کتاب بدن تکه تکه شده
معرفی کتاب بدن تکه تکه شده
کتاب بدن تکه تکه شده؛ قطعه بهمثابه استعارهای از مدرنیته اثری از لیندا ناکلین است که با ترجمهٔ مجید اخگر منتشر شده است. این اثر در واقع متن یکی از سخنرانیهای این پژوهشگر درباره بازنمایی بصری قطعات بدن و بدن تکهتکه شده در نقاشیهای قرن نوزدهمی است.
درباره کتاب بدن تکه تکه شده
لیندا ناکلین در کتاب بدن تکه تکه شده در حقیقت قطعه را بهمثابه استعارهای از مدرنیته گرفته است و از بازنمایی بصری قطعات بدن صحبت میکند که در نقاشیهای قرن نوزدهم بهوفور میتوان نمونههایش را دید. او با بررسی تحولاتی که در طول سالها رخداده است، نگاه به کارها و آثار تولید شده هنرمندان میپردازد و در تلاش است تا تحلیلی از کار هنرمندان از نئوکلاسیسیسم و رمانتیسیسم گرفته تا امپرسیونیسم، پست امپرسیونیسم، سورئالیستها و حتی فراتر از آنها ارائه کند. البته باید گفت ناکلین علاقهای به تکفیر یا تحسین دیدگاه سیاسی هنرمندان ندارد؛ بهعکس، توجه او معطوف به امکان و چگونگی نفوذ اینگونه دیدگاهها در فعالیت هنرمندانهٔ هنرمند است.
کتاب بدن تکه تکه شده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب بدن تکه تکه شده را به تمام علاقهمندان و پژوهشگران تاریخ هنر پیشنهاد میکنیم.
درباره لیندا ناکلین
لیندا ناکلین (Linda Nochlin) ۳۰ ژانویه ۱۹۳۱ در نیویورک به دنیا آمد و ۲۹ اکتبر ۲۰۱۷ در سن ۸۶ سالگی از دنیا رفت. او در کالج واسر، دانشگاه کلمبیا و دانشگاه نیویورک در زمینه تاریخ هنر درس خواند. امروزه بهعنوان منتقد و مورخ هنر و پیشگام حوزه تاریخ هنر فمینیستی شناخته میشود. او با انتشار مقالهای در باب موضوع «چرا تاکنون زن هنرمند بزرگی وجود نداشته است؟» در سال ۱۹۷۱ شناخته شد. از لیندا نالکین تابهحال کتابهای از زنان، هنر، قدرت و مقالات دیگر (۱۹۸۹)، سیاستشناسی تصویر (۱۹۹۱) و بازنمایی زنان (۱۹۹۹) منتشر شده است.
بخشی از کتاب بدن تکه تکه شده
«امپرسیونیسم نخستین جریان هنریای بود که میشد آن را با تجربۀ مدرن در ارتباط دانست؛ نهفقط به لحاظ مضمونی، بلکه همچنین از نظر سبک و سیاق آن در بازنمایی. در حقیقت، همانطور که دیوید فریزبی در کتاب خود با عنوان پارههای مدرنیته اشاره کرده است، گئورگ زیمل، جامعهشناس آلمانی، در تلاش برای تحلیل تجربۀ حاکم بر کلانشهرهای مدرن اوایل قرن بیستم خود را ناگزیر دید تا از استراتژیهای سبکی امپرسیونیسم در جهت تبیین دیدگاههای جامعهشناسانهاش بهره گیرد. در آن دوره نقاشی وجود داشت که [استعارهی] بدن تکهتکهشده برای او نقشی واقعیتر و درعینحال پیچیدهتر در سازماندهی مدرنیته و مدرنیسم تصویری پیدا کرد؛ نقاشی که با جریان امپرسیونیسم در ارتباط بود اما هیچگاه رسماً به آن نپیوست: ادوارد مانه. ترکیببندیهای بریده، ترکیببندیهایی که در آنها برخی از فیگورها بهصورت ناکامل ظاهر میشوند، در سرتاسر دوران کاری مانه خودنمایی میکنند و به یکی از خصیصههای سبکیِ اصلی او بدل میشوند.
مانه از همان اوایل (۱۸۶۲)، در موسیقی در تویلری که صحنهای نمونهوار از زندگی شهری مدرن را به نمایش میگذارد، بخشی از فیگور خودش در منتهیالیه سمت چپ تصویر را حذف میکند. و در نوازندهٔ پیر که همان سال کار شده، نیمی از فیگور یهودی کهنسال را با حاشیۀ سمت راست تصویر قطع میکند.
در پرترۀ زولا (۱۸۶۸) شکل پیچیدهتر و برانگیزندهتری از قطع و برش ظاهر میشود. در این نقاشی، تصویر اثر خود مانه به نام المپیا است که دستخوش تغییر میگردد. در اینجا نهتنها چشمان المپیای بازسازیشده چنانکه تئودور رِف اشاره میکند گویی به قدردانی از دفاع زولا از شأن و منزلتش، بهسوی او تغییر جهت دادهاند، بلکه حاشیۀ تصویر این نقاشی نیز دقیقاً از جایی که در اثر اصلی هیکل گربهای سیاه قرار گرفته بود قطع شده است گربهای که با نوعی کیفیت نابهنجار و بهیادماندنی آنجا ایستاده بود. در اینجا برش تصویر شیوهای برای محجوبتر و غیرجنسیتر کردن المپیای پرترۀ زولا در حضور شوالیۀ آماده به خدمت اوست. زولایِ کموبیش جدی، قاطعانه این مسئله را انکار کرده بود که المپیا دارای هرگونه وجه شهوانی یا مبتذل باشد. بدین ترتیب کاملاً محتمل است که مانه، که اساساً شخصیت طنّازی بود، بهعنوان نوعی شوخی بصری خصوصی میان خودش و دوستش، المپیای عفیف و سپاسگزاری را جایگزین المپیای اصلی کرده باشد.
نمونههای آشکارتر فیگورهای ناکاملِ واجد تداعیهای جنسی را باید در ادامۀ فعالیت حرفهای مانه سراغ گرفت، مانند نانا که در سال ۱۸۷۷ کار شده است و در آن مردی با کلاه سیلندر که نیمی، یا حتی ثلثی، از او دیده میشود، دختر جوانی را که لباس باز و تحریکآمیزی پوشیده است در حال آرایش نگاه میکند؛ یا پیشخدمت (۷۹-۱۸۷۸)، که در آن مردی از طبقۀ کارگر در لباس کار به باریکۀ وسوسهانگیز بدن زن رقصندهای که حاشیۀ سمت چپ نقاشی بدن او را قطع کرده است خیره نگاه میکند.»
حجم
۷٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۷٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
نظرات کاربران
نمیدونم فقط برای منه یا تعداد صفحات خالی ابتداییش بسیار زیاده
هنوز کتاب رو شروع نکردم ولی پیشاپیش تشکر میکنم از نشر خوب بیدگل و طاقچه که این کتاب را در بی نهایت قرار دادن.