دانلود و خرید کتاب صوتی پولین

کتاب صوتی پولین نوشته‌ی الکساندر دوما، با ترجمه‌ی محمود گودرزی و گویندگی رضا عمرانی، حامی قنبرزاده و آتنا کریمی، توسط انتشارات ماه آوا منتشر شده است. این اثر یکی از رمان‌های کلاسیک فرانسوی است که در مجموعه‌ی کلاسیک‌های افق نیز جای دارد و با فضایی پررمزوراز و ماجراهایی پرکشش، مخاطب را به دنیای قرن نوزدهم فرانسه می‌برد. داستان حول محور شخصیت‌هایی پیچیده و روابطی رازآلود شکل می‌گیرد و با بهره‌گیری از روایت‌های چندلایه، به بررسی عشق، وفاداری، خیانت و سرنوشت می‌پردازد. نسخه‌ی صوتی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب پولین

کتاب صوتی پولین از الکساندر دوما، رمانی است که در فضای اروپا و به‌ویژه فرانسه و انگلستان قرن نوزدهم روایت می‌شود. این کتاب با ساختاری روایی و چندلایه، داستانی معمایی و عاشقانه را در بستری از ماجراهای پرتنش و رازآلود دنبال می‌کند. شخصیت‌های اصلی داستان، هرکدام با گذشته‌ای پر از ابهام و روابطی پیچیده، درگیر ماجراهایی می‌شوند که مرز میان حقیقت و خیال را بارها جابه‌جا می‌کند. روایت از زبان راوی‌ای آغاز می‌شود که با ورود شخصیتی به نام آلفرد دو نروال، به دنیای اسرارآمیز زنی به نام پولین کشیده می‌شود. فضای داستان، سرشار از توصیف‌های دقیق از مناظر طبیعی، شهرها و احساسات شخصیت‌هاست و در کنار آن، ماجراهای جنایی و عاشقانه، تعلیق و کشش داستان را حفظ می‌کند. دوما در این اثر، علاوه‌بر پرداختن به روابط انسانی، به موضوعاتی چون هویت، فداکاری و نقش تقدیر در زندگی انسان‌ها نیز پرداخته است.

خلاصه کتاب پولین

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان کتاب صوتی پولین با گردهمایی گروهی از دوستان در سرسرای سالن شمشیربازی آغاز می‌شود. ورود آلفرد دو نروال، دوست قدیمی راوی، جرقه‌ی روایت اصلی را می‌زند. آلفرد، که سال‌ها از جمع دور بوده، راوی را به خانه‌اش دعوت می‌کند تا ماجرای اسرارآمیز زنی به نام پولین را برایش بازگو کند. روایت آلفرد از سفرهایش به اسکاتلند، آلپ و ایتالیا آغاز می‌شود و به ماجراهای عجیب و جنایی در نرماندی فرانسه می‌رسد؛ جایی که سرقت‌ها و قتل‌هایی مرموز رخ داده است. در جریان یکی از این سفرها، آلفرد به‌طور اتفاقی در طوفانی گرفتار می‌شود و شب را در ویرانه‌های صومعه‌ای قدیمی پناه می‌گیرد. او شاهد صحنه‌ای مشکوک می‌شود: مردی ناشناس چیزی را در قبرستان صومعه دفن می‌کند. کمی بعد، خبر قتل زنی به نام کنتس دو بوزوال (پولین) در قلعه‌ای مجاور منتشر می‌شود، اما جسد متعلق به زن دیگری است. آلفرد با پیگیری سرنخ‌ها، پولین را زنده و زندانی در دخمه‌ای می‌یابد و با تلاشی پرخطر او را نجات می‌دهد. پس از فرار، پولین با هویتی جدید همراه آلفرد به انگلستان می‌رود و در خانه‌ای دور از وطن، زندگی تازه‌ای را آغاز می‌کند. در ادامه، رازهای زندگی پولین و انگیزه‌های شوهرش، کنت دو بوزوال، به‌تدریج آشکار می‌شود و داستان با گره‌گشایی از معمای اصلی، به پایان می‌رسد.

چرا باید کتاب پولین را بشنویم؟

کتاب صوتی پولین با فضایی پرتعلیق و روایتی چندلایه، تجربه‌ای متفاوت از رمان‌های کلاسیک فرانسوی را ارائه می‌دهد. این اثر نه‌تنها داستانی عاشقانه و معمایی را روایت می‌کند، بلکه با پرداختن به موضوعاتی چون هویت، فداکاری و سرنوشت، مخاطب را به تأمل درباره‌ی انتخاب‌ها و پیامدهای آن‌ها وا می‌دارد. توصیف‌های دقیق از مناظر و احساسات، شخصیت‌پردازی عمیق و روایت پرکشش، شنونده را تا پایان با خود همراه می‌کند. همچنین، حضور شخصیت‌هایی با گذشته‌های رازآلود و روابط پیچیده، باعث می‌شود هر فصل کتاب، لایه‌ای تازه از داستان را آشکار کند و حس کنجکاوی را زنده نگه دارد.

شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

شنیدن کتاب صوتی پولین به علاقه‌مندان رمان‌های معمایی، عاشقانه و کلاسیک پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کسانی که به داستان‌هایی با فضای رازآلود، شخصیت‌پردازی قوی و روایت‌های چندلایه علاقه دارند، این کتاب انتخاب مناسبی است. به دوستداران ادبیات فرانسه و کسانی که به دنبال تجربه‌ی داستان‌هایی با فرازونشیب‌های احساسی و ماجراهای غیرمنتظره هستند نیز توصیه می‌شود.

بخشی از کتاب پولین

«در حملهٔ سوم، شمشیر لاباتو به دستهٔ سلاح هماوردش خورد، از پنج سانتی‌متر پایین‌تر از نوک شکسته شد و، پس از عبور از محافظ دسته،‌ آستین آلفرد را پاره و آن را به خون آغشته کرد. لاباتو بی‌درنگ شمشیرش را انداخت. او هم مثل ما گمان می‌کرد آلفرد زخمی جدی برداشته است. از بخت‌یاری ما خراشی بیش نبود، اما آلفرد با بالا زدن آستین پیراهنش جای زخم دیگری را به‌نمایش گذاشت که بی‌شک وخیم‌تر بود؛ گلولهٔ تپانچه‌ای از میان گوشت کتفش عبور کرده بود. گریزیه با حیرت به او گفت: "عجب! نمی‌دانستم چنین زخمی برداشته‌اید." گریزیه، همچون دایه‌ای که کودکش را بشناسد، همه‌مان را می‌شناخت. هیچ‌یک از شاگردانش جای زخمی در بدنش نداشت که او تاریخ و دلیلش را نداند. اگر می‌خواست ماجرای ضربات شمشیری را تعریف کند که او سوابقشان را می‌دانست، اطمینان دارم قصه‌ای بسیار سرگرم‌کننده و جنجال‌برانگیز می‌نوشت، اما این کار سروصدای بسیاری در شاهنشین‌ها به‌پا می‌کرد و درنتیجه زیان فراوانی به شهرت آموزشگاهش می‌رساند. این خاطرات را پس از مرگش منتشر خواهد کرد. آلفرد جواب داد: "این زخم را فردای روزی برداشتم که آمدم با شما تمرین کردم و همان‌روز عازم انگلستان شدم."