دانلود و خرید کتاب برادران کارامازوف؛ جلد دوم فئودور داستایفسکی ترجمه پرویز شهدی
تصویر جلد کتاب برادران کارامازوف؛ جلد دوم

کتاب برادران کارامازوف؛ جلد دوم

معرفی کتاب برادران کارامازوف؛ جلد دوم

براردان کارامازوف نوشته‌ی فئودور داستایفسکی یک رمان کلاسیک بلند معمولی نیست. داستان برادران کارامازوف به شرح قتل یک پدر در یک خانواده‌ی غیر عادی توسط پسرش می‌پردازد.

کتاب برادران کارامازوف را در دو جلد با ترجمه‌ی پرویز شهدی می‌خوانید.

درباره‌ی کتاب برادران کارامازوف (جلد دوم)

خانواده کارامازوف عبارتست از پدر، سه برادر از دو مادر و فردی معلول و دچار صرع که فرزند نامشروع یک مادر عقب‌مانده ذهنی است. افراد این خانواده همه‌ افرادی غیر‌عادی‌ هستند و تعادل روانی ندارند. حتی برادر کوچکتر که به ظاهر جوانی آرام و فرشته‌خو می‌آید. این عدم تعادل روانی نقطه مشترک همه آنها است. حتی افراد دیگر ماجرا هم نامتعادلند. از پیر یک صومعه گرفته تا وکیل و دادستان شهر. کل ماجرای این رمان شگفت‌انگیز هم درباره رابطه فئودور کارامازوف متمول و فاسد با سه پسرش و فرزند نامشروعش است، چهار فرزندی که همه از پدر متنفرند و تضادهای اخلاقی و رفتاری دارند و دائم در تلاش برای همزیستی مسالمت‌آمیز با یکدیگرند و در نهایت هم پسر بزرگتر نقشه نابودی پدرش را می‌کشد اما برادر دیگری به دردسر می‌افتد.

فئودور داستایفسکی این اثر را تقریبا در پایان عمرش نوشت، البته پیش از انتشارش، سال‌ها روی آن کار کرده بود. می‌گویند فئودور داستایفسکی این داستان را بر اساس ماجرایی واقعی که در زندان از زبان یک همبندی شنیده بود، نوشته است. کتاب برادران کارامازوف دو لایه دارد. یک لایه‌ی آن که به گفتگوهای سطحی می‌پردازد. لایه‌ی دوم کتاب جایی است که می‌تواند خواننده را میخکوب کند. واکاوی اتفاقات و جذاب جلو رفتن سیر داستان سبب شده تا این اثر، از مشهورترین آثار ادبیات روسیه به شمار برود.

برادران کارامازوف رمانی پیچیده است که مباحث عمیق الهی، فلسفی و اخلاقی را مطرح می‌کند. بسیاری از اندیشمندان مانند فروید، هایدگر، کورت ونگات و ویتگنشتاین این اثر را ستوده و آن را در ردیف بهترین آثار ادبی جهان دانسته‌اند.

کتاب برادران کارامازوف را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به آثار و ادبیات روسیه از خواندن داستان جذاب برادران کارامازوف، لذت خواهند برد.

درباره‌ی فئودور داستایفسکی

فیودار میخاییلوویچ فرزند دوم خانواده داستایِفسکی در ۳۰ اکتبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. پدرش پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. او در ۱۸۴۳ با درجهٔ افسری از دانشکدهٔ نظامی فارغ‌التحصیل شد و شغلی در ادارهٔ مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. اما در سال ۱۸۴۹ به جرم براندازی حکومت دستگیر شد. حکم اعدام او مشمول بخشش شد و در عوض او چهار سال در زندان سیبری زندانی بود و بعد از آن نیز با لباس سرباز ساده خدمت می‌کرد. شهرت او به خاطر رمان‌هایش: ابله، قمارباز، برادران کارامازوف و جنایت و مکافات است. داستایفسکی در ۵۹ سالگی در ۹ فوریه ۱۸۸۱ در سن پترزبورگ از دنیا رفت.

جملاتی از کتاب برادران کارامازوف

دیمیتری فئودوروویچ که گروچنکا هنگام شتافتن به‌سوی زندگی جدیدش، با پیامی با او وداع کرده بود، دچار پریشانی وحشتناکی شده بود. گروچنکا به او توصیه کرده بود خاطرهٔ یک ساعتی را که با هم گذرانده بودند برای همیشه در ذهنش نگه دارد؛ این موضوع او را با بدترین دشواری‌ها و ناراحتی‌ها درگیر کرده بود. از دو روز پیش در چنان التهاب و سوز و سازی به‌سر می‌برد که هر آن بیم آن می‌رفت دچار سکتهٔ مغزی شود. این حرف را خودش چندی بعد به آلیوشا گفته بود. آلیوشا دیروز صبح نتوانسته بود او را پیدا کند. برادر دیگرش ایوان هم نتوانسته بود همان روز در کاباره با او قرار ملاقات بگذارد. صاحب‌خانه‌اش بنا به‌دستور دیمیتری نمی‌گفت او کجاست. اما او طی این دو روز «ضمن مبارزه با سرنوشتش و حفظ سلامتی‌اش» سرگشته به هر گوشه‌ای سر زده بود. آن‌طور که بعدها خودش تعریف کرده بود، چند ساعتی برای کاری بسیار فوری و ضروری و به‌رغم دغدغه‌اش برای غافل‌نماندن از گروچنکا و رفت و آمدهایش، از شهر خارج شده بود. همهٔ این مسایل بعدها با دقت و جزء به جز به‌طور رسمی بررسی شد؛ ولی درحال‌حاضر، ما فقط به ذکر کلیات ماجراهایی که در این دو روز به‌صورت فاجعه‌ای سخت هولناک و دور از انتظار زندگی‌اش را زیرو رو کرد اکتفا می‌کنیم.

اگرچه گروچنکا طی «آن یک ساعت» واقعاً و از صمیم قلب دوستش داشته بود، گهگاه او را بی‌رحمانه و سنگدلانه می‌آزرد. به‌ویژه دیمیتری نمی‌توانست حدس بزند در ذهن زن جوان چه می‌گذرد؛ نفوذ در آن، چه با ملایمت وچه از راه خشونت هم امکان‌پذیر نبود؛ چون نه‌تنها سفرهٔ دلش را پیش او نمی‌گشود و افکار و نیت‌های درونی‌اش را برای او آشکار نمی‌کرد؛ بلکه از دستش عصبانی هم می‌شد و از او روی برمی‌گرداند، دیمیتری این را به‌خوبی می‌دانست. به‌درستی حدس می‌زد که زن جوان هم خود درگیر مبارزه‌ای درونی است، درگیر بی‌تصمیمی خارق‌العاده‌ای که درصدد است راه‌حلی برای آن بیابد و تصمیمی قاطعانه بگیرد؛ ولی به نتیجه‌ای نمی‌رسد. بنابراین دیمیتری با دلی شکسته و اندوهی ژرف به این فرض می‌رسید (که حقیقت هم داشت) که گروچنکا گهگاه از او و از عشق سودایی‌اش احساس انزجار می‌کند.

معرفی نویسنده
عکس فئودور داستایفسکی
فئودور داستایفسکی
روس | تولد ۱۸۲۱ - درگذشت ۱۸۸۱

داستایفسکی، نویسنده‌ی رمان‌های مشهوری مانند قمارباز و برادران کارامازوف، در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ در شهر مسکو و در خانواده‌ای بسیار مذهبی چشم به جهان گشود. این موضوع باعث شد خود او نیز در طی حیات خود انسانی مذهبی باقی بماند. او در مدرسه آموزش‌های نظامی می‌دید، اما خودش به ادبیات علاقه‌ی بسیاری داشت؛ بنابراین پس از اتمام مدرسه خود را وقف نوشتن کرد. نوشته‌های اولیه‌ی داستایوفسکی از او مردی جوان و بسیار پانرژی و در عین حال با روانی بی‌ثبات ترسیم می‌کنند.

میم مـهرابی
۱۳۹۹/۱۰/۱۳

صورت کلی هنوز ترجمه ای از متن اصلی روسی صورت نگرفته (منظورم مترجم های نامداری مثل سروش حبیبی و آتش بر آب و خانم آهی) پس مجبور به مطالعه از روی نسخه های غیر روسی هستیم . چندین ترجمه پرفروش داره

- بیشتر
penelope
۱۳۹۸/۰۷/۲۶

امروز تمومش کردم..فقط بگم دنیا و ذهنیتتون بعد از خوندن این کتاب شاهکار زیر و رو میشه. 5ستاره هم کمشه. داستایوفسکی از دنیای دیگه ای اومده.👌

آسمان
۱۳۹۸/۱۲/۲۸

این داستان شاهکار تکرار نشدنی داستایوفسکی بزرگ است. یک رمان بی نقص و جذاب. شخصیت هایی که نویسنده ی بزرگ روسیه خلق کرده است در دنیای ادبیات ماندگار شده اند. دیمیتری کارامازوف از آن شخصیت های جذابی‌ست که هیچ نویسنده ی

- بیشتر
1984
۱۳۹۹/۰۵/۱۶

بسیار دل پسند و ژرف. بسیار شورانگیز و گیرا و پر از نقد ب چیزهای مهم. سپاس تو را داستایوفسکی بزرگ کسی این کتابو نخونده باشه نمی تونه درک کنه داستایوفسکی کی بوده. جالبه این کتاب این تعداد دیدگاه داره بعد کتاب

- بیشتر
ز. آروشا دهقان
۱۴۰۰/۰۶/۲۳

انتظار داشتم بعد از حدود دو ماه وقتی که روی کتاب گذاشتم، یک ریویوی پر و پیمان بنویسم اما بیست و چهار ساعت و فکر کردم و نشد. میگن این کتاب شاهکار دایستایوفسکیه. من هم برادران کارامازوف رو دوست داشتم ولی

- بیشتر
Travis
۱۳۹۹/۰۶/۱۰

یک رمان کلاسیک با فضا و محتوایی متفاوت. داستایوفسکی در این آخرین رمان خود به عقاید مردمان روسیه و داستان زندگی معمولی‌ترین اقشار آن پرداخته است. دغدغه‌های ذهنی خود را درباره ایمان، کشورش، آینده روسیه و حتی مسائل روانشناسی در

- بیشتر
soodi.saeidi
۱۴۰۱/۰۸/۱۹

سالهای درازی‌ست که کتاب می‌خوانم. مدتها بود که می‌خواستم برادران کارامازوف را بخوانم. وقتی جلد اول را می‌خواندم و به میانه کتاب رسیده بودم، کاملا از خواندن دست کشیدم. بخش گفتگوی ایوان و آلیوشا درباره شیطان و بعد مکالمات شیطان

- بیشتر
shaghayegh
۱۴۰۰/۰۱/۲۱

من از تخیل نویسنده واقعا حیرت زده شدم؛ بعضی ماجراها رو که می‌خوندم با خودم فکر میکردم چطور داستایوفسکی تونست این اتفاقات رو بهم مرتبط کنه! داستان خیلی قویه ولی متوجه نشدم چه اتفاقی بین رز و ایوان افتاد!؟ انگار این

- بیشتر
MediaAsvad
۱۳۹۹/۰۹/۱۸

واقعا شاهکاری بود در کل این کتاب در خور اسم داستایوسکی من جلد اول رو بیشتر دوست داشتم شاید به این خاطر که زیاده گویی کمتری داشت ولی در کل کتاب بسیار خوبی هستش و به خوبی درگیر اتفاق های داستان

- بیشتر
mat!n
۱۳۹۹/۰۶/۱۰

داستایووسکی نویسنده کتاب‌های پیچیده اما روان هست،و آن چنان می‌شود با تمام شخصیت‌ها احساس نزدیکی کرد که انگار بخشی از خود ما به رشته تحریر در آمده. برادران کارامازوف را پیشنهاد می‌کنم و فکر می‌کنم اگر کسی در صدد یافتن

- بیشتر
خداحافظ به تویی که زندگی‌ات تباه شد بی‌آن‌که مقصر باشی.
pejman
من عقلم کاملا سرِ جایش است، فقط دلم گرفته است
Oryx & Crake
با فشار یا اجبار به چه چیزی می‌توان ایمان آورد؟
13
من آدم پست و کثیفی هستم؛ ولی دوستت دارم: اگر مرا به دوزخ بفرستی، آن‌جا هم دوستت خواهم داشت، آن‌جا هم به همه اعلام خواهم کرد برای ابد دوستت دارم...
زینب
همه در ظاهر ادعا می‌کنند از بدی متنفرند؛ حال آن‌که باطنآ بدی را می‌پرستند.
13
همه می‌دانند که بدون پول حتی یک قدم هم نمی‌توان برداشت.
rezaat98
«زندگی واقعاً به زحمت ادامه‌دادنش می‌ارزد؟»
zohreh
باید کوشید مانند همهٔ مردم نبود.
pejman
برای ما هم پیش می‌آید مردمان خوش‌قلب و کمال‌گرایی باشیم؛ ولی فقط موقعی که همه‌چیز بر وفق مرادمان است.
13
«زندگی واقعاً به زحمت ادامه‌دادنش می‌ارزد؟»
Travis
«برای حل این مشکل، پیش از همه‌چیز لازم است شخصیتش در مقابله با واقعیت وجودش قرار گیرد.» ــ متوجه شدی چی می‌خواهد بگوید یا نه؟ ــ نه، نفهمیدم. به میتیا خیره شده بود و به حرف‌هایش گوش می‌داد. ــ من هم چیزی سردرنیاوردم، مبهم و گنگ است؛ ولی درعوض هوشمندانه است.
محمد دانشجو
«گاهی پیش می‌آید که آدم دوست دارد دست به جنایت بزند.»
rezaat98
از بهای چیزی را پرداختن متنفریم، درعوض دریافت‌کردن رایگان را خیلی دوست داریم و این شامل همه‌چیز و همهٔ موارد می‌شود.
zohreh
«عشق مربوط به گذشته است میتیا! ولی آن‌چه گذشته، به‌شکل دردناکی برایم عزیز است. این را برای همیشه بدان.»
zohreh
از زندگی نهراسید! چه‌قدر زندگی شیرین و زیباست موقعی که آدم کاری نیکو و حقیقی انجام داده است.
🌷
«زندگی واقعاً به زحمت ادامه‌دادنش می‌ارزد؟»
pejman
همه می‌دانند که بدون پول حتی یک قدم هم نمی‌توان برداشت.
Travis
بچه‌های کوچک عزیزم، شاید آن‌چه را می‌خواهم به شما بگویم، حالا درست درک نکنید؛ چون آن‌چه می‌گویم بیش‌تر وقت‌ها درک‌نشدنی است، بااین‌همه حرف‌هایم را در خاطر نگه دارید، بعدها که بزرگ شدید حق را به‌جانب من خواهید داد. بدانید که در زندگی هیچ‌چیز گرامی‌تر، قوی‌تر، سالم‌تر و مفیدتر از خاطره‌ای خوش نیست، به‌خصوص اگر مربوط به دوران کودکی باشد و خانهٔ پدری.
rezaat98
برای ما هم پیش می‌آید مردمان خوش‌قلب و کمال‌گرایی باشیم؛ ولی فقط موقعی که همه‌چیز بر وفق مرادمان است. برعکس، ما هم از متعالی‌ترین اندیشه‌ها، به هیجان ـدقیقاً به هیجان ــ و جوش و خروش می‌آییم؛ ولی به این شرط که خودشان به‌سراغ‌مان بیایند، از آسمان در دامن‌مان بیفتند و به‌ویژه رایگان؛ که ناچار نشویم چیزی در بهای آن‌ها بپردازیم. از بهای چیزی را پرداختن متنفریم، درعوض دریافت‌کردن رایگان را خیلی دوست داریم و این شامل همه‌چیز و همهٔ موارد می‌شود. آه! همهٔ خوبی‌ها و خوشی‌های زندگی را به ما بدهید (دقیقاً همهٔ آن‌ها را می‌خواهیم، به قسمتی از آن‌ها قانع نیستیم) و به‌ویژه سد و مانعی در سرشت‌مان ایجاد نکنید، آن‌وقت است که ثابت می‌کنیم، ما هم می‌توانیم آدم‌های خوب و کاملی باشیم
a.7
سروان تا اندازه‌ای با دست‌پاچگی پرسید: «گفتید تاریخ عمومی جهان؟» کولیا گفت: «بله، تاریخ عمومی جهان که جز حماقت‌های مکرر آدم‌ها موضوع دیگری در آن یافت نمی‌شود.
penelope

حجم

۶۰۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۷۵ صفحه

حجم

۶۰۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۷۵ صفحه

قیمت:
۹۹,۰۰۰
۴۹,۵۰۰
۵۰%
تومان