کتاب نظریه هایی در باب جنسیت در دوران کودکی
معرفی کتاب نظریه هایی در باب جنسیت در دوران کودکی
کتاب نظریه هایی در باب جنسیت در دوران کودکی نوشتهٔ زیگموند فروید و ترجمهٔ سیدسپهر هاشمیان و شبنم رزاقی خامنه است و نشر قطره آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب نظریه هایی در باب جنسیت در دوران کودکی
کتاب نظریه هایی در باب جنسیت در دوران کودکی ترجمهای است از مجموعه مقالات زیگموند فروید که از او با عنوان پدر روانکاوی یاد میکنند. او بیش از چهل سال از عمر خود را صرف مطالعهٔ حوزهٔ روان کرد و پس از آن توانست پایههای روانکاوی را بنا کند. در زمان کنونی، اهمیت مفاهیم روانکاوی در حوزههایی چون هنر، ادبیات، سیاست، اقتصاد و جامعهشناسی بر همگان روشن است. مقالات این کتاب گلچینی است از آثار برجستهٔ فروید، چاپشده در مجموعهای با نام ویراست استاندارد، که دربردارندهٔ همهٔ آثار فروید است. تلاش مترجمان بر آن بوده تا بتوانند سوءبرداشت از مفهوم ساحت روانی ـ جنسی یا سکسوالیته را از افکار بزدایند. سکسوالیته مفهومی است بنیادی در آثار فروید و بدون فهم و توجه به این «مفهوم کلیدی» درک درستی از روانکاوی به دست نخواهیم آورد. سکسوالیته در اساس شکلگیری دستگاه روانی و فرهنگ نقش بسزایی بازی میکند. فروید در سراسر کار خود تلاش داشت تا سکسوالیته را اُبژهٔ موردمطالعهٔ علم نوپای خود قرار دهد و اظهار داشت درک روانکاوانه از سکسوالیته عبارت است از فانتزیهای ناخودآگاه و سکسوالیتهٔ دوران کودکی که با اشتیاقات ممنوعهٔ سرکوبشده و انکارشده تعریف میشوند. فروید در سال ۱۸۹۵ در کتاب خود با عنوان مطالعاتی در باب هیستری، سکسوالیته را امری تروماتیک در دستگاه روان درنظر گرفت که ایگو بهعنوان بخشی از دستگاه روان، توانایی روبهروشدن و پرداختن به آن را ندارد و تنها به سرکوبی بسنده میکند. گفتنی است که در طی مراحل تحول روانی، سکسوالیته به شکل فعالیتهای زبانی، فعالیتهای خلاقانه، نشانههای بیماری و طنز و رؤیا خود را نمایان میسازد و در فرایند روانکاوی، سکسوالیتهٔ سرکوبشده بهواسطهٔ تعبیر و تفسیر از حالت سرکوبشدهٔ خود خارج میشود و نمود دیگری در زندگی روانی فرد پیدا میکند.
خواندن کتاب نظریه هایی در باب جنسیت در دوران کودکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ روانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نظریه هایی در باب جنسیت در دوران کودکی
«فروید در نامهای منتشرنشده به فلیس، در تاریخ ۲۵ می ۱۸۹۹، به او نوشت که این مقاله را برای ویراستار مجلهای که در اواخر آن سال منتشر شد فرستاده است. او اضافه کرد که به شکل غیرمنتظرهای در حین خلق مقاله راضی و خوشحال بوده، که این موضوع ازنظر او نشانهٔ بدی برای سرنوشت آتی این مقاله است.
مفهوم «خاطرات پوشان» در این مقاله برای اولینبار توسط فروید خلق شد که بدون هیچ شکی بهوسیلهٔ ملاحظات او بر نمونههای مختلف که در قسمت عمدهٔ مقاله آمده است و در نامهٔ او به فلیس که در سوم ژانویهٔ ۱۸۹۹ به آنها اشاره شد (نامهٔ ۱۰۱)، مرکز توجه قرار گرفت. اگرچه این موضوع با سایر موضوعات دیگر که سابقاً ذهن او را برای ماهها درگیر کرده بود، رابطهٔ نزدیکی داشت در واقع از آن زمان (تابستان ۱۸۹۷) او درگیر تحلیل خود شد و مسائلی در باب اَعمالِ حافظه و اختلالات آن، اهمیت و دلایل وجود فانتزیها، فراموشی که سالهای کودکی ما را پوشانده بود و پشت تمام اینها، تمایلات جنسی دوران کودکی را دربرمیگیرد. خوانندگان نامههای فلیس نزدیکیهای زیادی با مبحث حاضر خواهند یافت. بهعنوانمثال، بنگرید به اظهارات مربوط به فانتزی در پیشنویس «M» در ۲۵ می ۱۸۹۷ و نامهٔ ۶۶ در هفتم جولای ۱۸۹۷. تحلیل خاطرات پوشانی که در پایان فصل چهارم مقالهٔ «آسیبشناسی زندگی روزمره» (۱۹۰۱)، چاپ ۱۹۰۷ توسط فروید صورت گرفته است نیز به همان تابستان ۱۸۹۷ بازمیگردد.
این گونهٔ نادری از خاطرات پوشان است که در مقالهٔ حاضر موردتوجه قرار گرفته که در آن یک خاطرهٔ اولیه بهعنوان صحنهای برای واقعهٔ بعدی استفاده میشود. این موضوع از ادبیات روانکاوی تقریباً ناپدید شده بود و از آن زمان به بعد بهگونهای عادی درنظر گرفته میشود که در آن یک واقعهٔ زودهنگام توسط یک خاطرهٔ بعدی (یا متأخر) پوشانده میشود و تنها در اینجا آشکارا به آن اشاره میگردد، هرچند این موضوع همان است که فروید دو سال بعد منحصراً با آن سروکار داشت و در فصلی از مقالهٔ «آسیبشناسی زندگی روزمره» به آن اشاره میکرد.
بهخاطر عوامل خارجی توجه شایستهای به این مقاله نشد. حدس این موضوع سخت نیست که رویدادهای توصیفشده در آن، در واقع یک زندگینامه بوده است که بعد از پدیدار شدن مکاتبات قطعیت پیدا کردهاند. هرچند که بسیاری از جزئیات در نوشتههای چاپشدهٔ فروید قابل ردیابی است. بدینسان که کودکان توصیفشده در خاطرات پوشان، در واقع پسر برادرش، جان، و دختر برادرش، پائولین، بودند که در قسمتهای گوناگون تعبیر رؤیا (۱۹۰۰) حضور داشتند. آنها فرزندان برادر ناتنی بزرگترش که در فصل ده «آسیبشناسی زندگی روزمره» (۱۹۰۱) به او اشاره شد هستند. همان جا در فصل ششم، این برادر بعد از جدا شدن از خانواده در فرایبرگ، زمانی که فروید سهساله بود، در منچستر ساکن شد. همان جا فروید در نوزدهسالگی به ملاقاتش رفت نه بیستسالگی. همانطور که خودش در اینجا اشاره کرده است ملاقاتی که گذرگاهی به آسیبشناسی زندگی روزمره و به تعبیر رؤیا مربوط میشد. سن تقویمی وی، در اولین بازگشتش به فرایبرگ، از آنچه در این مقاله آمده است، یک سال کمتر است. درست همانطور که در نامهای به شهردار پریبور میگوید، او شانزده سال داشته و ما از همین منبع (نامهای به شهردار پریبور) مطلع میشویم خانوادهای که نزد آنها مستقر بود فلوس نام داشت. و گلیسا یکی از دختران آن خانواده است، که نقش مرکزی در حکایت حاضر دارد. این قسمت بهصورت کامل در اولین جلد زندگینامهٔ ارنست جونز توصیف شده است.»
حجم
۲۳۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۳۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه