کتاب گابریل لامبر
معرفی کتاب گابریل لامبر
کتاب گابریل لامبر نوشتهٔ الکساندر دوما و ترجمهٔ محمود گودرزی است. نشر افق این رمان کلاسیک فرانسوی را منتشر کرده است. این اثر هشتمین جلد از مجموعهٔ «افق کلاسیک» است.
درباره کتاب گابریل لامبر
در کتاب گابریل لامبر رمانی کلاسیک و فرانسوی است که الکساندر دوما آن را به رشتهٔ تحریر درآورده است. گابریل لامبر نام مردی است که در گذشتهٔ راوی/نویسنده، نقشی داشته اما چیزی از او بهخاطر راوی نمیآید. پس نویسنده به جستوجو برخاسته تا در لایهها و نقطههای پنهانشده در عبور سالها، ردی یا نشانهای از گابریل لامبر پیدا کند. او در این مسیر با به نقاطی از گذشته برگشته و لحظههای درخشان، کنجها را، خانهها را، خیابانها را و شهرها را میگردد تا درنهایت همهچیز را عیان میشود. شخصیتهای رمان، همگی انگار در حافظهٔ نویسنده از تصویری بیجان، به انسانهایی تاثیرگذار در شکلگیری داستان تبدیل میشوند. از میان سالهای دور و گردوخاکگرفته جان میگیرند و مسیر داستان را پیش میبرند. این سردرگمی نویسنده یکی از نقاط عطف این رمان کلاسیک است.
خواندن کتاب گابریل لامبر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات کلاسیم فرانسه و علاقهمندان به قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره الکساندر دوما
الکساندر دوما در سال ۱۸۰۲ به دنیا آمد. او رماننویسی فرانسوی است که به رمانهای ماجراجویانهاش مشهور است. دوما علاوهبر رماننویسی، مقالهنویس، نمایشنامهنویس و خبرنگار بود. او پس از استقرار رژیم سلطنتی، در ۲۰سالگی و در سال ۱۸۲۲ به پاریس رفت و با کمک اقوام پدری، به سِمت منشی مخصوص دوک دو اورلئان درآمد. همزمان با کار در پاریس، به نوشتن مقاله برای مجلات و نمایشنامه برای تئاتر میپرداخت. در سالهای ۱۸۳۹ تا ۱۸۴۱ همراه با تنی چند از دوستانش، رمان «جنایات مجلل» را طراحی کرد و نوشت. این رمان در هشت قسمت، به شرح جنایات مشهور اروپا میپردازد. نویسندگی برای دوما درآمد بسیاری به همراه داشت، اما نوع زندگی اشرافی و ولخرجی و دستودلبازی او در نهایت باعث ورشکستگیاش شد. در سال ۱۸۵۱ برای رهایی از دست طلبکارانش به روسیه گریخت و دو سال از زندگیاش را آنجا سپری کرد. او بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب دارد. کتابهای او تقریباً به تمام زبانهای زندهٔ دنیا ترجمه شده و تاکنون بیش از ۲۰۰ فیلم بر اساس آثارش ساخته شده است. بسیاری از رمانهای او از جمله «کنتِ مونت کریستو»، «سهتفنگدار» و «بیست سال بعد» رمانهایی دنبالهدار و سریالی هستند. رمان «معلم شمشیرزنی» و «رهبر گرگها» از دیگر از آثار اوست. کشور فرانسه نویسندگان برجستۀ بسیاری دارد، اما گویا گسترۀ خوانندگان هیچیک از آنها به دوما نمیرسد. او از پیشگامان مکتب رمانتیسیسم بود و گاه رگههایی از مکتب رئالیسم نیز در نوشتههای او یافت میشود. الکساندر دوما در سال ۱۸۷۰ درگذشت.
بخشی از کتاب گابریل لامبر
«"حدود ساعت نُه بود و به نظر میرسید همه رسیده باشند، اما ناگهان کالسکهای که دیر کرده بود سررسید و از مقابلم گذشت. از ورای شکاف در بهگمانم گابریل را شناختم. دستخوش چنان رعشهای شدم که به سنگی تکیه دادم تا نیفتم. خدمتکار درِ کالسکه را باز کرد؛ مردی جوان که شبیه گابریل بود از آن بیرون پرید. گامی برداشتم تا بهسویش بروم، اما حس کردم که هرآن ممکن است روی سنگفرش بیفتم. کالسکهران پرسید: "چهساعتی؟"
"جوان همانطور که با قدمهایی سبک از پلکان بالا میرفت، گفت: "ساعت یازدهونیم."
"مادامیکه کالسکه بهتاخت از آنجا میرفت، مرد زیر ستونها ناپدید شد. چهرهٔ خودش بود، صدای خودش بود. اما چطور ممکن بود آن جوان خوشلباس و نرمرفتار گابریل بیچاره باشد؟ این دگرگونی بهکلی ناممکن به نظرم میرسید. بااینحال، از هیجانی که به من دست داده بود فهمیدم محال است شخصی دیگر باشد.
"منتظر ماندم. ساعت یازدهونیم شد. مردم کمکم از اپرا خارج شدند، سپس کالسکهها پشتسرهم جلو آمدند. گروهی متشکل از مردی حدوداً پنجاهساله، مردی جوان و دو زن رفتند نزدیک کالسکهها. آن مرد جوان گابریل بود، گذاشته بود زنی که پیرتر بود بازویش را بگیرد. زن جوانتر بسیار دلربا به نظرم آمد. بااینحال، گابریل همراهشان سوار کالسکه نشد. فقط تا رکاب کالسکه با آنها رفت، بعد از آنکه به آنها تعظیم کرد، چند قدم عقب رفت و روی پلکان منتظر ماند تا کالسکهٔ خودش هم بیاید و او را ببرد. بنابراین فرصت کافی داشتم تا او را وارسی کنم و تردیدی برایم باقی نماند، خودش بود. با سروصدای زیاد بیتابیاش را آشکار میکرد و وقتی کالسکهران نزدیک آمد، سرزنشش کرد که چرا پنج دقیقه معطلش کرده است.»
حجم
۱۲۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۲۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه