دانلود و خرید کتاب پدران و پسران ایوان تورگنیف ترجمه مهری آهی
تصویر جلد کتاب پدران و پسران

کتاب پدران و پسران

مترجم:مهری آهی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پدران و پسران

کتاب پدران و پسران نوشتهٔ ایوان تورگنیف و ترجمهٔ مهری آهی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. نویسنده در این اثر که مشهورترین رمانش است، کمدی و تراژدی، عشق، سیاست و شکاف میان دو نسل را نشان می‌دهد.

درباره کتاب پدران و پسران

کتاب پدران و پسران روایتی از روسیه در قرن ۱۹ میلادی است؛ زمانی که روسیه جامعه‌ای در حال گذار بود و شکاف‌های اجتماعی و سیاسی متعددی، هر لحظه چهره‌ٔ آن را تغییر می‌داد. دو نسلی که در این روسیه زندگی می‌کردند، از نظر فکری تفاوت‌های زیادی با یکدیگر داشتند، اما چنین توصیفی نمی‌تواند جامعه‌‌ٔ آن‌ دوره را به‌روشنی به ما بشناساند. ایوان تورگنیف در رمان «پدران و پسران» با خلق شخصیت‌های پیچیده و نگاشتن گفت‌وگوها و تقابل‌های میان آن‌ها، فضای روسیه‌ٔ قرن ۱۹ را به‌خوبی ترسیم کرده است؛ به‌طوری‌که با مطالعه‌ٔ این اثر این احساس در خواننده ایجاد می‌شود که در همان زمانه و در آنجا زندگی می‌کند. داستان چیست؟ «بازاروف» به‌عنوان شخصیت اصلی، جوانی آرمان‌گرا و انقلابی است که در جست‌وجوی هویت و یافتن جایگاه خود در جامعه است. در مقابل، پدران مانند «نیکلای پتروویچ» و «پاول پتروویچ» نمادی از نسل گذشته و ارزش‌های سنتی هستند. تورگنیف در این اثر به بررسی مفاهیم عمیق و تأمل‌برانگیزی مانند عشق، دوستی، مرگ و تضاد بین سنت و مدرنیته می‌پردازد. او با ظرافت و مهارت، خواننده را به کاوش در این مفاهیم و تأمل در آن‌ها وا می‌دارد.

خواندن کتاب پدران و پسران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات کلاسیک روسیه و علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ایولن تورگینف

ایوان تورگنیف (Ivan Turgenev) با نام کامل «ایوان سرگئی‌یویچ تورگنیف» در ۹ نوامبر ۱۸۱۸ در استان اریول در روسیه به دنیا آمد و در ۳ سپتامبر ۱۸۸۳ در بوگیوال در حوالی پاریس درگذشت. او رمان‌نویس، شاعر و نمایشنامه‌نویسی روس بود که نخستین‌بار توسط او کشورهای غربی با ادبیات روسی آشنا شدند. آثار او تصویری واقع‌گرایانه و پرعطوفت از دهقانان روس و بررسی تیزبینانه‌ای از طبقهٔ روشنفکر جامعهٔ روسیه ارائه کرده است؛ جامعه‌ای که در تقلای سوق‌دادن کشور به عصری نوین بود. این نویسندهٔ مشهور در زمانی به دنیا آمد و بزرگ شد که رژیم مستبد نیکالای اول با ابزار پلیس، سانسور، دیوان‌سالاری گسترده و مرکزگرا و سیاست ملی‌گراییِ مبتنی بر بزرگداشت استبداد روسی که در شخص تزار مجسم شده بود، حکم می‌راند. تورگِنیِف پرچم سیاسی خود را در ملأعام برافراشت؛ سال پیش از آن «خُر و کالینیچ» را منتشر کرده بود که بعداً در ابتدای «بیست‌وپنج طرحواره از یادداشت‌های یک شکارچی» منتشر شد. گذار او از شعر به نثر نشان‌دهندهٔ حرکت از رمانتیسم به‌سوی رئالیسم در این دوره است، اما با وجود حقیقت‌نماییِ توصیفاتش، از شاعرانگی نوشته‌هایش کاسته نشد. همین طرحواره‌های بسیار تغزلی با جزئیات غنی از زندگی روستاهای روسیه بود که برای تورگِنیِف شهرت به ارمغان آورد. سخن‌گفتن از استبداد و ظلم به‌نفع مردم فرودست جامعه یکی از محورهای اصلی آثار این نویسنده است. رمان‌های «عشق اول» (First Love یا «نخستین عشق») [نوعی زندگی‌نامهٔ خودنوشت]، خاطرات یک شکارچی (A Sportsman's Sketches)، «آشیانهٔ اشراف» (Home of the Gentry)، «آسیا» (Asya)، «پدران و پسران» (Fathers and Sons) و «رودین» از کتاب‌های ایوان تورگنیف هستند.

بخشی از کتاب پدران و پسران

«نیکلای پترویچ حدس می‌زد که تنفر برادرش نسبت به بازارف به هیچ وجه کمتر نشده است و در بین پیشامدهای دیگر اتفاق کوچکی روی داد که حدس وی را تبدیل به یقین کرد. طاعون در نواحی اطراف پدیدار شد و حتی یکی دو نفر از اهالی مارینو را هم نابود کرد.

شب به پاول پترویچ بحران نسبتاً سختی دست داد که تا صبح او را راحت نگذاشت. وی درد را تحمل کرد ولی به علم بازارف پناه نیاورد و روز بعد که بازارف از او پرسید چرا به دنبال او نفرستاده بودند، پاول پترویچ با صورتی رنگ‌پریده، ولی تمیز و اصلاح‌شده جواب داد: «یادم بود که گفته بودید به طب عقیده ندارید».

روزها بدین ترتیب می‌گذشت. بازارف با جد و جهد مشغول کار بود. ضمناً ناگفته نماند که در منزل نیکلای پترویچ کسی بود که اگر بازارف با او درددل نمی‌کرد، لااقل با کمال میل با او وارد صحبت می‌شد و این شخص فنیچکا بود.

بازارف او را اغلب اوقات صبحگاهان در باغ یا حیاط ملاقات می‌کرد. هرگز به اتاق او نمی‌رفت و او هم فقط یک بار نزدیک بازارف آمد که بپرسد آیا می‌شود میتیا را شست یا نه. فنیچکا نه تنها به او اعتماد داشت و از او نمی‌ترسید، بلکه در مقابل او خود را راحت‌تر احساس می‌کرد و آزادانه‌تر رفتار می‌کرد تا در مقابل نیکلای پترویچ. مشکل بتوان دلیلی قطعی برای این امر آورد. اما شاید او بدون اینکه خود بفهمد بازارف را از تمام آن صفات بزرگی و اشرافی، که انسان را هم مجذوب می‌کند و هم مرعوب، مبرا می‌دید. در نظر او بازارف هم طبیب بسیار خوبی بود و هم شخصی ساده. در حضور بازارف، بی‌آنکه ناراحت شود، هم به بچهٔ خود می‌پرداخت و هم یک بار که سرش ناگهان گیج رفت حتی از دست وی یک قاشق دوا هم خورد. اما در حضور نیکلای پترویچ، فنیچکا مثل این بود که از بازارف دوری می‌کرد و این عمل را نه از راه مکر و حیله بلکه به واسطهٔ حیا و رودربایستی انجام می‌داد.

فنیچکا اکنون پیش از پیش از پاول پترویچ می‌ترسید، زیرا از چندی قبل، پاول پترویچ مواظب حرکات وی شده بود و ناگهان مثل اینکه از زمین روییده باشد، در کت و شلوار انگلیسی خود در حالی که دست‌هایش را در جیب کرده بود، پشت سر وی سبز می‌شد. فنیچکا اغلب در این باره به دونیا شکایت می‌کرد و می‌گفت که در چنین مواقع، مثل اینکه به رویش آب یخ بریزند، سرد می‌شود. دونیا هم آهی می‌کشید و به فکر شخص سنگدل دیگری فرو می‌رفت. بازارف بدون اینکه خود بداند دلبرسنگ‌دل دونیا شده بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
خوب خداحافظ، پیر شوید، این بهترین نعمت‌هاست. تا فرصت است از زندگانی استفاده کنید و ببینید که چه منظرهٔ زشتی؛ کرمکی له شده است و هنوز می‌خواهد قد علم کند. اما او هم آرزوها داشت و فکر می‌کرد: ’کارهای زیادی انجام خواهم داد و نخواهم مرد، وظایفی دارم، من قهرمانم!‘ اما اکنون، تمام هدف قهرمان در آن است که آبرومند بمیرد. گو اینکه این امر به کسی مربوط نیست، با این همه اظهار عجز نخواهم کرد».
javad hedayati
هرکس از درد خود ناراضی باشد، حتماً بر آن فائق می‌شود.
javad hedayati

حجم

۲۴۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۱۷ صفحه

حجم

۲۴۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۱۷ صفحه

قیمت:
۹۳,۰۰۰
۲۷,۹۰۰
۷۰%
تومان