دانلود و خرید کتاب ما گربه هستیم ناتسومه سوسه‌کی ترجمه احد علیقلیان
تصویر جلد کتاب ما گربه هستیم

کتاب ما گربه هستیم

انتشارات:نشر مرکز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۹از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ما گربه هستیم

کتاب ما گربه هستیم نوشتهٔ ناتسومه سوسه‌کی با ترجمهٔ احمد علیقلیان در انتشارات مرکز منتشر شده است. این کتاب از اصیل‌ترین و فراموش نشدنی‌ترین رمان‌ها در ادبیات ژاپن است.

درباره کتاب ما گربه هستیم

کتاب ما گربه هستیم رمانی جذاب با روایتی تمثیلی و زبان طنز و شوخ‌‌طبع است و با روایتی خنده‌آور است. داستان دربارهٔ زندگی بچه‌گربه‌ای مطرود و سرراهی و سرگردان است که تمام وقتش را به مشاهده‌ٔ طبیعت آدم‌ها می‌گذراند. او داستان‌هایی از تجار و معلمان مدرسه تا ضعف‌های راهبان و حاکمان را بازگو می‌کند. نویسنده باتکیه‌بر تعلیمات خود در فلسفه‌ٔ چینی اظهار نظرهای گزنده‌ای درباره‌ٔ خیزش اجتماعی ژاپن دوره‌ٔ میجی بازگو می‌کند.

این کتاب داستان گربه‌ای رها و بی‌دغدغه است که حتی موش هم شکار نکرده و کاری جز دیدن آدم‌ها ندارد.

خواندن کتاب ما گربه هستیم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات ژاپن پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره  ناتسومه سوسه‌کی

ناتسومه سوسه‌کی متولد ۹ فوریه ۱۸۶۷ و در ۹ دسامبر ۱۹۱۶ از دنیا رفته است. او شهرتش در سراسر جهان را به رمان‌های کوکورو، بوچان، من گربه هستم، کوساماکورا و اثر ناتمامش نور و تاریکی مدیون بوده است. او همچنین محقق ادبیات بریتانیا و نویسندهٔ هایکو، کانشی و داستان‌های پریان بود. از سال ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۴، پرترهٔ او بر روی اسکناس ۱۰۰۰ ینی ژاپن چاپ می‌شد. پدرش که یک فرد قدرتمند و ثروتمند بود، مالک تمام زمین‌ها از اوشیگومه تا تاکادانوبابا در ادو بود و اکثر دعاوی مدنی را در پیشگاه او انجام می‌دادند. او از نوادگان ناتسومه یوشینوبو، سامورایی دوره سنگوکو بوده است. سوسه‌کی در اولین سال‌های مدرسهٔ راهنمایی توکیو (در حال حاضر دبیرستان هیبیا) شرکت کرد که در آنجا عمیقاً شیفتهٔ ادبیات چینی شد و تصور کرد که ممکن است روزی نویسنده‌ای مشهور شود. تمایل او برای نویسنده شدن در حدود ۱۵ سالگی خودش را نشان داد. با‌این‌حال، خانواده او به‌شدت با این روند مخالفت می‌کردند. سوسه‌کی در سپتامبر ۱۸۸۴ به‌قصد معمارشدن وارد دانشگاه امپراتوری توکیو شد. اگرچه او کلاسیک چینی را ترجیح می‌داد، اما در آن زمان شروع به مطالعهٔ زبان انگلیسی کرد، زیرا احساس می‌کرد ممکن است در آینده شغلی برای او مفید باشد، زیرا زبان انگلیسی یک ضرورت در کالج ژاپنی بود.

در سال ۱۸۸۷ سوسه‌کی، ماسائوکا شیکی را ملاقات کرد، دوستی که او را در مسیر نویسنده‌شدن تشویق کرد که در نهایت شغل او شد. شیکی او را در هنر آهنگ‌سازی هایکو آموزش داد. از این زمان به بعد، او شروع به امضای اشعار خود با عنوان Sōseki کرد که یک اصطلاح چینی به معنای «سرسخت» است. در سال ۱۸۹۰ وارد بخش ادبیات انگلیسی شد و به‌سرعت به زبان انگلیسی مسلط شد. در سال ۱۸۹۱ او ترجمه‌ای جزئی از اثر کلاسیک Hōjōki را به درخواست پروفسور ادبیات انگلیسی خود، جیمز مین دیکسون، ارائه کرد. سوسه‌کی در سال ۱۸۹۳ فارغ‌التحصیل شد و مدتی به‌عنوان دانشجوی کارشناسی ارشد و معلم پاره‌وقت در مدرسه عادی توکیو ثبت‌نام کرد. در سال ۱۹۰۰، دولت ژاپن سوسه‌کی را به‌عنوان «اولین محقق ادبی انگلیسی ژاپنی ژاپن» برای تحصیل در بریتانیا فرستاد. او از کمبریج دیدن کرد و یک شب در آنجا اقامت کرد، اما از فکر تحصیل در دانشگاه صرف‌نظر کرد، زیرا نمی‌توانست با کمک‌هزینهٔ تحصیلی دولتی خود، هزینهٔ آن را تأمین کند. او به‌جای آن در دانشگاه کالج لندن (UCL) تحصیل کرد. با وجود فقر، تنهایی و عذاب روحی، دانش خود را در ادبیات انگلیسی در این دوره گسترش داد و در ژانویه ۱۹۰۳ به امپراتوری ژاپن بازگشت. در آپریل همان سال او شغل مهمی در اولین کالج ملی در توکیو گرفت. فعالیت ادبی سوسه‌کی رسماً در سال ۱۹۰۳ آغاز شد و تا پایان عمرش ادامه داشت. 

بخشی از کتاب ما گربه هستیم

«خوب، با این‌که موفق شده بودیم به درون آن ملک بخزیم هیچ تصوری نداشتیم که بعدش باید چه‌کار کنیم. کمی بعد هوا راستی‌راستی تاریک شد. گرسنه بودیم، هوا سرد بود و باران گرفت. دیگر نمی‌توانستیم وقت را تلف کنم. چاره‌ای نداشتیم جز این‌که خودمان را به جایی بکشانیم که چون روشن‌تر بود گرم‌تر به‌نظر می‌رسید. آن موقع این را نمی‌دانستیم، اما درواقع حالا توی خانه‌ای بودیم که فرصت داشتیم نمونه‌های بیشتری از آدم‌ها را مشاهده کنیم. اولین آدمی که دیدیم اُ سان زن خدمتکار بود، یکی از آن انواعی که بسیار وحشی‌تر از دانش‌آموز شبانه‌روزی خانه‌شاگرد هستند. همین که ما را دید پس گردن‌مان را گرفت و از خانه پرت‌مان کرد بیرون. قبول کردیم که امیدی نداریم و مثل سنگ بی‌حرکت ماندیم، چشم‌هامان محکم بسته بود و به خدا توکل کردیم. اما گرسنگی و سرما بیش از حد تحمل‌مان بود. لحظه‌ای که اُ سان نگهبانی را شل گرفت دوباره خزیدیم تا تلپی خودمان را توی آشپزخانه بیندازیم. دوباره زود پرت‌مان کردند بیرون. باز هم به بالا خزیدیم و رفتیم اما دوباره پرت‌مان کردند بیرون. یادمان می‌آید که این کار بارها تکرار شد. از آن به بعد از این شخص اُ سان حسابی بیزار شده‌ایم. چند روز پیش بالاخره توانستیم خودمان را از شر احساس ظلم خلاص کنیم چون با دزدیدن ناهار اردک‌ماهی او حساب‌مان را با او صاف کردیم. وقتی که قرار بود برای آخرین بار بیندازدمان بیرون، صاحب خانه سروکله‌اش پیدا شد که از سروصدا شکایت داشت و توضیح می‌خواست. خدمتکار ما را بلند کرد و صورت‌مان را به‌طرف صاحب خانه چرخاند و گفت: «این بچه‌گربهٔ ولگرد اسباب دردسر شده. هی می‌اندازمش بیرون و باز سینه‌خیز می‌آد تو آشپزخانه.» صاحب‌خانه مختصری صورت‌مان را برانداز کرد و موهای سیاه زیر سوراخ‌های دماغش را تاب داد. بعد گفت: «حالا که این‌طور است بگذار بماند،» و برگشت و رفت توی خانه. صاحب خانه آدم کم‌حرفی به‌نظر می‌رسید. خدمتکار با انزجار پرت‌مان کرد توی آشپزخانه. و این‌طور بود که مقیم این خانه شدیم.

صاحب‌مان به‌ندرت با ما رودررو می‌شود. شنیده‌ایم که معلم مدرسه است. همین که از مدرسه به خانه می‌آید بقیهٔ روز خودش را توی اتاق مطالعه حبس می‌کند؛ و به‌ندرت آفتابی می‌شود. دیگران در خانه خیال می‌کنند که خیلی سخت‌کوش است. خودش وانمود می‌کند که سخت‌کوش است. اما درواقع کمتر از آن‌چه آن‌ها خیال می‌کنند سخت‌کوش است. بعضی وقت‌ها پاورچین به اتاق مطالعه‌اش می‌رویم تا دزدکی نگاهی بیندازیم و می‌بینیم دارد چرت می‌زند. گاهی آب دهانش روی کتابی که شروع به خواندن کرده می‌ریزد. ضعف معده دارد و پوست رنگ پریده‌اش که به زردی می‌زند خشک است و شادابی ندارد. با همهٔ این‌ها با ولع غذا می‌خورد. بعد از پرخوری به‌دلیل ضعف معده‌اش داروی هضم نشاسته می‌خورد و بعد کتابی را باز می‌کند. چند صفحه که خواند خوابش می‌گیرد. آب دهانش روی کتاب می‌ریزد. این روالی است که موبه‌مو رعایت می‌شود. گاه می‌شود که ما که گربه‌ای بیش نیستیم می‌توانیم دو فکر را سر هم کنیم. «معلم‌ها زندگی راحتی دارند. اگر انسان به‌دنیا آمده باشید، بهترین کار این است که معلم شوید. چون اگر بشود این‌همه خوابید و باز معلم بود، خوب، حتی یک گربه هم می‌تواند درس بدهد.» با این‌همه، به‌نظر صاحب خانه هیچ‌چیز سخت‌تر از زندگی یک معلم نیست و هربار که دوستانش سری به او می‌زنند مدام آه‌وناله می‌کند.»

Hamird Arefi
۱۴۰۲/۰۴/۲۵

ترجمه این کتاب نسبت به ترجمه پرویز همتیان با اختلاف زیادی بهتر است. توجه به انتخاب واژه‌ها و ضمیر تفاوت ترجمه معمولی و ترجمه تاثیرگذار را رقم می‌زند. محتوا نیز بسیار جالب و خواندنی است، علی‌الخصوص کسانی که درگیر مقوله

- بیشتر
اشتیاق بی‌زوال‌ انسان به رقابت و کشش پرتوان روح بی‌باک او و عزم جزم او برای پیشی گرفتن از همه‌ی دیگر اعضای گونه‌ی خودش راهنمای تولید سبک‌های پی‌درپی لباس بوده است.
FarimahOmidi
«معلم‌ها زندگی راحتی دارند. اگر انسان به‌دنیا آمده باشید، بهترین کار این است که معلم شوید. چون اگر بشود این‌همه خوابید و باز معلم بود، خوب، حتی یک گربه هم می‌تواند درس بدهد.»
Hamird Arefi
وقتی هرکسی لخت مادرزاد باشد، شروع می‌کنند به تفاوت قائل شدن میان مراتب و درجات لخت مادرزاد بودن. تنها به همین دلیل است که گمان می‌کنیم بهترین کار این است که لباس‌ها دور انداخته نشود.
FarimahOmidi
درست همان‌طور که طبیعت از خلأ بیزار است، «نوع بشر هم از برابری بیزار است.»
FarimahOmidi
در وضع خطر استثنایی می‌شود از سطح عادی موفقیت بالاتر رفت.
FarimahOmidi
بی‌شک آدم‌هایی مثل صاحب دوروی‌مان لازم می‌بینند دفتریادداشت روزانه نگه دارند تا خصلت واقعی خود را که این‌چنین سرسختانه از عالم و آدم پنهان می‌کنند در اتاقی تاریک نشان دهند.
FarimahOmidi

حجم

۶۴۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۶۱۶ صفحه

حجم

۶۴۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۶۱۶ صفحه

قیمت:
۱۸۰,۰۰۰
۹۰,۰۰۰
۵۰%
تومان