
کتاب مرگ من
معرفی کتاب مرگ من
کتاب «مرگ من» اثری از «لیزا تاتل» است که با ترجمهٔ «آرش افراسیابی» و به همت نشر بیدگل منتشر شده است. این کتاب در دستهٔ ناداستان قرار میگیرد و روایتی چندلایه از جستوجوی هویت، خاطره و رازهای پنهان در زندگی هنرمندان و نویسندگان را پیش میکشد. «مرگ من» با محوریت زندگی و آثار هنرمندانی چون «هلن رالستون» و «ویلی لوگان» و پیوند آن با دغدغههای شخصی نویسنده، به بررسی مرزهای میان واقعیت و خیال، هنر و زندگی، و مرگ و میل میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مرگ من
«مرگ من» نوشتهٔ «لیزا تاتل» و ترجمهٔ «آرش افراسیابی»، اثری در قالب ناداستان است که با روایتی ترکیبی از خاطره، جستار و پژوهش ادبی، به زندگی و آثار هنرمندان و نویسندگان زن میپردازد. این کتاب با محوریت جستوجوی نویسنده برای نگارش زندگینامهٔ «هلن رالستون»، نویسنده و هنرمند کمترشناختهشده، آغاز میشود و در مسیر خود به روابط پیچیدهٔ او با نقاش اسکاتلندی «ویلی لوگان» و تأثیر این رابطه بر زندگی و آثار هر دو میپردازد. ساختار کتاب بهگونهای است که روایت اولشخص نویسنده با بازخوانی اسناد، نامهها، آثار هنری و خاطرات شخصی درهم میآمیزد و تصویری چندوجهی از زنان هنرمند، نقش آنها در تاریخ هنر و ادبیات، و چالشهای هویت و خلاقیت ارائه میدهد. «مرگ من» نهتنها به زندگی شخصیتهای تاریخی میپردازد، بلکه دغدغههای نویسنده دربارهٔ معنای هنر، مرگ، میل و استقلال زنان را نیز در بستر روایت خود جای داده است. این کتاب با بهرهگیری از عناصر داستانی و پژوهشی، مرز میان واقعیت و خیال را بارها جابهجا میکند و خواننده را به سفری درونی و بیرونی میان گذشته و حال میبرد.
خلاصه داستان مرگ من
در «مرگ من»، نویسنده با بحران مالی و فقدان همسرش، تصمیم میگیرد پس از سالها دوباره به نوشتن بازگردد و این بار زندگینامهای دربارهٔ «هلن رالستون» بنویسد؛ زنی نویسنده و هنرمند که در دههٔ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ میلادی در بریتانیا میزیسته است. جستوجوی نویسنده برای یافتن ردپای هلن، او را به آثار هنری، نامهها، خاطرات و روایتهای پراکندهای میکشاند که همگی در هالهای از رمز و راز و روایتهای متناقض قرار دارند. در این مسیر، نویسنده با شخصیتهایی چون «ویلی لوگان» نقاش اسکاتلندی و خانواده و دوستان او روبهرو میشود و به تدریج لایههای پنهان رابطهٔ عاشقانه و هنری میان هلن و لوگان را کشف میکند. نقاشی مرموزی با عنوان «مرگ من» که هلن برای لوگان کشیده، به نمادی از میل، مرگ، هویت زنانه و رازهای ناگفته بدل میشود. روایت کتاب با بازخوانی اسناد تاریخی، گفتوگو با افراد مرتبط و تأملات شخصی نویسنده درهم میآمیزد و تصویری چندوجهی از زندگی زنان هنرمند، نقش آنها در تاریخ هنر و ادبیات، و چالشهای استقلال و خلاقیت را پیش میکشد. در این میان، نویسنده با پرسشهایی دربارهٔ حقیقت، روایت، خاطره و معنای مرگ و میل در زندگی زنان روبهرو میشود و تلاش میکند از خلال این جستوجو، معنایی تازه برای زندگی و نویسندگی خود بیابد.
چرا باید کتاب مرگ من را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی چندلایه و تلفیقی از خاطره، پژوهش و جستار، به بررسی زندگی و آثار زنان هنرمند و نویسندهای میپردازد که در سایهٔ تاریخ و روایتهای مردانه قرار گرفتهاند. «مرگ من» دغدغههای هویت، استقلال، میل و مرگ را در بستر هنر و ادبیات واکاوی میکند و با پیوند زدن روایت شخصی نویسنده به سرگذشت شخصیتهای تاریخی، مرز میان واقعیت و خیال را به چالش میکشد. خواندن این کتاب فرصتی است برای مواجهه با پرسشهای بنیادین دربارهٔ معنای هنر، نقش زنان در تاریخ، و جستوجوی حقیقت در لابهلای روایتهای متناقض و اسناد فراموششده. همچنین، کتاب بهواسطهٔ پرداختن به روابط انسانی، فقدان، و بازسازی هویت پس از بحران، میتواند برای کسانی که به ادبیات تأملی و جستارهای ادبی علاقه دارند، تجربهای متفاوت و تأثیرگذار باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ «مرگ من» برای علاقهمندان به ناداستان، جستارهای ادبی، زندگینامهنویسی، تاریخ هنر و ادبیات زنان، و کسانی که دغدغهٔ هویت، خاطره و روایت دارند، مناسب است. این کتاب بهویژه برای کسانی که به بررسی نقش زنان در هنر و ادبیات و بازخوانی روایتهای فراموششده علاقهمندند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب مرگ من
«تمام راه چشمانداز پیش رو را تماشا میکردم، دریاچهها و دامنههای کوهها و درختهای همچنان برهنه از سرمای زمستان را که زیر آسمان گرفته و خاکستری جا خوش کرده بودند، و در همین حین با انگشت روی پاهایم طرحی از شاخهها میزدم و شیبوشیارهای تیز کوه را هموارتر میکردم. اینجور نقاشیکشیدن راهی بود برای فرار از فکروخیال، و سدی در برابر احساساتی که برای دوری از آنها نیازی به توصیهٔ هیچ روانشناسی نداشتم. قدیمها موقع مسافرت، با سرهمکردن قصه و داستان مسیر را کوتاه میکردم، ولی بعد از مرگ آلِن، این ترفند هم دیگر فایدهای نداشت. نوشتن کار دیروز و امروزم نیست، سی سال تمام نوشتهام، حرفهای و بیوقفهـــولی شوق داستانسرایی و قصهگویی برمیگردد به سالها قبل از آن. در تمام آن سالها برایم هیچ فرقی نداشت که این داستانها را از سر دلخوشی خودم نوشته بودم یا هدیهای بودند برای خانواده، در مجله چاپ شده بودند یا در قالب کتابهایی با جلد سخت؛ هزار کلمه بودند یا صد هزار، چه فقط دویست نسخه ازشان فروش رفته بود چه در ردیفهای پایینی فهرست پرفروشها قرار گرفته بودند، خواه نقدهای درخشان دریافت میکردند و خواه بهکلی نادیده گرفته میشدند، درهرحال داستانهایم خود من بودند، بخشی از وجودم. ممکن بود ناشری ناامیدم کند یا خوانندهای دیگر میلی به خواندن آثارم نداشته باشد، ولی هیچوقت برایم پیش نیامده بود که داستانها مأیوسم کنند.»
حجم
۱۹۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۹۱ صفحه
حجم
۱۹۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۹۱ صفحه