کتاب کشف سوسیس کاری
معرفی کتاب کشف سوسیس کاری
کتاب کشف سوسیس کاری نوشته اووه تیم است که با ترجمه حسین تهرانی منتشر شده است. این کتاب که یکی از کتابهای مجموعه جهان نو نشر چشمه است به داستانی در حال و هوای جنگ جهانی میپردازد.
درباره کتاب کشف سوسیس کاری
این کتاب روایت جذابی است از زندگیِ یک زنِ تنها است که دو فرزندش از او دور هستند، همچنین روایت زندگی یک سرباز فراری، جنگ، کشتار یهودیان بیگناه، جیرهبندی مواد غذایی، ویرانیهای جنگ، شهرهای نابودشده، طرفداران هیتلر، مخالفانش، شکست، تسلیم، اشغال شهرها، عشق، خیانت و پشتکار میپردازد. با زن داستان که همراه میشوید در نهایت به کشف سوسیسِ کاری میرسید.
کشف سوسیسِ کاری که شاهکار اووه تیم است، تاکنون به بیست زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است. در این اثر، فضای جامعهٔ آلمان در خلال سالهای ۱۹۴۸ ـ ۱۹۴۵، بسیار زیبا تصویر شده است. این کتاب زبانی روان دارد و خواننده را با خود به قلب داستانهای دوره جنگ جهانی میبرد.
خواندن کتاب کشف سوسیس کاری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کشف سوسیس کاری
این را اینطور به خاطر داشتم و تحقیق را شروع کردم. ابتدا از بستگان و آشنایان. «خانم بروکر؟» بعضیشان هنوز او را کامل به یاد میآوردند، همچنین دکهٔ ساندویچفروشی او را، ولی دربارهٔ اینکه سوسیسِ کاری ابتکار او بوده، و چگونه کشف شده، هیچکس نمیتوانست به من جوابی بدهد.
مادرم نیز که جزئیات همهچیز را در حافظه دارد، از اختراع سوسیسِ کاری هیچچیز نمیدانست. «قهوهٔ بلوط را خیلی آزمایش کرد. آن موقع هیچچیز نبود. پس از پایان جنگ، زمانی که دکهاش را افتتاح کرد، این نوع قهوه را به مشتری میداد.» مادرم حتا توانست طرز تهیهٔ آن را هم بگوید «بلوطها جمعآوری و در فِر خشک میشوند، پوستههای آن را جدا و هستههای آن را ریز میکنی و آنها را تفت میدهی. بعد آنها را با قهوهٔ معمولی مخلوط میکنی.» این قهوه کمی تلخ بود. مادرم ادعا میکرد هر کس مدتی طولانی این قهوه را مینوشید، مزهها از یادش میرفت. قهوهٔ بلوط پرزهای زبان را از بین میبرد. به این ترتیب کسانی که قهوهٔ بلوط مینوشیدند، نمیتوانستند در قحطیِ زمستانِ ۴۷، حتا خاکاره را با خمیر نان مخلوط کنند؛ مزهٔ آن برایشان هیچ فرقی با نان پختهشده با آرد گندم نداشت.
بعد، داستان شوهرش.
«خانم بروکر ازدواج کرده بود؟»
«بله. یک روز شوهرش را از خانه بیرون کرد.»
«چرا؟»
جواب این سؤال را مادرم نمیتوانست به من بگوید.
صبح روز بعد به خیابان برودِر رفتم. ساختمان در این حین بازسازی شده بود. مطابق انتظار، اسم خانم بروکر روی هیچکدام از زنگها نبود. پلههای جدیدِ مزین به نوارهای فلزی، جایگزین پلههای چوبیِ رنگباختهٔ قدیمی شده بود. چراغ راهپله روشن بود و من میتوانستم خودم را به بالاترین طبقه برسانم. قبلاً چراغ فقط به اندازهٔ سی و شش پله روشن میماند. در دوران کودکی، با چراغْ شرط میبستیم که قبل از خاموش شدنش، خودمان را به طبقهٔ بالا خواهیم رساند، بعد پلهها را تا بالاترین طبقه، جایی که خانم بروکر سکونت داشت، میدویدیم.
به خیابانهای منطقه رفتم، خیابانهایی باریک و بیدارودرخت. سابقاً اینجا کارگران بندر و کشتیسازی زندگی میکردند. بعدها، تمام ساختمانها بازسازی و آپارتمانها با امکانات لوکس مجهز شده بودند. به جای مغازههای شیرفروشی و خُردهریزفروشی و فروش لوازم مخصوص کشورهای مستعمره، حالا بوتیک و شکلاتفروشی و گالریِ فروش محصولات هنری افتتاح شده بودند.
حجم
۱۶۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۱۶۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
نظرات کاربران
خیلی ترجمه بد و غیر روانی داره، من با شوق این کتاب رو شروع کردم چون داستان جالبی داشت طبق اون چیزی که شنیدم و خوندم، اما آخه چرااااااا انقدر ترجمه بده؟ بشدت سخت خوان شده! خیلی الکی و بی