کتاب تار عنکبوت و داستان های دیگر
معرفی کتاب تار عنکبوت و داستان های دیگر
کتاب تار عنکبوت و داستان های دیگر نوشته رینوسوکو آکوتاگاوا است که با ترجمه نیکی نیکنام اصل منتشر شده است. این کتاب داستانهای جذابی از این نویسنده ژاپنی است.
درباره کتاب تار عنکبوت و داستان های دیگر
کتاب تار عنکبوت و داستان های دیگر مجموعهای از داستانهای تارعنکبوت، هنر جادوگری، تو تز چان، گاری، نارنگیها، عروسکها و برفی است. در هر داستان نگاه خاص نویسنده را میبینید و با یکی از تاثیرگذارترین نویسندههای ژاپن همراه میشوید.
خواندن کتاب تار عنکبوت و داستان های دیگر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات ژاپن پیشنهاد میکنیم
درباره رینوسوکو آکوتاگاوا
آکوتاگاوا اول مارس سال ۱۸۹۲ به دنیا آمد و در ۲۴ ژانویه سال ۱۹۲۷ در سن ۳۵ سالگی از دنیا رفت. او در دوره کوتاه زندگی اش تجربیات متفاوتی داشت با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرد و آن ها را در آثارش هم منعکس کرد. او یکی از مطرح ترین نویسندگان کشورش است و علاوه بر این که لقب «پدر داستان کوتاه نویسی ژاپن» را به وی اختصاص داده اند سال هاست که جایزه ای ادبی به نام جایزه آکوتاگاوا به یاد او در ژاپن برگزار می شود. آکوتاگاوا اول مارس سال ۱۸۹۲ به دنیا آمد و در ۲۴ ژانویه سال ۱۹۲۷ در سن ۳۵ سالگی از دنیا رفت. او در دوره کوتاه زندگی اش تجربیات متفاوتی داشت با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرد و آن ها را در آثارش هم منعکس کرد. او یکی از مطرح ترین نویسندگان کشورش است و علاوه بر این که لقب «پدر داستان کوتاه نویسی ژاپن» را به وی اختصاص داده اند سال هاست که جایزه ای ادبی به نام جایزه آکوتاگاوا به یاد او در ژاپن برگزار می شود. آکوتاگاوا اول مارس سال ۱۸۹۲ به دنیا آمد و در ۲۴ ژانویه سال ۱۹۲۷ در سن ۳۵ سالگی از دنیا رفت. او در دوره کوتاه زندگی اش تجربیات متفاوتی داشت با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرد و آن ها را در آثارش هم منعکس کرد. او یکی از مطرح ترین نویسندگان کشورش است و علاوه بر این که لقب «پدر داستان کوتاه نویسی ژاپن» را به وی اختصاص داده اند سال هاست که جایزه ای ادبی به نام جایزه آکوتاگاوا به یاد او در ژاپن برگزار می شود.
بخشی از کتاب تار عنکبوت و داستان های دیگر
روزی از روزها، جناب بودا کنار برکهٔ نیلوفر آبی در بهشت قدم میزد. شکوفههای نیلوفر به رنگ بسیار کمیاب و ارزندهٔ یشم سفید بودند و از پرچم گلها، که از جنس طلا بودند، رایحهٔ مطبوعی در هوا پراکنده میشد. در بهشت صبح بود.
جناب بودا کمی کنار برکه ایستاد و فرصتی یافت تا میان برگهای لوتوس نگاهی بیندازد که سرتاسر سطح آب را پوشانده بودند.
از قضا برکهٔ لوتوس درست بالای عمیقترین سطح جهنم قرار داشت، به همین دلیل از آب استخر که همانند کریستال زلال بود، منظرهٔ وسیعی از رودخانهٔ ظلمانی و کوه سوزنها دیده میشد. همان موقع، جناب بودا چشمش به مردی افتاد به نام کَنداتا که در اعماق جهنم همراه بقیهٔ گناهکاران، از شدت درد و زجر به خود میپیچید. کنداتا دزد بسیار معروفی بود، او جرمهای بیشماری مرتکب شده بود، از قتل گرفته تا به رگبار بستن انسانها. باوجوداین، در همهٔ زندگیاش یک کار خوب انجام داده بود: روزی از جنگلی عبور میکرد، عنکبوتی را روی زمین دید، نخست خواست آن را له کند، ولی ناگهان نظرش را تغییر داد. پیش خودش فکر کرد: «نه! گرچه او خیلی کوچک است، ولی موجودی زنده است و کشتن بیدلیل او ناجوانمردانه خواهد بود.» بنابراین عنکبوت را نکشت. در همان حال که جناب بودا به امور جهنم توجه میکرد، به یاد آورد که کنداتا جان آن عنکبوت را نگرفته بود. بنابراین بهعنوان پاداش تنها کار خوبش، جناب بودا تصمیم گرفت او را از جهنم نجات دهد، البته اگر اصلاً امکان داشت! از آنجاکه شانس با جناب بودا یار بود، در اطراف خود متوجه عنکبوتی شد که تاری زیبا و نقرهای روی یکی از برگهای سبز نیلوفر میتنید. جناب بودا بهآرامی تار عنکبوت را بلند کرد و از میان گلهای سفید نیلوفر به قعر جهنم هدایت کرد.
حجم
۴۰۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
حجم
۴۰۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب از اکوتاگاوا بانگو هست خیلی قشنگه