کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ روشنگری
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ روشنگری
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ روشنگری نوشته ویلیام بریستو است که با ترجمه مرتضی عابدینی فرد منتشر شده است. کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ روشنگری جلد دهم مجموعه دانشنامه فلسفه استنفورد است.
دانشنامه فلسفه استنفورد مجموعهای کاربردی و راهی دقیق است برای ورود به مباحث مختلف فلسفه. دانشنامه فلسفه استنفورد در چندین جلد با موضوعات مختلف منتشر شده است. دانشنامه استنفورد، اثری کاربردی است برای کسانی که میخواهند برای اولینبار با فلسفه روبهرو شوند. این دانشنامه موضوعات متنوع را در بیست جلد، از زبان نویسندگان مختلف با دیدی فلسفه بررسی کرده است. موضوعاتی مانند پدیدار شناسی، روشنگری، تاریخ هستی، بدن آگاهی، احترام و...
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ روشنگری
روشنگری دورهای در تاریخ تفکر و فرهنگ غرب است که حدوداً از دهههای میانی قرن هفدهم آغاز میشود، تا پایان قرن هجدهم ادامه مییابد و با انقلابهای عظیم در علم، فلسفه، جامعه و سیاست شناخته میشود؛ این انقلابها جهانبینی قرون وسطایی را به کل از میان برداشتند و با خود جهان مدرن غرب را به همراه آوردند که اکنون در آن به سر میبریم. تفکر روشنگری بهلحاظ تاریخی به خیزش سیاسی انقلاب فرانسه میانجامد، انقلابی که در آن نظم سیاسی و اجتماعی سنتی و مبتنی بر سلسلهمراتب با شدت و خشونت در هم کوبیده میشود و جای آن را صورتی از نظم سیاسی و اجتماعی میگیرد که متأثر از آرمانهای روشنگری یعنی آزادی و برابری برای همه است، آرمانهایی که ظاهراً خود بر پایه اصول عقل بشری بنا شده بودند. روشنگری با انقلاب علمی در قرون شانزدهم و هفدهم آغاز میشود.
در این دوره که وقف پیشرفت بشر شده است، پیشبرد علوم طبیعی، تمثل عمده و محرک چنین پیشرفتی قلمداد میشود این کتاب تمام ابعاد این دوران مهم تاریخی را بررسی میکند.
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ روشنگری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به فلسفه پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ روشنگری
نظام فلسفی عقلباورانه دکارت نقشی بنیادی در رسیدن به این هدف در روشنگری دارد. دکارت (۱۵۹۶-۱۶۵۰) مسئولیت استوار کردن علوم بر بنیان محکمی از متافیزیک را به عهده میگیرد. روش مشهور شک که دکارت برای دست یافتن به این هدف از آن استفاده میکند، (به بیانی که البته خالی از اغراق نیست) مثال بارزی است از نگرشی که خاص روشنگری است. از نظر دکارت، محققی که به پژوهش بنیادین در فلسفه مشغول است باید به همه گزارههایی که میتوان به آنها شک کرد شک کند. چنین محققی برای آنکه تعیین کند آیا گزارهای قابل شک است یا نه، میکوشد وضعیت ممکنی را ترسیم کند که تحت آن وضعیت، آن گزاره کاذب باشد. در قلمرو تحقیق بنیادین علمی (فلسفی)، هیچ مرجعی جز باورِ خود شخص قابل اعتماد نیست، و حتی باور خود شخص هم تا زمانی که مورد پرسشگری شکاکانه و موشکافانه قرار نگیرد، درخور اعتماد نیست. دکارت با روشی که به کار میگیرد، حواس را از این حیث که منبع موثق شناخت باشند مورد تردید قرار میدهد. او درمییابد که خدا و نفس غیرمادی را ــ بر پایه تصورات فطری ــ بهتر میتوان شناخت تا متعلقات حواس را. به موجب نظریه مشهورش، یعنی ثنویتِ ذهن و جسم که طبق آن، اینها دو جوهر متمایز از هم و هر کدام واجد ذاتی از آن خود هستند، جهان مادیای که (علیالادعا) از طریق حواس شناخته میشود جهان «خارج» نام میگیرد، به این اعتبار که خارج از تصوراتی است که شخص در آگاهیاش بیهیچ واسطهای با آنها یگانه است. بدینسان پژوهش دکارت یکی از مسائل اصلی معرفتشناختی روشنگری و مدرنیته را پی میریزد: مسئله عینیت در دانش تجربی ما. اگر شاهد ما برای صدق گزارههای مربوط به واقعیت مادی خارج از ذهن همواره محدود به محتوای ذهنی یا همان محتوایی است که بیهیچ واسطهای در مقابل ذهنمان قرار میگیرد، اساساً چگونه میتوانیم یقین حاصل کنیم که واقعیت خارج از ذهن چیزی غیر از آنچه ما به منزله امری موجود باز مینماییم (یا تصور میکنیم) نیست؟ راهحلی که دکارت برای این مسئله پیشنهاد میکند مبتنی بر این رأی است که ما دانشی مقدم (بر تجربه) و یقینی نسبت به خدا داریم. در حقیقت، دکارت چنین استدلال میکند که همه دانش بشری (و نه صرفاً دانشِ مبتنی بر حواس نسبت به جهان مادی) بر دانش متافیزیکی نسبت به خدا استوار است.
حجم
۱۱۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
حجم
۱۱۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه