کتاب دن کیشوت (جلد ۲)
معرفی کتاب دن کیشوت (جلد ۲)
«دن کیشوت (جلد ۲)» اثر میگل دو سروانتس سآودرا نویسنده اسپانیایی و یکی از جاودانههای ادبیات کلاسیک جهان است. این اثر با ترجمهٔ محمد قاضی در نشر ثالث چاپ شده است. «دن کیشوت» انتقادی هجایی و طنزآمیز از بیهودگیها و ابتذالات نظام پهلوانی است که در عصر سروانتس رو به زوال میرفت.
درباره کتاب دن کیشوت (جلد ۲)
قسمت اول «دن کیشوت» نخستین بار در سال ۱۶۰۵ به چاپ رسید و از همان ابتدا در اسپانیا و پرتغال مورد استقبال بیسابقهای قرار گرفت. در «دائرهالمعارف بریتانیا» نوشته شده است که: «محبوبیت آنی دن کیشوت بیشتر ناشی از تنوع حوادث آن و غنا و فراوانی کمدی و مضحکههای آن و شاید هم ناشی از تازیانههایی بوده که در این کتاب بر تن معاصران برجسته و ممتاز فرود آمده است؛ غم نهفته و بیسر و صدای آن، انسانیت عظیم آن، و انتقاد نافذی که در آن از زندگی شده است، به کندی مغتنم شمرده شد.»
قسمت دوم «دن کیشوت» پس از ده سال، یعنی در ۱۶۱۵ منتشر گردید. در قسمت دوم، طنز و هجای سروانتس پختهتر و ظریفتر است، اسلوب نگارش او تکامل بیشتری یافته و شخصیتهای درجه دوم آن خیلی بهتر از قهرمانهای درجه دوم قسمت اول کتاب تصور شدهاند. نخستین قسمت «دن کیشوت» در سال ۱۶۱۲ به انگلیسی و در سال ۱۶۱۴ به فرانسه ترجمه گردید. سروانتس به اوج شهرت رسید ولی این شهرت ثروتی نصیبش نکرد و همچنان «سربازی پیر و فقیر» ماند.
در آن دوران اسپانیا امپراتوری عظیم و ثروتمندی بود. طبقه حاکمه از اشراف و نجیبزادگان تشکیل میشد، اما بازرگانان که از برکت داد و ستد با مستعمرات ثروت بسیار اندوخته بودند روز به روز نفوذ و اقتدار بیشتری مییافتند. ثروت بازرگانان محور اجتماع بود و از این رو نجیبزادگان و شوالیهها که یکی به اصل و نسب و دیگری به زور بازوی خود تکیه داشت، به تدریج جای خود را در عرصه اجتماع تنگتر میدیدند.
کتاب دن کیشوت (جلد ۲) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به آثار کلاسیک و ادبیات قهرمانی و پیکارسک پیشنهاد میشود.
درباره میگل سروانتس
دن میگل د سِروانتِس ساآودرا ملقب به شاهزاده نبوغ در ۲۹ سپتامبر ۱۵۴۷ میلادی در آلکالاد هنارس در ۳۲ کیلومتری مادرید دیده به جهان گشود. پدر وی پزشک بود و همیشه در این آرزو بود که فرزندش یک شوالیه سرشناس و نامدار اسپانیایی شود اما میگل همانطور که با فنون رزمآوری آشنا شده بود به شعر سرودن علاقه زیادی داشت. سروانتس در ۱۷ سالگی به دستور فیلیپ دوم پادشاه وقت اسپانیا برای شرکت در جنگ به ایتالیا سفر کرد و به ارتش این کشور پیوست و در جنگ لپانتو شرکت کرد و در این جنگ بود که دست چپش به دلیل صدمهای که به اعصاب دستش وارد شد از کار افتاد. وی در ایتالیا به مطالعه برخی از آثار ادبی پرداخت و تحت تأثیر هنر ایتالیایی قرار گرفت. سروانتس بعد از بازگشت به اسپانیا به ارتش این کشور پیوست و در همین زمان بود که از پادشاه اسپانیا نشان دلیری دریافت کرد. سرانجام وی در ۱۵۷۲ میلادی به زندگی نظامی خود پایان داد و زندگی عادی خود را از سر گرفت.
درباره تحصیلات ابتدایی سروانتس ابهاماتی وجود دارد، بنابر یکی از داستان های وی با نام داستان های عبرت آموز او مدتی در مدرسه یسوعی ها (وابسته به کلیسای کاتولیک) سرگرم تحصیل بوده است. بر خلاف نویسندگان آن دوره اسپانیا، او هیچگاه تحصیلات دانشگاهی نداشته است. خوان لوپز دِ اویوس مدیر مدرسه شهرداری مادرید از سروانتس به عنوان شاگرد دوست داشتنی یاد می کرد. در هر صورت او می بایستی که دانش آموزی در همین مدرسه بوده باشد یا آن که زیر نظر شخصی به نام لوپز دِ اویوس تحصیل کرده باشد.
بخشی از کتاب دن کیشوت (جلد ۲)
دن کیشوت در جواب گفت: از این که اعلیحضرت به موقع کشور را در امان داشته و دستوری صادر فرموده است تا دشمن ممالک محروسه را غافلگیر نسازد، البته مانند یک سرباز دوراندیش و محتاط عمل کرده است، لیکن اگر معظمله نظر و عقیده مرا میپذیرفت من راهی پیش پای او میگذاشتم که مسلما اکنون در خیال و اندیشه آن نیست. کشیش همین که این سخنان را شنید در دل گفت: بیچاره دن کیشوت! خدا به فریادت برسد! به نظرم میخواهی که باز خود را از اوج جنون به قعر گرداب حماقت و سادهلوحی دراندازی! دلاک نیز که نظری نظیر رفیق خود درباره دن کیشوت داشت از پهلوان پرسید که راهی که به عقیده او بهتر است اعلیحضرت در پیش گیرد کدام است، و دراینباره گفت: به نظرم این نیز باید در شمار همان سخنان یاوه و بیسروتهی ثبت شود که عادتا درباریان به شاهزادگان عرض میکنند. دن کیشوت گفت: جناب ریشتراش، سخن من نه تنها یاوه و بیسروته نیست بلکه برعکس بسیار شایسته و منطقی است. دلاک گفت: منظورم این نبود که سخن جنابعالی یاوه و بیسروته است، بلکه میخواستم عرض کنم به تجربه ثابت شده است که تقریبا همه یا قسمت اعظم توصیهها و نظرهایی که اطرافیان به اعلیحضرت پادشاه پیشنهاد میکنند یا غیرعملی، یا بیمعنی و عجیب و غریب و به زیان پادشاه و کشور است. دن کیشوت گفت: بسیار خوب، ولی نظر و عقیده من نه غیرعملی است و نه عجیب و غریب، بلکه راهی است که از آن سادهتر و صحیحتر و عاقلانهتر هرگز به فکر هیچ یک از این شیادان سیاستمدار خطور نکرده است. کشیش پرسید: پس چرا جناب پهلوان در تشریح نظر و عقیده خود تأخیر میفرمایند؟ دن کیشوت گفت: من نمیخواهم فکر و نظر خود را الساعه و در این مکان بگویم و فردا صبح به گوش اعضای شورای حکومتی شهر کاستیل برسد و افتخار و پاداش کار من نصیب شخص دیگری گردد. دلاک گفت: اگر مرا میفرمایید من در این دنیا و در پیشگاه خداوند قول شرف میدهم که سخنان جنابعالی را نه به شاه بگویم و نه به سنروک و نه به هیچیک از افراد بشر و من این سوگند را از تصنیفی آموختهام که کشیشی برای پادشاهی میخواند و در ضمن آن پادشاه را از نام و نشان دزدی باخبر میساخت که صد «روبل» طلا و قاطر شاه را دزدیده و قاطر را به حال یورغه برده بود. دن کیشوت گفت: من این داستان را نمیدانم ولی میدانم، که این سوگند بسیار خوب است و جناب دلاک نیز مرد بسیار نیکی است.
حجم
۷۷۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۷۷۵ صفحه
حجم
۷۷۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۷۷۵ صفحه
نظرات کاربران
جلد دوم نیز مانند جلد اول، کتابی خوب و جالب، و با ترجمه ای بسیار بی نقص و روان بود، ولی تفاوت هایی میان جلد اول و دوم وجود دارد. با اینکه در جلد دوم، شخصیت ها بهتر به تصویر
من این کتاب رو سال سوم دبیرستان با ترجمه استاد محمد قاضی خوندم.یکی از کتابهایی هست که هیچ متنی به جز خود رمان قادر به توصیفش نیست.خیلی جالب و سرگرم کننده...در طول رمان با دون کیشوت و سانچو پانزا و
واقعا ترجمه بی نظیری ارائه دادن زنده یاد آقای محمد قاضی
جلد اول جذابتر بود، ولی باز هم گفتگوی دنکیشوت و سانکو پانزا جالب و خنده دار بود.
55 هزارتومن خیلیییییی زیاده برای نسخه ایبوک تجدید نظر کنید دوستان در قیمت گذاری کتاباتون در اپلیکیشن و اگه انتشاراتی ها این قیمتارو میدن باهاشون مذاکره کنید
قسمت دوم کتاب رو نویسنده ده سال بعد از نوشتن جلد اول تمام میکنه. وقتی جلد اول تمام میشه، کتاب با استقبال خوبی از طرف مردم رو به رو میشه و بعد از مدتی یه کشیش به جای سروانتس، جلد
کتاب جالبی بود ولی باید این نکته رو بگم که شما باید حوصله کلاسیک خونی داشته باشید، چون کتاب چه جلد یک چه دو پر از نکات ریز و توصیفات زیاد هستش. مثلا یه فصل فقط نصیحت های دون کیشوت
بعد از گذشت ۲ ماه، دُن کیشوت به پایان رسید. موضوعش زیاد باب میلم نبود. یه سری مسائل بودن که هی تکرار میشدن، انگار سروانتس (نویسندهی دن کیشوت) هر بار موضوع کم میاورده میرفته سراغ این مسائل. مثل عاشق شدن یه دختر
در کل کتاب عالیه و حتما توصیه میشه بخونید البته خوب یکم طولانیه و اگر که تازه شروع کردید به خوندن کتاب شاید حوصله نکنید که تمومش کنید،من جلد اول رو بیشتر دوست داشتم چون مدام در سفر بودن و
شندیم که این کتاب شباهت زیادی به رمان اتحادیه ی ابلهان داره