ایماژ بر توصیفِ صِرف یک حادثه، هنجارگریزی، بیان گزاره‌های نامفهوم (چراکه شخصیت در عالم خواب دارد حرف می‌زند)، عدم قطعیتی که اقتضای دنیای پسامدرن است، حدوثی بودن تاریخ و واقعیت، تأکید بر مفاهیم ذهنی، خلق شخصیت‌هایی منزوی و گاهی روان‌نژند اشاره کرد.

نگاهی به کتاب‌ها و آثار ابوتراب خسروی

هاویه (۱۳۷۰)

در این مجموعه که حاوی چهارده داستان است،‌ اغلب قهرمانان داستان‌هایش به دنبال این هستند تا هویت خویش را پنهان کنند. شخصیت‌ها در داستان‌ها اسم ندارند و خود را نمی‌شناسند. گاهی از این بی‌هویتی خسته می‌شوند. خسروی در این مجموعه به مفهوم مرگ و مردگان هم می‌پردازد. مردگانی که قدم به دنیای زندگان می‌گذارند تا با پرسش‌هایشان زندگانِ مقصر را به دام بیندازند و کاری می‌کنند که احساس گناه به زندگان دست بدهد. خسروی به طور کلی در این مجموعه داستان یک موقعیت را به شکل‌های مختلف در داستان‌ها تکرار می‌کند. ضمن آنکه داستان‌هایش حادثه‌محور نیست، بلکه واکنش شخصیت‌ها در برابر وضعیتی است که در آن قرار گرفته‌اند. البته این وضعیت بیشتر موهوم و در تسخیر مردگان است. اول بار نوید شیراز این کتاب را چاپ کرد.

دیوان سومنات (۱۳۷۷)

مجموعه داستان دیوان سومنات را خسروی در نشر مرکز چاپ و منتشر کرد. شامل دوازده داستان و ۱۲۰ صفحه است. داستان کوتاهی در این مجموعه وجود دارد با عنوان «حضور» که چند سال بعد آبتین سلیمی طاری فیلم کوتاهی با همان عنوان «حضور» از روی آن ساخت. سلیمی موفق ‌شد در سی‌وچهارمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران جایزه‌ی بهترین فیلم را در بخش کتاب و سینما از آنِ خود کند.

اسفار کاتبان (۱۳۷۹)

نشر قصه اول بار این کتاب خسروی را در ۱۸۹ صفحه چاپ کرد. بارزترین ویژگی این اثر داستانی داشتن چند راوی و نیز سیال بودن زمان است. اگرچه در روایت سعید بشیری، یکی از راویان داستان، ـ‌به‌عنوان کلان‌روایت‌ همه‌ی خرده‌روایت‌ها به هم می‌پیوندند، تعدد راوی‌ها و روایت‌هایشان بی‌مکانی و بی‌زمانی و به‌طور کل بی‌نظمی را موجب می‌شود. ویژگی‌ای که مشخصه‌ی داستان‌های پسامدرن است.

رود راوی

رمانی سوررئال از خسروی است که نشر قصه آن را در سال ۱۳۸۳ منتشر کرد. موضوع اصلی این رمان فرقه‌گرایی است. و البته باز هم صحبت از کابوس‌هایی است که نویسنده می‌خواهد با روایت‌کردنْ بدان‌ها بپردازد. استقبال از این رمان تا آنجا بود که بنیاد گلشیری آن را برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمان سال ۱۳۸۳ اعلام کرد.

ویران

مجموعه داستان کتاب ویران را نشر چشمه در سال ۱۳۸۸ چاپ و منتشر کرد. خسروی به طور کلی در این مجموعه داستان دیدگاهش به زمان را در قالب داستان‌های مختلف به تصویر می‌کشد. وی به‌دنبال تعلیق و اختلال ایجادکردن در زمان است. شخصیت‌ها می‌خواهند با زمان مبارزه کنند و به فکر برانداختن این مفهوم هستند. حتی در یکی از داستان‌ها به سبک داستان‌های پسامدرن نویسنده در داستان خود حاضر می‌شود تا با زمان مبارزه کند. پس از اتمام خواندن این مجموعه داستان می‌بینیم که نویسنده با تقابل دو مفهوم تلاش می‌کند معنای متضادی از زمان برداشت شود. مثلاً در داستان «ویران» ویرانی و آبادانی را ترکیب می‌کند تا مفهوم مرگ وسیله‌ای برای ماندگاری بشود.

ملکان عذاب

رمان ملکان عذاب که نشر ثالث در سال ۱۳۹۲ چاپ و منتشر کرد و این روزها توسط نشر نیماژ منتشر می‌شود، تکمیل‌کننده‌ی سه‌گانه‌ی خسروی است که به همراه اسفار کاتبان و رود راوی سه اثری هستند که نویسنده به موضوع‌های قداست، فرقه‌گرایی و خرافات می‌پردازد.

حاشیه‌ای بر مبانی داستان

ابوتراب خسروی علاوه بر داستان‌نویسی کتابی درباره‌ی نوشتن داستان نیز نوشته است. «حاشیه‌ای بر مبانی داستان» عنوان این کتاب کوچک است که نشر ثالث در سال ۱۳۸۸ آن را منتشر کرد. نویسنده در کتاب خود از نویسندگی خلاق و تئوری‌های داستان‌نویسی با تکیه بر داستان ایرانی می‌نویسد.

آواز پر جبرئیل

«آواز پر جبرئیل» همان‌طور که از عنوانش مشخص است به شیخ شهاب‌الدین سهروردی مربوط می‌شود. خسروی در این اثر خود اندیشه‌های سهروردی را در قالب چهارده داستان به‌نوعی بازنویسی کرده است. وی طبق سبک و سیاق اثر سهروردی از صورت قصه‌پردازی تمثیلی برای بیان اندیشه‌ها و افکار انسانی بهره برده است. به این منظور از عناصر حیوانات به شکل تمثیلی و نمادین کمک می‌گیرد تا مفاهیم و معانی مورد نظر خود را بیان کند. بنا به گفته‌ی خسروی، این چهارده داستان درک و دریافت وی از قصه‌های سهروردی است و ادعایی در فهم و درک عمیق فلسفه‌ی شیخ اشراق ندارد. این اثر خسروی را نشر گمان در سال ۱۳۹۲ چاپ و منتشر کرد.

فرج بعد از شدت

«فرج بعد از شدت» بازنویسی و بازروایی متن کهن فارسی فرج بعد از شدت است که اصلش به زبان عربی از قاضی تنوخی در قرن چهارم هجری قمری است. اواخر قرن هفتم، حسین بن اسعد دهستانی، از منشیان وزیر ایلخانی در منطقه‌ی خراسان، آن را به فارسی روان برمی‌گرداند. این اثر خسروی در مجموعه‌ی یکی بود یکی نبود با هدف آشنایی نسل نوجوان و جوان با متون و ادبیات کهن فارسی نوشته شده است.

نظر خسروی درباره‌ی دیگران

خسروی همیشه در هر مصاحبه و گفت‌وگویی از سعدی و حافظ و فردوسی و نویسندگانی چون بیهقی و تأثیری که اینان در طی قرن‌های متمادی بر ما گذاشته‌اند سخن می‌گوید. راز ماندگاری آنها را در این می‌داند که همچنان مخاطب دارند، همچنان خوانده می‌شوند و همچنان کسانی آنها را الگوی ادبی خود قرار می‌دهند.

دیدگاه خسروی نسبت به داستان‌نویسان نسل‌های اول و دوم و نیز معاصران خودش، از منظر شناخت بیشتر ابعاد داستان‌نویسی خود او، قابل توجه است. در مجموع محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، صادق چوبک، بزرگ علوی، ابراهیم گلستان، هوشنگ گلشیری، احمد محمود، غلامحسین ساعدی، محمود دولت‌آبادی، سیمین دانشور و محمدرضا صفدری را پیشکسوتان ادبیات داستانی ایران می‌داند. اما در این بین ساعدی را بیشتر از گلستان می‌پسندد. بهرام صادقی را اصلاً قبول ندارد. از زبان شعرگونه‌ی بیژن نجدی چندان خوشش نمی‌آید و در مقابل، از رمان کوچه ابرهای گمشده از کوروش اسدی به خوبی یاد می‌کند.

جوایز و افتخارات

از جمله جوایزی که خسروی برای کتاب‌های دریافت کرده، جایزه‌ی مهرگان ادب برای رمان اسفار کاتبان است. بنیاد گلشیری در چهارمین دوره‌ی خود بهترین رمان را رود راوی خسروی اعلام کرد. همچنین جایزه‌ی بهترین مجموعه داستان در یازدهمین دوره‌ی بنیاد هوشنگ گلشیری به کتاب ویران تعلق گرفت. رمان ملکان عذاب در هفتمین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی جلال آل‌احمد در بخش داستان، جایزه‌ی بهترین رمان را به خود اختصاص داد.

نظر دیگران درباره ابوتراب خسروی

درباره‌ی خسروی بسیار به زبان او اشاره کرده‌اند و باید گفت ویژگی شاخص آثارش است. تا جایی که بعضی منتقدان او را نه تنها نویسنده‌ای زبان‌گرا، بلکه زبان‌ساز می‌دانند. نویسنده‌ای که تمامی امکانات و ظرفیت‌های زبان فارسی را می‌شناسد و در نوشتن از آن بهره می‌گیرد. ضمن آنکه دایره‌ی واژگانی‌اش بسیار گسترده است و این را به قول خودش از خواندن متون کهن فارسی مثل شاهنامه‌ی فردوسی و تاریخ بیهقی دارد.

هخامنش یونسی مستندی یک‌ساعته درباره‌ی ابوتراب خسروی با عنوان نوشتن علیه فراموشی در سال ۱۳۹۰ ساخته است. کارگردان تلاش کرده است ریشه‌های سوررئالیسمی را که در داستان‌های خسروی مشهود است در زندگی او واکاوی کند و سرمنشأ آن را بیابد. به باور یونسی، خسروی نویسنده‌ای خواب‌زده است که خواب و رؤیا و کابوس در نوشته‌هایش نقش زیادی دارد. بسیار دیده‌ایم که برای بیان مفاهیمی که در ذهن دارد، به‌واسطه‌ی زنده‌کردن مردگان یا خلق صحنه‌ای در عالم خواب یا حتی کابوس، منظور خود را بیان می‌کند و از آنها بهره می‌برد.