دانلود و خرید کتاب صوتی اتاق ورونیکا
معرفی کتاب صوتی اتاق ورونیکا
کتاب صوتی اتاق ورونیکا نوشتهٔ آیرا لوین و ترجمهٔ شهرام زرگر و با صدای بهناز بستاندوست و تایماز رضوانی و رضا عمرانی است و انتشارات ماه آوا آن را منتشر کرده است. این کتاب صوتی نمایشنامهای در ژانر وحشت و جنایی است. خود را برای انجماد قلب، خردشدن اعصاب و فلجشدن ذهن آماده کنید؛ اتاق ورونیکا ملودرامی است هولناک که سیخشدن موهای پشت گردنتان را تضمین میکند.
درباره کتاب صوتی اتاق ورونیکا
اتاق ورونیکا تریلری است شستهرُفته و خوشساخت که پیچشهای مهندسیشدهٔ آن یادآور سنت رمانهای معمایی نویسندگانی است همچون ادگار آلنپو، آگاتا کریستی، ژرژ سیمنون، دَشیل هَمِت، ریموند چَندلِر، راس مکدانلد و... . استفن کینگ، نویسندهٔ رمانهای پرفروش، دربارهٔ آیرا لوین مینویسد: «توانایی آیرا لوین در نوشتن آثار دلهرهآور به ظرافت ساعتسازان سوئیسی است و کارهای ما در مقایسه با آثار او مثل ساعتهای ارزانقیمت خرازیها.»
کتاب صوتی اتاق ورونیکا مجموعهای از ترفندها و تمهیدها برای عاشقان تریلرهای صحنهای است؛ ترفند آیرا لوین در سنجیدن همهجانبهٔ پیچشهای هولناک و گرایشهای هراسانگیز و تمهیدات لذتبخش، شیوهٔ بینظیر و شکوهمند او در غرقکردن چهار شخصیت بازی در یک حکایت ترسناک از نوع گوتیک است.
شنیدن کتاب صوتی اتاق ورونیکا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران نمایشنامههای جنایی پیشنهاد میکنیم.
درباره آیرا لوین
آیرا لوین، دانشآموختهٔ ادبیات انگلیسی و فلسفه از دانشگاه نیویورک، کار حرفهای خود را با نوشتن برای رادیو و تلویزیون شروع کرد و بعدها به عرصهٔ نمایشنامهنویسی و فیلمنامهنویسی وارد شد.
آیرا لوین در ۲۷ آگوست ۱۹۲۹ در محلهٔ منهتن شهر نیویورک به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشتهٔ فلسفه و زبان انگلیسی در دانشگاه نیویورک (NYU) به اتمام رساند و بلافاصله فعالیت حرفهای خود را با نگارش سریال برای تلویزیون شروع کرد.
وی نخستین رمانش بوسهای پیش از مرگ (۱۹۵۳) را در ۲۴سالگی نوشت. او در زمینههای ترانهسرایی، نمایشنامهنویسی، داستاننویسی، فیلمنامهنویسی و کارگردانی تجربهاندوزی کرده است و تاکنون دو بار موفق به کسب جایزهٔ معتبر ادگار آلنپو در زمینهٔ داستان اسرارآمیز و یک بار جایزهٔ برام استاکر برای یک عمر فعالیت در زمینهٔ رمان وحشت شده است. معروفترین رمان وی بچهٔ رزماری است که در سال ۱۹۶۷ نوشته شد و بر اساس آن رومن پولانسکی فیلمنامهای نوشت که نامزد جایزهٔ اسکار شد.
وی در زمینهٔ نمایشنامهنویسی نیز دارای آثار چندی در ژانر کمدی، موزیکال و تریلر است. نمایشنامهٔ دام مرگ (۱۹۷۸) او رکورد طولانیترین اجرا را در بین تریلرهای برادوی داراست و نامزد جایزهٔ تئاتری معتبر تونی نیز بوده است.
از آیرا لوین تاکنون رمان جنایی بوسهای پیش از مرگ و رمان علمیتخیلی یونی کامپ (۱۹۷۸ــ نام اصلی آن این روز بینقص) به فارسی ترجمه شده است. مهمترین نمایشنامههای وی عبارتاند از: زمانی برای سرهنگها نیست (۱۹۵۶)، انتخاب منتقدان (۱۹۶۰)، باغ دکتر کوک (۱۹۶۸)، دامِ مرگ و مهمترین رمانهایش بوسهای پیش از مرگ، بچهٔ رُزماری، این روز بینقص، همسران استپفورد (۱۹۷۲)، پسران برزیل (۱۹۷۶) و آخرین اثرش پسر رُزماری (۱۹۹۷) دنبالهای بر بچهٔ رُزماری است. آیرا لوین در ۱۲ نوامبر ۲۰۰۷ بر اثر حملهٔ قلبی درگذشت.
بخشی از کتاب صوتی اتاق ورونیکا
«زن: (با لهجهای خفیف) این همون پازلییه که اون دختر روش کار میکرد. دقیقاً به همون شکل باقی مونده. اسمش «شکارچیها در جنگل تاریک» ئه. هشتصد قطعهست، بدون هیچ راهنمایی روی جعبهش. (دختر به میز نزدیکتر میشود. مرد روکش روی میز تحریر را برمیدارد. مرد جوان برای نگاهی مختصر به نقاشیای که بر دیوار آویزان است، به طرف آن میرود.) در ماه، دو سه تا از اینها درست میکرد، و آقای برابیسانت هم قبل از کریسمس همهی اونهایی رو که سال قبل درست کرده بود با خودش میبرد. اونها جاشون توی صندوقییه که روی پاگرد پلههاست. اون صندوق چوب بلوط رو اونجا دیدین؟
دختر: بله، دیدم.
مرد: اون یه چیز عتیقهی قیمتییه؛ صندوق رو میگم.
(او نیز کمی لهجه دارد.)
زن: و اونها رو میبخشید. پازلهایی رو هدیه میداد که قیمت هر کدومشون دهدوازده دلار بود. میداد به مأمورهای آتشنشانی والپول که به بچههاشون هدیه بدن. اون دختر دوست نداشت پازلی رو که قبلاً درست کرده بود باز هم درست کنه. همیشه میگفت یه کار جدید مثل راهیشدن به یه دنیای تازهست؛ و البته... (با لبخندی مهرآمیز) ... اونها در این مورد لوسِش هم کرده بودن.
دختر: اونها میدونستن اون دختر مردنییه؟
زن: اوه آره، آره. اون روزها اصلاً و ابداً امیدی نبود؛ لااقل در مورد بیماری ناجوری مثل مال اون. اونها میدونستن، خودشهم اینرو از وقتی پونزده سالش بود میدونست.
دختر: اوه وَو. (به مرد جوان نگاه میکند.) فهمیدنش توی اون سنوسال باید وحشتناک باشه. اووه!
(چهرهاش درهم میرود و بر خود میلرزد. مرد جوان به تأیید سر تکان میدهد. دختر مجدداً به زن که در حال جمعآوری روکشهاست نگاه میکند.)
زن: با اینحال اون هیچوقت اجازه نمیداد این قضیه ناراحتش کنه. مینشست اینجا و زیر لب شادترین آواز ممکن رو زمزمه میکرد.
مرد: (چراغ روی میز تحریر را روشن میکند.) سوزان عزیزم، بیا یه نگاهی به اینجا بنداز... اینجا جایییه که اون سنجاقسرها و دستبندهایی رو که براتون گفتم درست میکرد. (دختر به سمت میز تحریر میرود. مرد جوان به سوی میز بازی میرود، دستهایش را در جیب فرو میبرد و به میز نگاه میکند. زن روکش را کنار میگذارد.) اینها همه ابزار و وسایلش، مفتولهای نقره و خردهشیشههای رنگیشه... این یه سنجاقسینهست که یکیدو روز قبلش درست کرد. (آن را به دختر میدهد.) فقط ببین چهجور کار شده، میبینی؟»
زمان
۲ ساعت و ۲۱ دقیقه
حجم
۱۳۲٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲ ساعت و ۲۱ دقیقه
حجم
۱۳۲٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
اجراهای این نمایش همگی خوب بود اما اجرای خانم بوستان دوست و آقای عمرانی واقعا حیرت انگیز و شگفت اور بود. این میزان از کیفیت کار و فرو رفتن در نقش را از سوی این دو استاد عزیز و گرامی
آقای عمرانی و خانم بستاندوست واقعا در عرصه نمایش و اجرای کتاب صوتی عالی هستن . موقع شنیدن احساس بازی یک نمایش به شنونده القا نمیشه بلکه ذهن با کمک صدا ها فقط تصویر سازی میکنه . کاش انتخاب سایر
عالی ،در حد ،نمایش های جنایی با داستانی محکم و جذاب و تنظیم متن عالی استاد رضا عمرانی ،صوتی ،با استاندارد جهانی ،درود بر ماه آوا
گویندگی، صداگذاری و موسیقی متن حرف نداره. داستانش یه کم سلیقهایه ولی اجرا به قدری عالیه که واقعا به شنیدنش میارزه.
این نمایشنامه رو چندین سال پیش خونده بودم. داستانی غیر منتظره و جذاب داره. اجرا هم بسیار عالی هست و به جذابیت داستان اضافه میکنه. پیشنهاد میکنم گوش کنید
گویندگان و صدا گذاری عالی بودن. داستان هم بد نبود.
روایت این کار خیلی حرفه ای و خوب است، اما خود محتوای داستان متوسط است. مثل قیافه بعضی ها هست که تک تک اجزای صورتشان به تنهایی زیباست اما در کنار همدیگر فقط یک تصویر کلی متوسط را می سازند.
کوتاه اما واقعا جذاب!
خوب
کتاب جالبی بود. اولش فکرکردم خیلی راحت میتونم اواسط داستان رو حدس بزنم ولی خب متعجب شدم. درکل تجربه ی بدی نبود.