دانلود و خرید کتاب آناکارنینا لئو تولستوی ترجمه مهدی کریمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب آناکارنینا اثر لئو تولستوی

کتاب آناکارنینا

نویسنده:لئو تولستوی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۵۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آناکارنینا

کتاب آنا کارنینا رمان بی نظیری نوشته لئو تولستوی، نویسنده مشهور روس و خالق کتاب جنگ و صلح است. این اثر داستان عشق و خیانت را تعریف می‌کند و از زندگی زنی به نام آنا می‌گوید که برای حل اختلافات برادر و همسر برادرش به مسکو سفر می‌کند و در این سفر درگیری‌هایی برایش پیش می‌آید.

بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه این اثر را با ترجمه مهدی کریمی منتشر کرده است. جو رایت در سال ۲۰۱۲ فیلم آنا کارنینا را با بازی کیرا نایتلی به روی صحنه برد. این فیلم موفق شد برای جوایز بسیاری از جمله طراحی لباس طراحی صحنه بهترین بازیگر نقش مکمل و بهترین فیلم‌نامه نامزد شود.

درباره کتاب آنا کارنینا

آنا کارنینا داستان زندگی زنی به نام آنا است. او که متوجه می‌شود برادرش استپان و همسر برادرش، داریا، به دلیل خیانت برادر به مشکلاتی در زندگی‌شان برخورده‌اند، به مسکو سفر می‌کند تا میانشان آشتی برقرار کند. 

آنا زن جوان و زیبایی است که یک پسر دارد و همسری که خیلی از خودش بزرگ‌تر است. رابطه آن‌ها هرچند با احترام همراه است، اما عشقی ندارد و همین سبب می‌شود تا آنا جذب مرد جوان و زیبایی به نام کنت ورونسکی شود. جوانی که قرار است به زودی همسر کیتی، خواهر دریا شود. یا حداقل دیگران اینطور فکر می‌کنند. اما کنت ورونسکی نیز به آنا دل می‌بازد و ...

هرچند به نظر می‌رسد تمام داستان باید حول محور زندگی آنا کارنینا باشد، اما شخصیت‌های دیگری هم دارد که به همان اندازه در پیش بردن داستان نقش دارند و تاثیرگذارند. کنستانتین لوین که عاشق کیتی است یکی از همان شخصیت‌ها است.

لئو تولستوی در این داستان به زیبایی هرچه تمام‌تر درباره عقایدش مانند شیوه‌های نوین کشاورزی و روش‌های بدیع تعلیم و تربیت هم سخن گفته است. او با نوشتن این مطالب از دهان شخصیت‌های داستان، دانش وسیعش را در این زمینه به رخ می‌کشد.

کتاب آنا کارنینا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر دوست دارید یکی از مهم‌ترین آثار ادبی جهان و روسیه را بخوانید و در ماجراهای رمانی بی نظیر غرق شوید، آنا کارنینا گزینه مناسب شما است. 

درباره لئو تولستوی 

لئو نیکلایِ ویچ تولستوی، نویسنده شهیر روس که به نام لئو تولستوی شناخته می‌شود، ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در یاسنایا پالیانا به دنیا آمد. او فعال سیاسی-اجتماعی و نویسنده روسی بود که از نویسندگان نامی تاریخ معاصر روسیه به‌شمار می‌آید و آثارش در سراسر جهان خواننده و طرفدار دارد.

رمان‌های جنگ و صلح و آنا کارنینا تولستوی از بهترین‌های ادبیات داستانی جهان هستند که بارها مورد اقتباس‌های سینمایی قرار گرفته‌اند. تولستوی در روسیه بسیار محبوب است و سکه طلای یادبود به احترام وی ضرب شده‌است. او در زمان زنده بودنش شهرت و محبوبیتی جهانی داشت اما به سادگی زندگی می‌کرد. یکی از فعالیت‌های مهم تولستوی اهمیت بسیار زیاد او به تعلیم و تربیت کودکان و ساختن مدارس در روستاها است.

لئو تولستوی در روز ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ چشم از دنیا فروبست و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.

بخشی از کتاب آنا کارنینا

خانواده‌های خوشبخت شبیه همند؛ اما گرفتاری‌های یک خانواده بداقبال، خاص خودش است. در خانه آبلونسکی، زن خانه به روابط شوهرش با معلمه سابق فرانسوی‌شان، دوشیزه رولان پی برده بود و اعلام کرده بود که دیگر نمی‌تواند با این شوهر در یک خانه زندگی کند و حالا سه روز بود که این اتفاق افتاده بود و روی زندگی همه اهل خانه و اطرافیان، اثر گذاشته بود و آن‌ها احساس می‌کردند که زندگی در زیر یک سقف بی‌معنی است.

زن از اتاقش بیرون نمی‌آمد و شوهر تمام وقتش را بیرون از خانه می‌گذراند. در سومین روز وقوع این اتفاق، استپان آرکادی‌یوویچ  یا همان استپان خواب‌زده از خواب بیدار شد و خوابش را با خود مرور کرد: «این چه خوابی است که من دیدم. آلابین در دارمشتات شام می‌داد؛ نه دارمشتات نبود یک جوری آمریکایی بود، دارمشتات در آمریکا بود. خواب خوبی بود.»

و به خواب فکر می‌کرد و اما یکباره یادش آمد چه اتفاقی افتاده است. دعوایش با همسرش را به یاد آورد و لبخند از روی لب‌هایش محو شد. زمزمه کرد: «نه هرگز مرا نخواهد بخشید؛ او نمی‌تواند مرا ببخشد. بدی‌اش این است که همه‌اش تقصیر من بود.»

بدترین دقایق وقتی بود که خوشحال از تئاتر برگشت اما همسرش را در اتاق نشیمن و اتاق مطالعه ندید، در نهایت او را در اتاق خوابش با آن نامه شوم که همه چیز را افشا می‌کرد یافت.

دالی در ناامیدی تمام، گوشه‌ای نشسته بود و نامه در دستش بود و به او گفت: «این چیست؟»

و او نمی‌توانست برای موقعیتی که در آن قرار گرفته بود کاری کند از سوی دیگر نتوانست صورتش را با آن وضعیت که همسرش به گناهش پی برده بود هماهنگ کند؛ لبخندی احمقانه روی لبانش نقش بست که دالی با دیدن این لبخند با عصبانیت تمام از اتاق خارج و از روبروشدن با شوهرش خودداری کرد.

آبلونسکی با ناامیدی از خود پرسیده بود: «باید چه‌کار کنم؟ چه‌کاری می‌توانم بکنم؟»

و برای سؤالش پاسخی پیدا نمی‌کرد.

آبلونسکی با خود صادق بود و دیگر نمی‌توانست خودش را فریب دهد و راضی به این کند که رفتارش را اصلاح خواهد کرد. او شش سال پیش وقتی که اولین بی‌وفایی را در حق همسرش مرتکب شده بود خودش را سرزنش کرده بود و حالا دیگر نمی‌توانست به‌خاطر همان اشتباه خود را مجازات کند؛ زیرا او عاشق زنش نبود زنی که مادر پنج فرزند زنده و دو بچه مرده بود و تنها یک‌سال با او اختلاف سنی داشت.

او فقط از یک موضوع متأسف بود که چرا نتوانسته بود بهتر از این، رازش را از او مخفی کند؛ شاید اگر تأثیر فاش شدن رازش را روی زنش حدس زده بود، برای مخفی‌کاری، دقت بیشتری می‌کرد.

او فکر می‌کرد زنش، زنی زهوار دررفته است که دیگر جوان یا زیبا نیست،‌ و در هیچ زمینه‌ای چشمگیر یا دلربا نبود و صرفاً یک مادر خوب بود. تا قبل از این اتفاق همه‌چیز خوب بود. زن با بچه‌هایش خوب و خوشحال بود و امور خانه و بچه‌ها را اداره می‌کرد و به‌هرحال ارتباط با آن معلم زن چشم سیاه جذاب که لبخند شیرینی داشت اتفاق افتاده بود.

معرفی نویسنده
عکس لئو تولستوی
لئو تولستوی
روس | تولد ۱۸۲۸ - درگذشت ۱۹۱۰

لئو تولستوی نویسنده و فعال اجتماعی-سیاسی روسی است که از طلایه‌داران ادبیات جهان نیز به شمار می‌رود. بسیاری از مورخان ادبی معتقدند تولستوی را می‌توان در کنار «هومر»، «دانته»، «شکسپیر» و «گوته»، ستون‌های ادبیات غرب دانست و به جرأت می‌توان گفت که آثار هیچ نویسنده‌ای در جهان به اندازه‌ی او، در فهرست «کتاب‌هایی که باید پیش از مرگ خواند» قرار نگرفته است.

نظرات کاربران

س
۱۴۰۰/۰۷/۰۹

ترجمه کتاب اصلا خوب نیست و از همون صفحات اول این نکته احساس میشه و لذت خوندن کتاب رو میگیره. درضمن به نظر میرسه بخشهای بسیاری حذف شده و یهو در مورد مطالبی صحبت میشه که کاملا معلومه قبلا راجع

- بیشتر
ریحانه
۱۴۰۱/۰۴/۲۸

بسیار ناامید شدم وقتی رمان رو در دو جلد و نزدیک به ۱۱۰۰ صفحه دیدم ، در حالیکه طاقچه اون رو با حدود کمی بیش از ۳۷۰ صفحه ارائه داده.... این همه حذف از رمانی به این معروفی..... اعتمادم به

- بیشتر
Alavie
۱۴۰۰/۰۳/۰۹

تولستوی جزئیات رو مثل جنگ و صلح خیلی خوب بیان میکنه، به نظرم خلاصه داستان رو به هیچ وجه از قبل نخونید، خیلی از جاها سوپرایز میشید، به دنبال تموم کردن هیچ کتابی نباشید به خصوص کتاب های تولستوی و همین

- بیشتر
مریم کریم زاده
۱۴۰۰/۰۳/۱۷

توی ایران صدا, رایگان به شکل یک نمایشنامه هست.میتونید بهش گوش بدین. داستان جالب و تاثیر گذاره

roham perima
۱۴۰۰/۰۶/۱۳

این ترجمه حذفیات داره؟ کسی سعی کرده بفهمه؟

احسان
۱۴۰۰/۰۴/۲۲

ترجمه سروش حبیبی از نظرم بهترینه

امیر
۱۴۰۰/۱۲/۰۸

من قبلا از تولستوی داستان کوتاه خونده بودم به نظرم مرگ ایوان بی نظیر بود و بهترین داستانی بود که خونده بودم اگه نخواهیم به اسم تولستوی نگاه کنیم و در گیر نقد های عالی و این چیزها نشیم اصلا توقع نداشتم این

- بیشتر
ZahAh
۱۴۰۰/۱۰/۰۶

داستان آنا کارنینا داستان یک خیانت و عواقب اون هست. داستان با خیانت برادر آنا به همسرش دالی شروع میشه و با خیانت آنا به همسرش ادامه پیدا می کنه. داستان قدیمی هست و با اوضاع قدیمی روسیه آشنا میشید.

- بیشتر
Masoomeh Nabahati
۱۴۰۲/۰۹/۲۶

کتاب تو دست مترجم یک امانت هست، حذف یا اضافه کردن متن اصلی هنگام ترجمه یک توهین به خواننده هست؛ بسیار متاسفم برای جناب مهدی کریمی. سایت طاقچه با اجازه فروش این کتاب هم توهین بزرگ تری به علاقه مندان

- بیشتر
sz Mousavi
۱۴۰۲/۰۷/۱۹

این امتیازی که دادم واسه این کتابه وگرنه خود آنا کارنینا امتیازش ۵ه! این کتاب خلاصه‌ست و نمی‌فهمم چرا تو توضیحات کتاب هیچ اشاره‌ای به این موضوع نشده!

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۳۰)
چرا ریشه‌کن‌کردن گذشته این‌قدر مشکل است؟ بله اما من می‌توانم سعی کنم که به فکرش نباشم؛ باید این کار را بکنم.»
راضیه
خانواده‌های خوشبخت شبیه همند؛ اما گرفتاری‌های یک خانواده بداقبال، خاص خودش است.
a.s.y
و جایی که عشق تمام شود نفرت شروع می‌شود.
راضیه
دالی محجوبانه جمله‌ای از کتاب مقدس را برای او نقل کرد: «به آنانی که از شما نفرت دارند، احسان کنید...» «آنان را که از شما نفرت دارند دوست بدارید. اما نمی‌توانید کسی را دوست بدارید که از او نفرت دارید.
راضیه
هیچ وضعی نیست که راه گریزی نداشته باشد
sayna.s
«هر قلبی اسرار خودش را دارد.»
Nika
ما خلق شده‌ایم تا زجر بکشیم و همه‌مان این را می‌دانیم و سعی می‌کنیم وسایلی اختراع کنیم تا خودمان را گول بزنیم
sayna.s
«و این‌طور می‌شود که آدم‌ها به خودشان شلیک می‌کنند... برای فرار از حقارت.»
sayna.s
«من هر چیزی را که از پدرانم از راه عرق جبین‌ریختن به من رسیده باشد را باارزش قلمداد می‌کنم؛ اشراف یعنی ما نه آن‌هایی که زیر سایه صاحبان قدرت زندگی می‌کنند و خودشان را به کوچک‌ترین مبلغی می‌فروشند.»
راضیه
«ما در ده سعی می‌کنیم غذا را تا جایی که ممکن است تند بخوریم تا بتوانیم به کارهایمان برسیم و حال در اینجا من و شما داریم سعی می‌کنیم تا جایی که ممکن است شام‌خوردنمان طولانی بشود...» «البته تمام هدف تمدن این است که هر چیزی را به سرچشمه لذت تبدیل کند.»
|قافیه باران|

حجم

۱۷۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

حجم

۱۷۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

قیمت:
۸۲,۰۰۰
تومان