دانلود و خرید کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد پنجم استورات براون و دیگران ترجمه علی معظمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد پنجم

کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد پنجم

معرفی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد پنجم

کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد پنجم نوشته‌ی استوارت براون و همکاران، به فلسفه‌ی بریتانیای و عصر روشنگری می‌پردازد. علی معظمی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده است.

درباره‌ی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد پنجم

دورانی که در فلسفه اروپایی که به عنوان عصر روشنگری می‌دانیم از اواخر قرن هفده میلادی آغاز می‌شود و دوره واکنش علیه سیستم‌های جاه‌طلبانه متافیزیکی فیلسوفان عقل‌گرای قرن هفدهم است. مولفان کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد پنجم به فلسفه بریتانیایی و عصر روشنگری پرداخته‌اند و بحث را با هربرت اهل چربوری و افلاطونیان کمبریج آغاز می‌کنند و با نیوتن و روشنگری اولیه انگلیسی و لاک ادامه می‌دهند. 

کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد پنجم همچنین به مباحث مربوط به روشنگری اسکاتلندی و تأثیر آن بر روشنگری آلمانی (آوفکلارونگ)، و در نتیجه تأثیر آن بر کانت و اندیشه فرانسوی، که به نوبه خود بر روشنگری رادیکال متأخر، به‌ویژه بر بنتام، تأثیر گذاشت هم می‌پردازد.

کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد پنجم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

علاقه‌مندان به مطالعات تاریخی و فلسفی از خواندن کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد پنجم لذت می‌برند. 

بخشی از کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد پنجم

فلسفهٔ لرد هربرت چربوری (۱۶۴۸ ـ ۳/۱۵۸۲) و افلاطونیان کمبریج نمونه‌ای از پیوستگی‌های اندیشهٔ قرن هفدهم با فلسفهٔ رنسانسی است. درعین‌حال، این فیلسوفان بسیار درگیر تحولات جدید فلسفه در قرن هفدهم بودند. به‌علاوه آن‌ها نمایندهٔ بسط فلسفه به خارج از سنت ارسطویی به شمار می‌آیند. و هر کدام یکی از وجوه آن چیزی را روشن می‌کنند که بعداً تبدیل به مشخصه‌های درهم‌تنیدهٔ فلسفهٔ قرن هفدهم شدند: یعنی عرفی بودن این فلسفه و استفاده از زبان‌های بومی به عنوان زبان گفتار فلسفی. لرد هربرت چربوری گرچه باز هم به زبان لاتین می‌نوشت که زبان مشترک تبادل فکری بود، اما به فلسفهٔ عرفی اشتغال داشت. افلاطونیان کمبریج همگی دانشگاهی بودند، با وجود این به زبان انگلیسی می‌نوشتند.

لرد هربرت چربوری

لرد هربرت چربوری را به طور معمول در گروه خاص خودش دسته‌بندی می‌کنند؛ به عنوان فیلسوفی که از گروه‌بندی‌های فلسفی قرن هفدهم جدا بود. او نه پیرو مکتبی بود و نه مؤسس مکتبی. شهرت فلسفی او به خاطر رسالهٔ معرفت‌شناسانه‌اش با عنوان دی وریتات (دربارهٔ حقیقت) است (که در ۱۶۱۷ آغازش کرد و در ۱۶۲۴ منتشر شد)، و اثرش دربارهٔ فلسفهٔ دین دی رلیجیونه لیسی (دربارهٔ دین غیرروحانیون) برمی‌گردد (که به همراه سومین ویراست دی وریتات در ۱۶۴۵ منتشر شد). در نوشتن این آثار او همان اندازه که به دنبال مسالمت‌جویی مذهبی بود می‌خواست با مشکل شکاکیت نیز رودررو شود. هربرت چربوری در اروپا سفر کرد و از ۱۶۱۹ تا ۱۶۲۴ سفیر انگلستان در فرانسه بود، او بی‌شک از تماسش با روشنفکران اروپایی ــ گروسیوس، تیله‌نوس، کازائوبون، و به طور مشخص حلقهٔ مرسن ــ بهره برده بود. در حقیقت ترجمهٔ فرانسوی دی وریتات به مرسن نسبت داده شده است. هربرت با گاسندی آشنا بود و ظاهراً دکارت را هم شخصاً می‌شناخته است (دکارت نسخه‌ای از تأملات خود را به هربرت داده بود (۱.۶۰) و هربرت نیز به ترجمهٔ گفتار در روش دکارت به زبان انگلیسی اقدام کرده بود). هم دکارت و هم گاسندی به درخواست هربرت یا مرسن دربارهٔ دومین ویراست دی وریتات اظهارنظر کردند. 

عباسی
۱۳۹۹/۱۱/۲۵

اگه بقیه جلداشم بی نهایت میشه تا نخریم؟

فلسفهٔ اخلاق و سیاست هیوم هم مانند معرفت‌شناسی و متافیزیکش عمدتاً در رساله دربارهٔ طبیعت بشری (از این به بعد ([۷.۱] آمده است؛ در کتاب سوم آن «دربارهٔ اخلاق»، که در ۱۷۴۰ منتشر شد. هیوم فلسفهٔ اخلاقی و سیاسی خود را در شماری از رسالات و مقاله‌ها که در فاصلهٔ سال‌های ۱۷۴۱ تا ۱۷۵۷ نوشت بسط داد و نظم بخشید (این رسایل در [۷.۳] گرد آمده‌اند) و همچنین در کاوشی دربارهٔ اصول اخلاق (از این به بعد [۷.۲]) که در سال ۱۷۵۱ منتشر شد. فلسفهٔ اخلاق هیوم بسیار وام‌دار هاچسن است و در فلسفهٔ سیاست دست‌کم عناصری را از هابز و مندویل گرفته است. ترکیبی که هیوم از این عناصر پراکنده فراهم می‌کند منحصر به خود اوست، همان‌طور که حملهٔ رساله به نقش عقل در اخلاق منحصربه‌فرد است. این حمله را می‌توان تداوم شکاکیت کتاب اول رساله دید (بنگرید به فصل ۶ همین کتاب) یا حتا می‌توان فرض کرد که به‌رغم ترتیب فصول کتاب این حمله به نقش عقل در اخلاق در کتاب سوم است که الهام‌بخش شکاکیت کتاب اول است.
esrafil aslani
«بالاترین حقی که انسان نسبت به چیزی دارد یا می‌تواند داشته باشد، و به‌هیچ‌وجه بسته به رضایت دیگران نیست.»
bookwormnoushin
تجربه باید بر متافیزیک اولویت داده شود
محمد طاهر پسران افشاریان
گاهی اوقات برای کشف حقیقت سودمند است که به فاهمه اجازه دهیم فرضیه‌هایی بسازد تا این یا آن مسئلهٔ دشوار را توضیح دهد، به این ترتیب فاهمه با آزمودن این‌که تا چه اندازه مسئلهٔ مربوط به پدیدهٔ مورد نظر را می‌توان، یا نمی‌توان، با این فرضیه حل کرد، درس می‌گیرد؛ حتا از خطای خود.
bookwormnoushin
از سلطهٔ حقیقی خداوند برمی‌آید که خدای حقیقی، عقلی ذی‌حیات و موجودی قدرتمند است؛ و از باقی کمالاتش برمی‌آید که او متعالی، یا کامل‌ترین است... زمان او از ابدیت تا ابدیت است؛ حضورش از بی‌نهایت تا بی‌نهایت... او برای همیشه دوام خواهد داشت، و در همه‌جا حاضر است؛ و با وجود همواره و همه‌جایی خود فضا و گذر زمان را می‌سازد.
bookwormnoushin
به‌نظر من محتمل این است که خداوند در آغاز ماده را به صورت ذراتی جامد، متراکم، سخت و نفوذناپذیر و متحرک آفرید و اندازه و شکل و سایر خواص‌شان و نسبت‌شان در فضا را به ترتیبی قرار داد که به بهترین نحو به هدفی که آن‌ها را برایش آفریده بود نائل آیند؛ و این‌که این ذرات اولیهٔ جامد از لحاظ سختی از هر جسم متخلخل دیگری که از آن‌ها ساخته می‌شود بی‌اندازه سخت‌تر هستند.
bookwormnoushin
اما بهترین نمایندهٔ چیزی که می‌توان آن را دئیسم رایج قرن هجدهمی دانست ولتر بود (۱۷۷۸ ـ ۱۶۹۴) که از بسیاری جهات می‌توان او را شخصیت غالب در روشنگری فرانسوی دانست، حتا اگر او را به‌شخصه متفکری اصیل به شمار نیاوریم. ولتر همان‌طور که در فصل پیشین دیدیم، پیشرفت‌های علمی را از نزدیک دنبال می‌کرد و تا حد زیادی او بود که اسباب رواج اندیشه‌های نیوتن و لاک را در فرانسه فراهم کرد. اما ولتر از میان آثار ایشان انتخاب می‌کرد و اگر مثلاً از دفاع نیوتن از وجود خدا استقبال می‌کرد، همزمان بر تمایل او نسبت به نوع خاصی از رازوری سرپوش می‌گذاشت. چون این موضع خود ولتر بود: ولتر به‌رغم نوساناتی که در اندیشه‌اش بود موضع دئیستی سرسختانه‌ای داشت، به‌شدت دشمن خداناباوری و مادی‌گرایی بود، و در همان حال دشمن مسیحیت و به‌شدت هم نسبت به متافیزیک و هر شکلی از رازوری ناشکیبا بود ــ همین مواضع بود که باعث شده است منتقدان گاه‌وبی‌گاه او را نوعی خداناباور مخفی بدانند (که به‌نظر من غلط است).
محمد طاهر پسران افشاریان
اما بهترین نمایندهٔ چیزی که می‌توان آن را دئیسم رایج قرن هجدهمی دانست ولتر بود (۱۷۷۸ ـ ۱۶۹۴) که از بسیاری جهات می‌توان او را شخصیت غالب در روشنگری فرانسوی دانست، حتا اگر او را به‌شخصه متفکری اصیل به شمار نیاوریم. ولتر همان‌طور که در فصل پیشین دیدیم، پیشرفت‌های علمی را از نزدیک دنبال می‌کرد و تا حد زیادی او بود که اسباب رواج اندیشه‌های نیوتن و لاک را در فرانسه فراهم کرد. اما ولتر از میان آثار ایشان انتخاب می‌کرد و اگر مثلاً از دفاع نیوتن از وجود خدا استقبال می‌کرد، همزمان بر تمایل او نسبت به نوع خاصی از رازوری سرپوش می‌گذاشت. چون این موضع خود ولتر بود: ولتر به‌رغم نوساناتی که در اندیشه‌اش بود موضع دئیستی سرسختانه‌ای داشت، به‌شدت دشمن خداناباوری و مادی‌گرایی بود، و در همان حال دشمن مسیحیت و به‌شدت هم نسبت به متافیزیک و هر شکلی از رازوری ناشکیبا بود ــ همین مواضع بود که باعث شده است منتقدان گاه‌وبی‌گاه او را نوعی خداناباور مخفی بدانند (که به‌نظر من غلط است).
محمد طاهر پسران افشاریان
تا این‌جا دلایل بویل در رد نظریهٔ مدرسی خواص ماده و دفاع از نظریهٔ خودش، دلایلی نظری هستند. اما حدود نیمی از کتاب خاستگاه شکل‌ها و کیفیات مشتمل بر مشاهدات و آزمایش‌هایی هستند که به گفتهٔ بویل تنها براساس نظریهٔ ذره‌ای است که می‌توان تفسیر رضایت‌بخشی از آن‌ها به دست داد. به این ترتیب بویل براساس مهارتی که در ریخته‌گری فلزات و سایر پژوهش‌های شیمیایی دارد، استدلال می‌کند که چیزهایی که ما به عنوان تغییرات شیمیایی شاهدشان هستیم براساس اصول مشائی قابل‌توضیح نیستند درحالی‌که براساس نظریهٔ ذره‌ای می‌توان توضیحی کاملاً معقول در موردشان ارائه داد.
محمد طاهر پسران افشاریان
تا این‌جا دلایل بویل در رد نظریهٔ مدرسی خواص ماده و دفاع از نظریهٔ خودش، دلایلی نظری هستند. اما حدود نیمی از کتاب خاستگاه شکل‌ها و کیفیات مشتمل بر مشاهدات و آزمایش‌هایی هستند که به گفتهٔ بویل تنها براساس نظریهٔ ذره‌ای است که می‌توان تفسیر رضایت‌بخشی از آن‌ها به دست داد. به این ترتیب بویل براساس مهارتی که در ریخته‌گری فلزات و سایر پژوهش‌های شیمیایی دارد، استدلال می‌کند که چیزهایی که ما به عنوان تغییرات شیمیایی شاهدشان هستیم براساس اصول مشائی قابل‌توضیح نیستند درحالی‌که براساس نظریهٔ ذره‌ای می‌توان توضیحی کاملاً معقول در موردشان ارائه داد.
محمد طاهر پسران افشاریان
تا این‌جا دلایل بویل در رد نظریهٔ مدرسی خواص ماده و دفاع از نظریهٔ خودش، دلایلی نظری هستند. اما حدود نیمی از کتاب خاستگاه شکل‌ها و کیفیات مشتمل بر مشاهدات و آزمایش‌هایی هستند که به گفتهٔ بویل تنها براساس نظریهٔ ذره‌ای است که می‌توان تفسیر رضایت‌بخشی از آن‌ها به دست داد. به این ترتیب بویل براساس مهارتی که در ریخته‌گری فلزات و سایر پژوهش‌های شیمیایی دارد، استدلال می‌کند که چیزهایی که ما به عنوان تغییرات شیمیایی شاهدشان هستیم براساس اصول مشائی قابل‌توضیح نیستند درحالی‌که براساس نظریهٔ ذره‌ای می‌توان توضیحی کاملاً معقول در موردشان ارائه داد.
محمد طاهر پسران افشاریان
تا این‌جا دلایل بویل در رد نظریهٔ مدرسی خواص ماده و دفاع از نظریهٔ خودش، دلایلی نظری هستند. اما حدود نیمی از کتاب خاستگاه شکل‌ها و کیفیات مشتمل بر مشاهدات و آزمایش‌هایی هستند که به گفتهٔ بویل تنها براساس نظریهٔ ذره‌ای است که می‌توان تفسیر رضایت‌بخشی از آن‌ها به دست داد. به این ترتیب بویل براساس مهارتی که در ریخته‌گری فلزات و سایر پژوهش‌های شیمیایی دارد، استدلال می‌کند که چیزهایی که ما به عنوان تغییرات شیمیایی شاهدشان هستیم براساس اصول مشائی قابل‌توضیح نیستند درحالی‌که براساس نظریهٔ ذره‌ای می‌توان توضیحی کاملاً معقول در موردشان ارائه داد.
محمد طاهر پسران افشاریان
بااین‌حال بویل پیش از آن‌که به شواهد برآمده از آزمایش‌های خود بپردازد چیستی نظریهٔ خود را توضیح می‌دهد؛ نظریهٔ او «فرضیاتی» است که «حقایق تاریخی» و آزمایش‌هایی که از پی می‌آیند آن‌ها را تأیید یا رد خواهند کرد. این فرضیه با پذیرش «مادهٔ فراگیر مشترک میان همهٔ اجسام... جوهری ممتد، قابل‌تقسیم و نفوذناپذیر آغاز می‌کند.» فرض دوم این است که علت گوناگونی ماده حرکت اجزاء آن است، که بویل با خشنودی علت این حرکت را به خدا نسبت می‌دهد، زیرا هیچ ضرورتی در این‌که ماده هیچ اندازه‌ای از حرکت داشته باشد وجود ندارد. با مفروض گرفتن این «دو پایه که جامع‌ترین اصول حاکم بر اجسام هستند، یعنی اصل ماده و اصل حرکت» بویل می‌تواند به ماده و خواص یا کیفیت‌های آن بپردازد. بویل می‌گوید که مادهٔ همهٔ اجسام طبیعی یکسان است، «یعنی جوهری ممتد و نفوذناپذیر است.» تفاوت‌های میان اجسام به تفاوت‌ها در «عَرَض‌ها» ی آن‌ها یا همان کیفیت‌های‌شان بستگی دارد
محمد طاهر پسران افشاریان
در آثار رابرت بویل بود که استدلال‌ها و خصوصاً آزمایش‌هایی که از نظریهٔ ذره‌گرای ماده دفاع می‌کردند به سطح بالاتری از پیچیدگی رسیدند. بویل در جوانی به ایتالیا سفر کرد و در ژانویهٔ ۱۶۴۲ یعنی زمان مرگ گالیله در فلورانس بود. بویل می‌توانست به زبان ایتالیایی بخواند و خودش می‌گوید که کتاب‌های گالیله را خوانده است، اما نمی‌دانیم که سنجشگر را هم خوانده است یا نه. بااین‌حال جالب است که ببینیم تلقی بویل از خواص ماده در سال‌های بعد تا چه اندازه شبیه تلقی این مرد ایتالیایی بزرگ بود. جامع‌ترین اثری که بویل در آن نظریهٔ مادهٔ خود را شرح داد خاستگاه شکل‌ها و کیفیات بر حسب فلسفهٔ ذره‌ای بود (که در سال ۱۶۶۶ منتشر شد گرچه بیشتر قسمت‌هایش سال‌ها پیش نوشته شده بود). بویل در این کتاب به‌تفصیل در رد تلقی مشائیان از خواص ماده و در دفاع از جایگزین کردن آن با یک نظریهٔ ذره‌گرایانهٔ غنی‌تر استدلال می‌کند
محمد طاهر پسران افشاریان
برای گالیله این تفکیک با اتمیسم او و با تعهدش به مرکزیت ریاضیات در فهم صحیح جهان تنیده بود. گالیله می‌گفت که کتاب طبیعت به زبان هندسه نوشته شده است و از نظر او این مهم بود که کیفیت‌های اولیهٔ اشیا، کیفیت‌هایی قابل‌تحلیل کمی بودند.
محمد طاهر پسران افشاریان
برای گالیله این تفکیک با اتمیسم او و با تعهدش به مرکزیت ریاضیات در فهم صحیح جهان تنیده بود. گالیله می‌گفت که کتاب طبیعت به زبان هندسه نوشته شده است و از نظر او این مهم بود که کیفیت‌های اولیهٔ اشیا، کیفیت‌هایی قابل‌تحلیل کمی بودند.
محمد طاهر پسران افشاریان
در قطعه‌ای از این کتاب که امروزه دیگر مشهور شده است، گالیله می‌گوید هر وقت جوهر مادی‌یی را تصور می‌کند باید به این فکر کند که این جوهر خواص مشخصی دارد؛ محدود به شکل و اندازهٔ معینی است و در جای خاصی قرار دارد؛ در حرکت یا سکون است؛ با اشیای دیگر در تماس هست یا نیست؛ و در شمار یگانه است یا متکثر. گالیله می‌گوید که با هیچ نیرویی نمی‌تواند در تصور خود این خواص را از آن جوهر جدا کند. این وضع البته در مورد خواص دیگری مانند مزه، رنگ، صدا یا بو مصداق ندارد. این‌ها خواصی نیستند که از نسبت دادن‌شان به یک شیء ناگزیر باشیم، و بدون این‌که آن‌ها را با حواس‌مان حس کرده باشیم به فکرشان نمی‌افتادیم. به این ترتیب گالیله نتیجه می‌گیرد که خواص نوع دوم در عالم خارج موجود نیستند بلکه تنها در آگاهی ما هستند و بدون وجود موجودات زندهٔ دارای حواس این خواص اصلاً وجود نخواهند داشت. این گفته‌های گالیله را معمولاً نخستین کاربرد مدرن تفکیک کیفیت‌های اولیه و ثانویه می‌دانند که بعداً به واسطهٔ لاک شهرت یافت.
محمد طاهر پسران افشاریان
. از نظر ارسطو تغییرات خواص یک شیء مفروض را باید بر مبنای خواصی که آن شیء به دست می‌آورد یا از دست می‌دهد توضیح داد؛ گرمی، رطوبت و از این قبیل. بااین‌حال، از نظر اپیکور اتمیست، تغییر در خواص یک شیء را عموماً باید براساس تغییر در آرایش اجزاء، یعنی تغییر در آرایش اتم‌های مختلف‌الشکل آن، توضیح داد که عمده‌ترین علت چنین تغییراتی هم حرکت این اجزاء است. این تلقی جدید از ماده و خواص آن بیان خود را ابتدا در کتاب گالیله ایل ساگیاتوره (به معنای سنجشگر) (۱۶۲۳) یافت
محمد طاهر پسران افشاریان
ناخرسندی از نظریهٔ مدرسی خارج از دانشگاه بروز کرد؛ و به طور خاص در نظریهٔ «پزشکی شیمیایی». به این ترتیب پاراسلسوس سویسی در پزشکی شیمیایی خود به چهار عنصر سنتی، سه «اصل» هم اضافه کرد: جیوه، سولفور و نمک. شرح متفاوت پاراسلسوس پیروان بسیاری را در سراسر اروپای اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم به خود جذب کرد و چنان تأثیرات مهمی بر تحول پزشکی و نظریهٔ شیمی گذاشت که اهمیت‌شان تنها امروزه قابل‌درک است. کم‌وبیش در همین زمان بود که با انتشار منظومهٔ کیهان‌شناختی لوکرتیوس، دی رِروم ناتورا (دربارهٔ ماهیت اشیا)، علاقه به اتمیسم باستانی احیا شد، که به نوبهٔ خود به توجه گسترده‌تری به فلسفهٔ اپیکور اتمیست یونانی، آن‌گونه که باقی مانده بود، انجامید. در قیاس با ارسطو اپیکور صرفاً شرح متفاوتی از خواص ماده به دست نمی‌داد، بلکه الگویی برای تغییر ارائه می‌کرد که اساساً با الگوی ارسطویی متفاوت بود.
محمد طاهر پسران افشاریان
ناخرسندی از نظریهٔ مدرسی خارج از دانشگاه بروز کرد؛ و به طور خاص در نظریهٔ «پزشکی شیمیایی». به این ترتیب پاراسلسوس سویسی در پزشکی شیمیایی خود به چهار عنصر سنتی، سه «اصل» هم اضافه کرد: جیوه، سولفور و نمک. شرح متفاوت پاراسلسوس پیروان بسیاری را در سراسر اروپای اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم به خود جذب کرد و چنان تأثیرات مهمی بر تحول پزشکی و نظریهٔ شیمی گذاشت که اهمیت‌شان تنها امروزه قابل‌درک است. کم‌وبیش در همین زمان بود که با انتشار منظومهٔ کیهان‌شناختی لوکرتیوس، دی رِروم ناتورا (دربارهٔ ماهیت اشیا)، علاقه به اتمیسم باستانی احیا شد، که به نوبهٔ خود به توجه گسترده‌تری به فلسفهٔ اپیکور اتمیست یونانی، آن‌گونه که باقی مانده بود، انجامید. در قیاس با ارسطو اپیکور صرفاً شرح متفاوتی از خواص ماده به دست نمی‌داد، بلکه الگویی برای تغییر ارائه می‌کرد که اساساً با الگوی ارسطویی متفاوت بود.
محمد طاهر پسران افشاریان

حجم

۲٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۶۷۰ صفحه

حجم

۲٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۶۷۰ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان